یک کارشناس حوزه برق خاطرنشان میکند که مشکل اساسی کشور ما ارزانی برق است در نتیجه سرمایه گذاری نمیشود.
به گزارش ایلنا، موضوع افزایش مصرف برق چالشی است که همه ساله در فصول گرم کشور را مبتلابه خود کرده و نگرانیهایی بابت تامین این انرژی بوجود میآورد، اما آنچه امسال بیش از پیش جلب توجه کرد، قطعیهای مکرر در سراسر کشور بود آن هم در ماههای آغازین قرن و قبل از ورود به تابستان.
شکسته شدن رکورد پیک مصرف برق در دو ماهه ابتدایی سال در حالی است که دمای هوا در فروردین 5 درجه و اردیبهشت 3 درجه افزایش و بارندگیها 40 درصد کاهش یافته است، 3500 مگاوات از تولید برقابیها را نداریم و میزان تقاضای صنایع بیشتر شده است، یک میلیون مشترک جدید، رمزارزهای مجاز و غیر مجاز به مصرفکنندگان اضافه شدهاند و البته تحریم هم هستیم و همچنان فضا برای جذب سرمایه خارجی جهت احداث نیروگاه وجود ندارد.
هفته جاری وزیر نیرو ضمن اشاره به اینکه در بهترین شرایط مجموع تولید عملی 60 هزار مگاوات است، گفت: طبق برنامه ششم توسعه کشور باید هرساله 5 هزار مگاوات و سرجمع 25 هزار مگاوت به ظرفیت نیروگاهی کشور اضافه میشد و تحقق آن نیز منوط به جذب 9 میلیارد یورو فاینانس خارجی بوده که بخاطر تحریم متوقف مانده، بنابراین شاید بتوان گفت که نتایج مثبت مذاکرات وین پایانی بر توسعه کند صنعت نیروگاهی کشور باشد.
حسین محسنی موضوع قطعی برق را به ارزان بودن آن مرتبط دانسته و به خبرنگار ایلنا میگوید: عدم توسعه بخش نیروگاهی به این دلیل است که قیمت فروش برق در مقایسه با بهای تمامشده بسیار کم است.
به اعتقاد او؛ مردم مصرف بیهوده دارند و تمایلی به خاموش کردن وسایل پرمصرف ندارند، چون برق ارزان است.
این کارشناس حوزه برق خاطرنشان میکند که مشکل اساسی کشور ما ارزانی برق است در نتیجه سرمایه گذاری نمیشود.
وی یادآور شده که هرچه ارزان شود مصرف بالا میرود و سرمایهای هم برای گسترش جذب نمیکند، نه ایرانی و نه خارجی.
پرویز غیاثالدین نیز درباره چالش سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهی به ایلنا اظهار کرد: سرمایهگذاری انجامشده در بخش تولید برق منجر به شکست برای سرمایهگذار بوده است، سرمایهگذار در جایی سرمایهگذاری میکند که از بازگشت سرمایه و سود مناسب اطمینان داشته باشد، هرجا که سود بیشتر باشد به طور اتوماتیک سرمایه جذب میشود. هیچکس سرمایه خود را در جایی که اصل پول هم برنمیگردد، نمیبرد چه برسد به اینکه زیان هم پرداخت کند.
وی با بیان اینکه سیاستهای اشتباه منجر به گریز سرمایه از بخش تولید شده، میافزاید: به عنوان مثال از سال 94 تا امروز قیمت هر کالایی چندین برابر افزایش داشته، اما نرخ خرید برق از نیروگاهها نهایتا 10 تا 20 درصد بیشتر شده یعنی نیروگاه، برق تولیدی خود را حدودا با همان قیمت سال 93 و 94 میفروشد.
دبیر سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق گفته است: موضوع دیگر انحصار خرید برق در دست وزارت نیرو است که همین نرخ اندک را هم دو سال بعد بدون جریمه تاخیر پرداخت میکند، با این شرایط کدام سرمایهگذار حاضر به سرمایهگذاری است؟
وی خاطرنشان کرده که: با این شرایط و هزینههای نجومی ساخت نیروگاه، سرمایهگذار سرمایه خود را وارد صنعت تولید برق نمیکند، زیرا توان و جرات سرمایهگذاری ندارد.
به گفته غیاثالدین؛ در سالهای اخیر برخی نیروگاهها به بخش خصوصی واگذار شدند و سرمایهگذار هم خریداری کرد، اما در مزایدههای واگذاری نیروگاه در سالهای اخیر، هیچ متقاضی خریدی وجود نداشته است.
وی با بیان اینکه سقف بهای انرژی در بازار برق 60 تومان بابت هر کیلوواتساعت است، آن هم با تاخیر حدود دوساله پرداخت میشود، یادآوری کرده است که زمانی که پیک مصرف بگذرد قیمت به شدت افت میکند و حتی در برخی روزها هزینه بهرهبرداری نیروگاه هم تامین نمیشود، یعنی سربهسر هم نمیشود. در بورس انرژی هم خریدار معمولا انحصاری است و تنها انگیزهای که برای تولیدکننده برق در این بخش وجود دارد این است که پول برق را نقد میگیرد، البته همچنان قیمت پایین است و فروشنده برای انجام هزینههای ضروری اقدام به فروش برق در بورس انرژی میکند.
دبیر سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق در ادامه درباره هدفمندی نادرست یارانهها و تاثیر آن بر سرمایهگذاری در حوزه صنعت نیروگاهی گفته است: دخل و خرج وزارت نیرو باهم همخوانی ندارد، بنابراین فشار آن روی تولیدکننده برق است، یعنی برق را ارزانتر میفروشد، در هر حال سیاست یارانهای دولت به خودش مربوط است، شاید بخواهد برق را رایگان در اختیار همه قرار دهد، اما دلیل نمیشود که از نیروگاه هم رایگان خریداری کند، نیروگاه خصوصی باید پول کالای خود را عادلانه دریافت کند.
به هر روی؛ هرچند سرمایهگذاران داخلی بخش نیروگاهی فعالین و کارشناسان حوزه برق معتقدند سیاستهای اشتباه منجر به گریز سرمایه از صنعت برق شده، هرچند ارزانی انرژی در ایران؛ برق را در مضیقه قرار داده، هرچند خریدار انحصاری برق دولت است و سرمایهگذار را بیانگیزه میکند، اما روی سکه را هم باید دید شاید باید منتظر مذاکرات وین هم باشیم شاید آغاز روزهای بدون تحریم پایان کابوسهای خاموشی باشد.