اما آنچه از نظر علمی آشکار است اینکه در تمام دنيا دولت ها و ملت ها در كنترل وريشه كني ؛ گسترش ومرگ و مير حاصل از ويروس كرونا ؛ هر دو عامل هستند. عامل بودن ملت ها به فرهنگ و رفتار آنها در مقابله با اين ويروس و عامل بودن دولت ها به برنامه ريزي،تقويت امكانات ودر نهايت به تهيه و توليد واكسن كرونا ختم مي شود. در اين مورد خاص اساسا هيچ كدام (دولت-ملت) بدون ديگري نمي توانند مدعي حل مشكل و يا به تنهايي براي حادتر شدن مشكل زير سئوال باشند.
معاون کل وزارت بهداشت اخيرا در مصاحبه اي گفته بود "زورمان نمیرسد جلوی برخی عروسیها را بگیریم، داماد را بازداشت کردیم.در برخی استانها مراسم عزاداری هزار نفری برگزار میشود.نمیدانیم صاحب عزا را دستگیر کنیم یا نه!مردم باید خودشان رعایت کنند." اين چالش فرهنگ جامعه اي است كه مي خواهد به جنگ با كرونا برود.در حقيقت مسئوليت اجتماعي در جامعه ما همچنان تا نهادينه شدن فاصله زيادي دارد.
از سويي دولت نيز تا كنون عملكرد پرحاشيه اي در مقابله با اين ويروس در مقايسه با ديگر كشورها داشته است. در حالي كه بيشتر كشورها با برنامه ريزي دولت ها ، مسیر واکسینه نمودن جامعه خود را به روشنی و با پیشرفت نسبی طی می کنند؛ در ايران آنگونه كه روزنامه شرق گزارش داده است " فاجعه واکسیناسیون " شاهد هستيم. بر اساس گزارش اين روزنامه به نقل از سازمان نظام پزشكي كشور در حالي كه بسياري از كشورها جمعيت قابل توجهي از جامعه خود را واكسينه نمودند در ايران تا كنون "تنها ۱۶۱ هزار دوز واکسن کرونا تزریق شده است".در حقيقت دولت ها نيز در جامعه ما تا رسيدن به نقطه مطلوب در كاركرد ساختارهاي خود فاصله زيادي دارند.
این مشتی است نمونه خروار از رویکرد دولت – ملت در ايران كنوني در مواجه با اپیدمی کرونا ؛ با این حساب چشم انداز آتي بیشتر بحران ها در ايران روشن است. بايد از عجايب روزگار باشد كه نتيجه هر بحراني از جمله بحران جهاني كرونا در كشور ما روند طبيعي آن طی شود. انتظاري كه ما بايد از بحران كرونا در كشور داشته باشيم دقيقا همين است كه اكنون ديده مي شود.موج سواری کرونا در جامعه ایران همچنان ادامه دارد و کشور وارد پیک چهارم شده است.بالاترين مرگ ومير در مقايسه با بسياري از كشورهاي ديگر و آينده اي مبهم در جهت ریشه کن نمودن واقعي بحران.
مثلا اگر خدای ناکرده فردای امروز زلزله مهیبی در هر گوشه ای از کشور بیاید شما نمی توانید از مرگ و میر انسان ها و خسارت های برجای مانده انتظاری داشته باشید که مثلا در ژاپن دیده می شود.انتظارات ما در برابر بلاها و بیماریها و بحران ها باید به همان میزان باشد که عملکرد ما در آن وضعیت نشان می دهد.
پال هریسون نویسنده کتاب اندرون جهان سوم اعتقاد دارد " زندگی یک انسان تنگدست در جهان سوم خطرناک است و خطرات بهداشتی متعدد در الگوی زندگی آنها وارد می شود که مهار مرگ را برای آنها سخت تر می کند." ما در ایران اکنون گرفتار همین وضعیت هستیم . مهار مرگ در جامعه ایران به خاطر اپیدمی کرونا بسیار سخت تر از بسیاری از کشورهای دیگر است.اساسا الگوی بیماری در جهان سوم کاملا با غرب تفاوت دارد؛همین طور که الگوی کیفیت زندگی و رفاه ما نیز فرق دارد.ما خیلی زود بلاگیر می شویم و دوره بیماری ما طولانی تر خواهد بود.
شما در جهان سوم با جامعه ای روبرو هستید که افراد در حالی که می دانند تست کرونای آنها مثبت بوده است بار سفر را می بندند و به مسافرت می روند.حالا اگر با تست مثبت کرونا ناچار بودند برای لقمه ای نان و نیازمندیهای ضروری زندگی و کار از قرنطینه بیرون بروند ملامتی نیست ؛ اما سخنگوی ستاد کرونا اعلام کرده است "متاسفانه در ایام نوروز بیش از ۱۵ هزار نفر با وجود تست مثبت کرونا به مسافرت رفتهاند. این افراد علی رغم آنکه میدانستند بیمار هستند به مسافرت رفتند و قطعا بیماری را به سراسر کشور منتشر کردند. این افراد را شناسایی کردیم و کد ملی آنها را داریم و این اقدام آنها پایمال کردن حقوق دیگران است."
شما در جهان سوم با دولتی روبرو هستید که با ارمغان فقر و تورمی که دارد ،سلامت جامعه را به تاخیر می اندازد. فرد بیمار به غذای سالم تر ، با کیفیت تر و روحیه بهتری نیاز دارد، در حالی که غذای با کیفیت و ارزان در جهان سوم به دلیل تورم بالا در دسترس عموم قرار ندارد و سطح شادی و خوشبختی جامعه مطلوب نیست. لذا اپیدمی کرونا در جامعه فقر زده ای که مردمش احساس خوشبختی نمی کنند بیشتر می ماند و گاهی ابدی می شود.
نهاد توسعه پایدار سازمان ملل در گزارش تازه خود ردهبندی خوشبختترین کشورهای جهان را در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده است.ایران در این لیست پایینتر از مالی، نیجریه و موزامبیک رتبه ۱۱۸ را از میان ۱۴۹ کشور به خود اختصاص داده است.
پال هریسون در بخش دیگری از کتاب خود در مورد جامعه جهان سوم می نویسد "بیماری حاد درآمد را نزول می دهد و نان آور خانه را به بستر می اندازد و آنها تامین اجتماعی و دولتی هم ندارند که بتوانند بر آن تکیه کنند."
خدا کند کرونا خودش برود و گرنه اگر قصدش به ماندن باشد بسیاری از فقرزده های جهان سوم یا خواهند مرد یا به این زودی ها روی آرامش را نخواهند دید. البته این اتفاق از نگاه نظریه «داروینیسم اجتماعی» یک حسن بزرگی هم دارد. بر اساس این نظریه مرگ فقرا و سالخوردگان در یک جامعه توسعه نیافته سبب می شود تنها شایسته ترین ها باقی بمانند و اگر مي خواهيم بین افراد بشر در این جامعه و میزان تولیدات غذایی تعادل رخ میدهد بايد از مرگ افراد ناتوان وسال خورده استقبال كرد. تا دیروز فکر می کردیم در سايه علم وفن آوري و جهان سرمايه داري ، این نظريه سالها شكست خورده محسوب مي شود.اما آمارها در مورد ویروس کرونا در کشورهای توسعه نیافته ، نشانه هايي از زنده بودن آن را آشکار كرده است؛ مگر اینکه خدا کند کرونا خودش برود.