روزنامه ایران نوشت: «ویروس کرونا به نقاط ضعف سیستم حمله میکند. فرقی نمیکند آن نقطه ضعف در سیستم ایمنی بدن فرد باشد یا جامعه. یکی از نقاط ضعفی که سالهاست از آن صحبت شده سیستم آموزشی کشور و مسأله عدالت آموزشی است. نقطهای که همهگیری کرونا باعث شد به قول محمد نیکپور کارشناس مسائل آموزش، «شاهد شکافی عمیقتر و گستردهتر از پیش در این زمینه باشیم.» حالا یک سال بعد از شیوع ویروس، زخم کهنه کمبود امکانات آموزشی سر باز کرده و باعث شده میلیونها دانشآموز از تحصیل باز بمانند و زندگی و آینده کودکانی که این روزها از مدرسه و تحصیل دور ماندهاند به سرنوشت نامعلوم پایان همهگیری گره بخورد.
در طول سال تحصیلی ویدئوهای زیادی از کودکانی منتشر شد که برای دسترسی به اینترنت انگار که در زنگ ورزش باشند، از تپهای بالا میروند تا به شبکه وصل شوند؛ کودکانی که وسط بیابان برهوت پخته و شمرده رو به دوربین از مسئولان میخواستند به فکر آنها باشند تا بیشتر از این برای درس خواندن به درد سر نیفتند. اما این بیعدالتی آموزشی چه به روز این نسل خواهد آورد؟ آیا تنها نبود امکانات باعث شده کودکان زیادی از تحصیل باز بمانند یا باید به سویههای دیگر این قضیه هم فکر کرد؟
با شیوع همهگیری، کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت و همین طور کشورهای کمتر توسعهیافته هر کدام با چالشی جدید مواجه شدند اما مخرج مشترک همه این دغدغهها یک جمله بود: چه کنیم کودکان از تحصیل بازنمانند. بسیاری از دولتها با سازوکارهای مختلف تلاش کردند در روند تحصیل وقفهای ایجاد نشود. هر کدام هم کم یا بیش نقاط ضعف و قوتهایی داشتهاند. در ایران هم عدالت در آموزش سالهاست نقل محافل است. از سختی تحصیل در مدارس کانکسی در جنوب و غرب کشور، نبود معلم مناسب برای مناطق محروم و کمبود امکانات اولیه در مدارس کوچک مانند تختهسیاه یا حتی سرویس بهداشتی، از پیش وجود داشت تا این که کووید-۱۹ از راه رسید و آن طور که محمد نیکپور، معلم، میگوید: «عدم دسترسی به امکانات آموزش مجازی هم به مشکلات اضافه شد و قربانیان خودش را گرفت.» نیکپور از روزگاری میگوید که حتی ضعیفترین خانوادهها در دوران پیش از کرونا کودکان را به مدرسه میفرستادند اما از زمانی که همهگیری شروع شد و بچهها از حضور فیزیکی در مدارس محروم شدند و خانوادهها هم نسبت به تحصیل آنها بیتفاوت شدند.
او معتقد است کشور با نوع جدید و گستردهای از بیعدالتی آموزشی روبهرو شده و همچنان اراده یا توانی هم برای توقف آن نیست. نیکپور یکی از دلایل مهم پررنگ شدن مسأله عدالت آموزشی در زمان کرونا را شکنندهترشدن وضعیت اقتصادی خانوادهها میداند: «نکته مهمی که سازمانهای بینالمللی از آن صحبت میکنند این است که خانوادهای که دانشآموز دارد نباید در معرض انتخاب بین آموزش فرزند و فراهم کردن امکانات برای اقتصاد خانواده قرار بگیرد.» این مسأله چیزی نیست که از مرکزگرایی و نبود امکانات در شهرستانها ریشه بگیرد. او به نقل از یکی از همکارانش تعریف میکند، ۲۴ دانشآموز دختر در یکی از مدارس حاشیه تهران نمیتوانند بهموقع در کلاسهای آنلاین شرکت کنند: «یکی از آن دختران به همکارم گفته به خانوادهام نگویید چون اگر بفهمند نمیگذارند من درس بخوانم من از صبح تا غروب سر کار میروم و غروب تکالیفم را انجام میدهم.»
