صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۸۸۳۱۷
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۷ - ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ - 10 June 2021
15 سال با "عصر ایران"

خاطره پارکینگ "ولوو" و جنبشSlow Food

آلماني‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقليل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت توليدشان ٢٠درصد افزايش يافته است.

 در تاریخ 29 آبان 1386 ، این یادداشت در عصر ایران منتشر شد. توسعه، باید دغدغه ای همگانی و مستمر باشد و نیز درس گرفتن از تجربیات انسان های دیگر این کره خاکی.

یادداشت رسیده/ خواندن کل اين متن بيشتر از 3 دقيقه زمان شما را نخواهد گرفت. پس لطفا بخوانيد.

١٨ سال پيش من در شرکت سوئدى ولوو استخدام شدم. کار کردن در اين شرکت تجربه جالبى براى من به وجود آورده است. اينجا هر پروژه‌اى حداقل ٢ سال طول مي‌کشد تا نهايى شود، حتى اگر ايده ساده و واضحى باشد. اين قانون اينجاست. جهانى شدن (globalization) باعث شده است که همه ما در جستجوى نتايج فورى و آنى باشيم و اين مشخصاً با حرکت کند سوئدي‌ها در تناقض است. آن‌ها معمولاً تعداد زيادى جلسه برگزار مي‌کنند، بحث مي‌کنند، بحث مي‌کنند، بحث مي‌کنند و خيلى به آرامى کارى را پيش مي‌برند. ولى در انتها، اين شيوه هميشه به نتايج بهترى مي‌انجامد.

در باره سوئد بهتر است بدانید:
1- سوئد در حدود 450000 کيلومتر مربع وسعت دارد.
2- سوئد حدود 9 ميليون جمعيت دارد.
3- استكهلم، پايتخت سوئد كه به پايتخت اسكانديناوي نيز مشهور است حدود 78000 نفر جمعيت دارد.
4- ولوو، اسکانيا، ساب، الکترولوکس و اريکسون برخى از شرکت‌هاى توليدى سوئد هستند.

اولين روزهايي كه در سوئد بودم، يکى از همکارانم هر روز صبح با ماشينش مرا از هتل برمي‌داشت و به محل کار مي‌برد. هوا کمى سرد بود و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه مي‌رسيديم و همکارم ماشينش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک مي‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشين شخصى به سر کار مي‌آمدند.

روز اول، من چيزى نگفتم، همين طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: آيا جاى پارک ثابتى داري؟ چرا ماشينت را اين قدر دور از در ورودى پارک مي‌کنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟

او در جواب گفت: براى اين که ما زود مي‌رسيم و وقت براى پياده‌رفتن داريم. اين جاها را بايد براى کسانى بگذاريم که ديرتر مي‌رسند و احتياج به جاى پارکى نزديک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو اين طور فکر نمي‌کني؟

ميزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنيد.

اين روزها، جنبشى در اروپا راه افتاده به نام غذاى آهسته (Slow Food). اين جنبش مي‌گويد که مردم بايد به آهستگى بخورند و بياشامند، وقت کافى براى چشيدن غذايشان داشته باشند، و بدون هرگونه عجله و شتابى با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند. غذاى آهسته در نقطه مقابل غذاى سريع (Fast Food) و الزاماتى که در سبک زندگى به همراه دارد قرار مي‌گيرد. غذاى آهسته پايه جنبش بزرگترى است که توسط مجله بيزنس طرح شده و يک "اروپاى آهسته" ناميده شده است.

اين جنبش اساساً حس شتاب و ديوانگي به وجود آمده بر اثر نهضت جهانى شدن را زير سوال مي‌برد. نهضتى که کميّت را جايگزين کيفيت در همه شئون زندگى ما کرده است.

مردم فرانسه با وجودى که ٣٥ ساعت در هفته کار مي‌کنند امّا از آمريکائي‌ها و انگليسي‌ها مولّدترند. آلماني‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقليل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت توليدشان ٢٠درصد افزايش يافته است. اين گرايش به آهستگى و کندکردن جريان شتاب آلود زندگى، حتى نظر آمريکائي‌ها را هم جلب کرده است.

البته اين گرايش به عدم شتاب، به معنى کمتر کار کردن يا بهره‌ورى کمتر نيست. بلکه به معنى انجام کارها با کيفيت، بهره‌ورى و کمال بيشتر، با توجه بيشتر به جزئيات و با استرس کمتر است. به معنى برقرارى مجدّد ارزش‌هاى خانوادگى و به دست آوردن زمان آزاد و فراغت بيشتر است.
به معنى چسبيدن به حال در مقابل آينده نامعلوم و تعريف نشده است. به معنى بها دادن به يکى از اساسي‌ترين ارزش‌هاى انسانى يعنى ساده زندگى کردن است.

