صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۶۴۸۱۶
تعداد نظرات: ۱۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۷ - ۲۲ دی ۱۳۹۹ - 11 January 2021
جرعه‌ای از اقیانوس فرهنگ و ادبیات ایران -2

سیرتِ دوست داشتن، صورتِ دوست داشته ‌شدن

اگرچه قرار نیست این سلسله نوشتارها مناسبتی باشد اما حالا که می‌توان در 22 دی از متولد این روز (‌ابوسعید ابوالخیر) نوشت، چرا که نه؟

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- نام «ابوسعید ابوالخیر» که می‌آید همه به یاد «اسرار‌التوحید» می‌افتند. البته مراد از «همه» در اینجا همۀ کتاب‌خوان یا دوست‌دار فرهنگ و ادبیات ایران است اگرچه در کتاب‌های درسی هم از اسرارالتوحید نام برده شده و هنوز مشمول حذف و سانسور نشده اما در این حد که بپرسند «نوشتۀ کیست» وبعد مچ بچه‌ها را بگیرند که به قلم نوه‌اش بوده و نه خودش! چندان که از نام آن هم برمی‌آید: اسرار‌التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید ابی‌الخیر. کل اطلاعاتی که این آموزش و پرورش خشک دربارۀ بزرگانی از این دست به بچه های ما می‌دهد در حد همین است. حال آن که با نام ابوسعید می توانند چراغ «خِرَد» را در وجود آنان روشن کنند تا بدانند در قرون 4 و5 خردستا بوده‌ایم.

اما چرا در دومین بخش، سراغ ابوسعید رفته ‌ام؟  

به سه دلیل: نخست این که 22 دی سالروز درگذشت اوست و اگرچه قرار نیست این سلسله نوشتارها مناسبتی باشد اما حالا که می‌توان در 22 دی از درگذشتۀ نام‌دار این روز نوشت، چرا که نه؟

دوم به این سبب که زاده و بالیده قرون چهارم و پنجم است و این دو قرن بسیار افتخار آفرین‌اند.  در این دو قرن، ایران و فرهنگ ایران و توجه به عقل چنان خوش درخشیده که از آن به عنوان «رنسانس ایرانی» یاد می‌کنند. زودتر از اروپا و چه بسا اگر بعدتر مغول هجوم نمی‌آورد همان روند «خِرَد‌مداری» و به تعبیر دکتر بهرام پروین گنابادی در «شب ناصرخسرو»، «خِرَدِ چشم‌مدار» ادامه می‌یافت.

در رنسانس اروپایی، خرد محور شد تا آدمی دور از شنیده‌ها و تصورات و بر پایۀ مشاهدات و تجربیات بگوید و بیندیشد و دو قرن 4 و 5 از این حیث سرآمد است و نام هایی چون ابو‌سعید، بیهقی، ناصرخسرو، ابن سینا و فارابی در آن می‌درخشد.

چندان که تأکید ناصر خسرو بر آن است که هر آنچه را که واقعا دیده و لمس و تجربه کرده روایت کند و بعد از هزار سال روشن شده که چقدر دقیق گزارش داده است. حتی در بیان مسافت ها. مثلا وقتی به 13 مشهد در بصره اشاره می‌کند و دربارۀ آنچه دیده نکات تاریخی را که ندیده آورده اما پس از اطمینان از درستی حکایت و مثلا این که که یکی از 13 مشهد در بصره مشهدِ بنی مازن است به خاطر ازدواج حضرت علی با لیلی (دختر مسعود نهشلی) و همین را آورده و گفته «72 روز در آن خانه مُقام کرد»و به موضوع مورد مناقشۀ نام فرزند حاصل از این ازدواج (ابوبکر) نپرداخته است.

پیش‌گام این خردمداری البته فردوسی است که در مقابل آنچه «جادویی» می‌خواند، خرد و هنر را ارج می‌نهد و با این نگاه است که به ابوسعید لقب «سقراط مشرق زمین» داده‌اند.

وجه سوم البته رباعیات اوست که اگرچه پرشمار نیست اما گذر قریب هزار سال از سُرایش آنها از زیبایی و ژرفای معنی‌شان نکاسته و از جمله همین چهارپاره:

ایزد که جهان به قبضۀ قدرتِ اوست
داده است تو را دو چیز، کان هر‌دو نکوست

هم سیرتِ آن که دوست داری کَس را
هم صورت آن که کَس، تو را دارد دوست

به این معنی که هم سیرت و خُلق دوست داشتن دیگری خوب است و هم این که چهره‌ای نیکو داشته باشی تا دوستت داشته باشند.

شعر اما تنها یک وجه از وجوه ابوسعید بوده با این غرض که عرفان ایرانی را عرضه کند. یکی از مهم‌ترین تفاوت های دین‌داری ایرانیان با غیر ایرانیان در همین دوست داشتن و دوست داشته شدن بوده است.

با این حال بزرگان قرون 4 و 5 چه در عرفان و چه دانش و چه شعر و نثر را باید با ویژگی «خرد مداری» شناخت. زودتر از آن که غرب، وارد عصر روشنایی شود و چنانچه گفته شد افسوس که با حملۀ مغول، داستان، دیگر شد.