امسال سال عمیقتر شکاف آموزشی بوده است. مهدی بهلولی، دبیر ریاضی، از اختلاف بین مدارس در شهرهای مختلف کشور میگوید؛ از مدارسی در شمال تهران که کلاسهایی با ۵ دانشآموز و سختگیریهای بهداشتی برگزار کردند و از دانشآموزانی که برای تحصیل مجبور شدند به قله کوه بروند: «در سطح جهان هم آمار ترک تحصیل بالا بوده است و دلیل اصلی آن بریدگی دانشآموزان بود؛ هر چند بیعدالتی آموزشی تنها مختص به استانهای محروم نبوده است اما امکاناتی که دانشآموزان در مدارس مراکز استانها دارند قابل قیاس با مدارس دورافتاده نیست.»
او یکی دیگر از مسائلی را که منجر به ترک تحصیل و بیعدالتی در آموزش شده، نقش خانوادهها در این وضعیت میداند: «اگر در خانوادهای مادر کمسواد باشد یا پدری به خاطر شغلش در خانه حضور فعالی نداشته باشد آن حمایت لازم و پیگیری برای کودک هم وجود نخواهد داشت و این باعث افت عملکرد دانشآموز میشود؛ بهخصوص در مقطع ابتدایی این اتفاق بیشتر به چشم میآید.» نقشی که باعث میشود کودک بهموقع برای حضور در کلاس مجازی آماده باشد یا زمان دقیق برنامههای تلویزیونی را که برای کمک به دانشآموز است به او یادآوری کند.
او معتقد است ادامه این وضعیت باعث ایجاد مشکلات متنوعی در دانشآموزان میشود که یکی از آنها مشکلات پرورشی است: «جدا از مشکلاتی مانند افت سواد در دانشآموزان که بهواسطه تقلب در امتحانات صورت میگیرد دوری بچهها از مدرسه هم باعث مشکلاتی در رابطه و اختلال در دوستی آنها خواهد شد که در سالهای آینده خودش را نشان خواهد داد. مدرسه کارکردهای گوناگونی داشت که در شبکههای مجازی نمیتوانید آنها را پیدا کنید.»
زهره شکوهی، دبیر ریاضی منطقه ۱۳ تهران است. او از مشکلاتی میگوید که تا پیش از کرونا وجود نداشت مثل هزینه خرید موبایل و تبلت برای دانشآموزان که باعث فشار زیادی به خانوادهها شده بود: «امسال چند تا دانشآموز داشتیم که باید پدر و مادر موبایل خودشان را به آنها میدادند و اوایل سال میگفتند نمیتوانند صبح در کلاس حضور پیدا کنند تا پدر و مادر از سر کار بیایند. یکی - دو نفر هم اصلاً در کلاسها شرکت نکردند چون خانوادهها به لحاظ اقتصادی قدرت مالی خرید موبایل یا تبلت را نداشتند. بعضی هم قدرت خرید بستههای اینترنتی را نداشتند. یکی از شاگردهای خودم همیشه غایب بود و در امتحان هم شرکت نکرد. وقتی مدرسه پیگیری کرد فهمیدیم آدرس خانه هم اشتباه بوده. پدر و مادرش جواب پیامها را ندادند و حتی خود دانشآموز هم به پیامهای من پاسخ نداد.»
او از دانشآموزانی میگوید که در سالهای پیش فعال بودند و امسال هم به همان منوال پیگیر درس خواندن هستند اما مسأله او دانشآموزان متوسط و ضعیفی هستند که به نظر میرسد رها شدهاند: «یکسری از بچهها رها شدهاند. اگر سال دیگر هم به این منوال باشد خیلی افت شدید خواهیم داشت. این جدا شدن از مدرسه روی بسیاری از آنها تأثیر منفی گذاشته است.»
نمیتوان با قاطعیت گفت وضعیت به وجود آمده تنها به دانشآموزان مناطق محروم آسیب زده چون فقر مالی دیگر چیزی نیست که مختص به مناطق محروم کشور باشد. نیکپور معتقد است دولت و مجلس باید هر چه زودتر با تخصیص بودجه و برنامهریزی دقیق به فکر آموزش کودکان باشند: «تغییر دیدگاه دولتها به سمت خصوصیسازی این وضعیت را درست کرده است. خیرین هستند اما گستردگی این بیعدالتی آن قدر زیاد است که خیرین مدرسهساز توانی برای رفع این همه مشکل ندارند. در ابتدای سال قرار بر این بود که خیرین برای فراهم کردن تبلت و گوشی کمک کنند اما به این فکر نکردیم که بودجه تأسیس مدارس چه خواهد شد.»
او معتقد است تنها دولت میتواند در این زمینه کمک مؤثری بکند.»