عصرایران؛ مصطفی داننده- ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و حالا همه دستها را زیر چانه زدند و منتظر هستند تا شورای نگهبان نظر خود را در مورد نامزدهای انتخابات اعلام کند.
بسیاری فکر میکردند بمب خبری ثبت نام، حضور سید ابراهیم رئیسی است اما حضور علی لاریجانی در وزارت کشور، در صبح آخرین روز ثبت نام و نطق انتخاباتی او، تبدیل به زلزله سیاسی شد و به صورت رسمی رقابت سیاسی را آغاز کرد. به سرعت اصولگرایانی مثل زاکانی راهی وزارت کشور شدند تا به عنوان رقبای لاریجانی وارد صحنه شوند.
حضور لاریجانی در ستاد کشور هوشمندانه بود و این حضور به طور رسمی او را تبدیل به یک قطب انتخابات کرد.
سبد رای لاریجانی مهمترین سوالی است که بعد از ثبت نام در انتخابات میان ناظران سیاسی ایجاد شد. در انتخابات 28 خرداد چه کسانی به رییس سه دور مجلس رای خواهند داد؟
قطعا بخشی از سبد رای او مربوط به اصولگرایان سنتی است. کسانی که سالهاست به لاریجانی به عنوان پیر و مراد و رهبر خود نگاه میکنند و بر این بارو هستند که او، هاشمی دوران جدید ایران است.
در این میان این احتمال وجود دارد که بخشی از جریان اصلاحات به خاطر تداوم جریان اعتدال در کشور، رای خود را در سبد لاریجانی قرار دهند.
سید ابراهیم رئیسی اما قبل از حضور در وزارت کشور یک بیانیه صادر کرد و همین بیانیه، عطش خبری رسانهها در مورد او را کم کرد و رییس قوه قضاییه نتوانست شوری که مدنظر بود ایجاد کند.
رئیسی در بیانیهی خود اعلام کرد که به صورت مستقل وارد عرصه شده است. اما همه میدانند که او یک اصولگراست و قطعا در صورت پیروزی، یک دولت اصولگرا تشکیل خواهد داد.
بخشی از نامزدهای جریان اصولگرا مثل زاکانی هم در حمایت از رئیسی وارد صحنه شدند تا به نوعی نامزد پوششی او در مناظرات باشند. رئیسی زیاد اهل مناظره نیست و این نامزدهای پوششی میتوانند بار او را در این ماجرا به دوش بکشند. به ویژه در برابر علی لاریجانی که تسلط زیادی بر کلام دارد و استاد ساختن واژگان و جملات جدید است. البته طنازیها او در کلام را هم نباید فراموش کرد.
اسحاق جهانگیری دیگر قطب انتخابات پیش روست. معاون اول دولت روحانی که جریان اصلاحطلبی را نمایندگی میکند. کار او نسبت به دو نامزد دیگر کمی سختتر است، چون او باید پاسخگوی دوران حضورش در دولت حسن روحانی هم باشد. جهانگیری در جریان مناظرهها بیش از اینکه سوال کننده باشد، پاسخگو خواهد بود.
اگر در پاسخگویی موفق باشد شاید بتوان به رای خاکستری در انتخابات 1400 امیدوار بود.
در این میان برخی از چهرههای اصلاح طلب و اصولگرا هم وارد صحنه شدند که مهمترین آنها محسن رضایی، سعید جلیلی و مسعود پزشکیان بودند.
پزشکیان این ویژگی را دارد که در صورت مشاهده وضعیت انتخابات به نفع دیگران کنار برود اما جلیلی و محسن رضایی خود را را در قامت رئیس جمهور میبینند و بعید است صحنه را به نفع رئیسی ترک کنند.
نمیشود از الان پیروز انتخابات را مشخص کرد. در سال 76 هم همگان ناطق نوری را فاتح میدان انتخابات میدانستند اما داستان به گونهای دیگر رقم خود و سید محمد خاتمی رییس جمهور ایران شد. باید مناظرهها را دید و تا روز آخر منتظر نشست.
نه عزیزم همون موقع هم همگان سید محمد خاتمی را پیروز انتخابات می دانستند.
پیروز انتخابات 1400 هم آقای رئیسی است. به هزاران دلیل که اینجا جاش نیست بیان کنم.
والسلام
به احتمال زیاد وزیر خارجه دولت رئیسیه و نقش پوششی رو برای رئیسی بازی میکنه
زاکانی مثل سال 92 و 96 رد صلاحیت میشه
رئیسی حداقل 16 میلیون رای داره
عجب
آیا از ریزش آرای خود میترسند؟
آیا اصولگرائی دیگر جائی در جامعه ندارد؟
آیا اصولگرائی نقطه ضعف محسوب میشود؟