هدف جنبش آهستگى، محيط‌هاى کارى کم تنش‌تر، شادتر و مولّدترى است که در آن‌، انسان‌ها از انجام دادن کارى که چگونگى انجام دادنش را به خوبى بلدند، لذت مي‌برند. اکنون زمان آن فرا رسيده است که توقف کنيم و درباره اين که چگونه شرکت‌ها به توليد محصولاتى با کيفيت بهتر، در يک محيط آرامتر و بي‌شتاب و با بهره‌ورى بيشتر نياز دارند، فکر کنيم.

بسيارى از ما زندگى خود را به دويدن در پشت سر زمان مي‌گذرانيم امّا تنها هنگامى به آن مي‌رسيم که بر اثر سکته قلبى يا در يک تصادف رانندگى به خاطر عجله براى سر وقت رسيدن به سر قرارى، بميريم.

بسيارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آينده هستيم که زندگى خود در حال حاضر، يعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش مي‌کنيم.

همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختيار داريم. هيچکس بيشتر يا کمتر ندارد. تفاوت در اين است که هر يک از ما با زمانى که در اختيار داريم چکار مي‌کنيم. ما نياز داريم که هر لحظه را زندگى کنيم. به گفته جان ‌لنون، خواننده معروف: زندگى آن چيزى است که براى تو اتفاق مي‌افتد، در حالى که تو سرگرم برنامه‌ريزي‌هاى ديگرى هستى.

به شما به خاطر اين که تا پايان اين مطلب را خوانديد تبريک مي‌گوئيم. بسيارى هستند که براى هدر ندادن زمان، از وسط مطلب آن را رها مي‌کنند تا از قافله جهانى شدن عقب نمانند!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۸:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
مقاله خوبی بود. نمیخوام با انتقاد کردن ارزش اون رو پایین بیارم. ولی دغدغه اصلی ما بهره وری نیست، ما از ابتذال شر گذشتیم و به ابتذال اندیشه رسیدیم.
ناشناس
۱۷:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
بسیار خردمندانه
ناشناس
۱۶:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
بستگی داره شما به نیروی کار نگاه برده داری داشته باشی یا نه. متاسفانه توی ایران به کارگر به چشم برده نگاه میکنن و بابت پولی که میدن میخوان ازش بیشترین بهره رو بکشن.
به علت اینکه به راحتی شغل هم پیدا نمیشه صاحبکار فکر میکنه لطف کرده درحقت که بهت کار داده. و حقوقی که بهت میده رو به چشم صدقه میبینه که در راه رضای خدا داره بهت میده.
نمونه به شدت آشکارش نظافت چی منزل هست. اکثرا وقتی میخوان مزد طرف رو بدن احساس خوش نیکوکاری میکنن که بلاخره به یکی که هشتش گرو نه شه تونستن کمک بکنن. درحالی که اون نظافتچی مثل تراکتور براشون کار کرده.
ناشناس
۱۶:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
کی دوست نداره اروم زندگی کنه اما وقتی مشکلات زندگی با سرعت از پشت سرت میاد اگر بخوای اروم بری زیر چرخش له میشی این کشورهایی که گفتی همه سیستم درستی دارند نه مثل کشور ما
ناشناس
۱۶:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
به خاطر گذاشتن همین جور مقاله هاست که :
در راستای کم کردن مطالعه اخبار زیاد روزانه که به مرور زمان فرسودگی روان آدم را بدنبال دارد ، سایت شما را به عنوان تنها سایت پیگیری اخبار برگزیده ام.
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
مرسی انسانیت،به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
هر کی
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
حجم کار زیاد و کار سه نفر را از یک نفر کشیدن در ادارات ایران نه تنها باعث نارضاینی ارباب رجوع می شود،بلکه کیفیت انجام کار را نیز به شدت کاهش می دهد.
محمود
۱۵:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
سید جمال الدین اسدآبادی 150 سال پیش گفته:
در اروپا مسلمان ندیدم ولی اسلام را دیدم، در خاورمیانه مسلمان بود ولی اسلام نبود.
ناشناس
۱۵:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
زندگی ما پر از استرس و ترس از آینده است.هر چقدر تلاش برای زندگی بهتر و آرامش میکنیم با یه تورم یهو همه چی هیچ میشه
اینجا همش تنش هست.سیاست و اداره مملکت بر عهده دولت هستش نه مردم.
ما آرامش و ثبات میخواهیم
ناشناس
۱۵:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
آدم غبطه میخوره به بعضی رفتارها، لذت میبره کاش در ایران هم همچین رفتارهایی گسترش پیدا کنه.
ماهان
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
یادم هست این مقاله را چند سال پیش در سایت شما خواندم و از همان روز ها وقتی با زودتر می رسیدم اداره ناخوادآگاه ماشینم را دورتر از درب ورود که حدود 30 ماشین باید پارک کنند می ایستم. شیرینی عجیبی برایم همیشه دارد و مفهوم بهتری از کار و هم زیسی برایم شروع شد و باعث شد به جنبه های دیگر برای رشد قکر کنم.
داود
۱۳:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
عالی
خیلی وقت بود مقاله به این خوبی نذاشته بودید .
کیف کردم از خوندنش تا آخرش
تعداد کاراکترهای مجاز:1200