عصرایران؛ مصطفی داننده- اینکه بالاخره کی واکسیناسیون سراسری در ایران انجام میشود را خدا میداند و سازمانهایی که هر کدام به دنبال ساخت واکسن اختصاصی خود هستند. فکر میکنم آنقدر تعداد واکسنهای ایرانی زیاد شود که برای فراموش نکردن نام آنها احتیاج به یک دفترچه قطور داشته باشیم.
در مورد ورود به پیک پنجم کرونا اما به شدت پروژه عادی سازی شرایط به وضوح قابل مشاهده است. همین الان که پایتخت در حال قرمز شدن است و بسیاری از شهرها رنگ سرخ به خود گرفتهاند، بخشی از مردم بدون ماسک در حال تردد در مکانهای عمومی هستند.
حتی دیگر بسیاری از مسافران مترو تنها از یک ماسک استفاده میکنند و این در حالی است که تا چندی پیش، میشد به راحتی دو ماسک را به صورت مردم دید.
وقتی تنها قانون کرونایی کشور، منع رفت و آمد از ساعت 10 شب به بعد باشد که آنهم درست اجرا نمیشود و شبها خودروها در خیابانهای مختلف در حال جولان دادن هستند، باید هم آغوشمان را برای کرونای هندی و یا هر کرونای دیگری باز کنیم.
داستانی تکراری در مدیریت کرونا در کشور در حال تکرار است. یک داستان خندهدار. پیک آغاز میشود، محدودیت اعمال و بعد از پایان پیک دوباره همه چیز عادی و تکراری میشود تا پیکی دیگر!
5 دوره این داستان تکرار شده است و معلوم نیست تا کی قرار است این روش ادامه پیدا کند. جالب اینجاست که مدیران محترم وزارت بهداشت با این سبک مدیریت در سخنرانیهای خود دم از صدور مدیریت کرونایی ایران به دیگر کشورهای جهان هم دارند.
خواهش میکنم مسئولان وزارت بهداشت اجازه بدهند، دیگر کشورها کار خود را انجام بدهند تا حداقل آنها 5 پیک مرگبار کرونا را تجربه نکنند.
تا وقتی عادی سازی در کشور به راه است و هرکسی هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد، نمیشود به کنترل کرونا در کشور امیدی داشت.
فکر میکنید در یک ماهی که انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در کشور برقرار بود، پروتکلهای بهداشتی رعایت شد؟
دستور العملهای ستاد ملی کرونا بیشتر برای اجرا نکردن است که اگر درست اجرا میشد شاهد پیک بازی کرونا در ایران نبودیم.
خیلیها فراموش کردهایم که مبارزه با کرونا یک جنگ است و اگر در برابر او کوتاه بیاییم، شهرهای ما را یک به یک فتح میکند و در نهایت پرچم خود را در بالای برج آزادی تهران نصب میکند و از بالای آن به ما نگاه میکند.
همه ما از زدن ماسک خسته شدهایم اما چارهای نیست. عرق کردن، نفس کم آوردن و کلافه شدن بسیار بهتر از کرونا گرفتن، بستری شدن و خدای ناکرده مرگ است.