* طرح چهره ابوسعید از هوشنگ پزشک‌نیا

-----------------------------

بیشتر بخوانید:

*تو داد و دهش کن، فریدون تویی!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۰
چکو
۲۱:۱۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
حیف است،گذرابرآرامگاه شیخ،نظری نیافکنیم:2ارامگاه رامنسوب به شیخ میدانند.یکی درمهنه ترکمنستان ودیگری درمهنه بین راه تربت حیدریه به گناباد درخراسان رضوی.یکی دوسال بعدازانقلاب،بنده بعنوان مسول فرهنگ وهنر وقت تربت حیدریه،ساختمانی خشت وگلی ومحقر،که مزارشیخ رادردرون خود داشت بادوپرسنل،ازسازمان میراث فرهنگی وقت،تحویل گرفتم.این ارامگاه امروزه ، باجلوه ای ابرومند،میتواندموردبازدیدمسافران این مسیرقرارگیرد.
علی تهرانی
۱۹:۵۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
زیباست...
این قلم مهرداد خدیر
ا
ایران من
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
با سلام و عرض تشکر بابت یادآوری زادروز عارف بالله، شیخ ابوسعید ابولخیر
نکته ای که لازم به یادآوری و تذکار دیدم این است که در تصحیح جناب دکتر کدکنی از اسرارالتوحید، با مستندات دقیق به این مساله اشاره شده است که به جز دو رباعی، از ابوسعید شعری باقی نمانده است (یا به عبارتی، شعری نسروده اند) و باقی اشعار لزوما منتسب به ایشان است. این نیز به دلیل علاقه وافر ابوسعید به شعر و اشعاری بوده که این بزرگ از حفظ داشته اند.
با سپاس از شما
ناشناس
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
روزی یک ستون در خصوص ادبیات به خوانندگانتان هدیه بدهید.
ممنون
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
کاش یک سری مقاله تاریخی سیاسی هم بنویسید ، تا با آنچه بر ما گذشته و دلیل اینکه دنیای امروز چرا این شکلی است بیشتر بدانیم و بحث کنیم ،
مسائلی مثل اینکه چرا دعوای تمدن های دو سوی مدیترانه از هزاران سال پیش تا امروز ادامه داشته است ،
روزگاری ایران با یونان و روم درگیر رقابت بود ،
در قرون بعدی ، هرگاه حکومتی قوی در سرزمین ایران پدید می آمد به ناچار درگیر غربی ها می شد ، حتی وقتی خلافت اسلامی رو به افول نهاد ، بازهم وظیفه مقابله با غرب به دوش ایران افتاد تا جایی که یکی از دلایل شروع جنگ های صلیبی شکست روم شرقی از ایران بود ،
وقتی هم که عثمانی تشکیل شد، خط مقدم جنگ با غرب بود و در آخر در قرن گذشته ، این مبارزه هزاران ساله تا حدودی به پایان رسید ،
عثمانی را تجزیه کردند و اسرائیل را در شرق مدیترانه برپا کردند
جهان
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
سلام و درود خداوند بر مهرداد خان خدیر عزیز
بازهم آفرین و احسنت که حال بیشتر عصر ایرانیها و از جمله این کمترین را با این نوشتارها _ اگر ادامه داشته باشد _ خوش میکنی .
خواستم بگویم جوهر قلمت هرگز تمام مباد که به یاد آوردم در جائی فرموده بودی " دست به کیبرد شدم !!" به هر حال دستت بر این کلیدهای کیبورد ، همواره محکم و استوار باد.
مقداد
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
انتظار می رود متن مفصل تر و پربار تری باشد. .این نوشته بسیار كوتاه و خلاصه است. و چنین موضوعاتی ارزش خواندن و وقت گذاشتن دارند. لطفا بهانه نیاورید و در ادامه این متنو مفصل و از تمامی جوانب به موضوع گرانقدر ادبیات بپردازید. لطفا
عصر ایران در متنی که دربارۀ سفرنامۀ ناصر خسرو خواهم نوشت موضوع «خرد چشم مدار» یا عقل مبتنی بر مشاهده راب یشتر توضیح خواهم داد.
ناصر
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
شعر عالی بود و مضمونش
فقط علامت "،" در هر دو بیت بعد از ضمیر "آن" می آید.
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
مرحبا به مهرداد خدیر که معنی نام خانوادگی اش : خوشدلی و خوش خلقی است و با این متن دلنشین خلق ما را خوش نمود. امیدوارم که همواره دلخوش و سلامت باشی
م
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
مهم ترین تفاوت دین‌داری ایرانیان با غیر ایرانیان در همین دوست داشتن و دوست داشته شدن بوده است?
این یعنی چی؟؟
عصر ایران

عرفان ایرانی، مضمون عشق را وارد فرهنگ دینی کرد و از این حیث با دیگر مسلمانان متمایز شدیم. بحث مفصلی است و در این خلاصه نمی گنجد.

تیمسار
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
بسیار زیبا
ولی چرا در مطلب مربوط به ابوسعید تصویر مولانا را گذاشتید؟
عصر ایران

به احترام نظر شما طرحی از هوشنگ پزشک نیا به جای آن گذاشتیم که شباهت کمتری با مولانا دارد. 

ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
سلام. عالی. به امید ادامهاین نوع مطالب....کوتاه و گویا..
کامران کمیلی پور
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
عالی.
این سلسله مباحث را ادامه دهید.
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
توصیه می کنم آقای خدیر در همین فیلد ادبیات و فرهنگ بنویسد و وارد سیاست نشود.
ادبیات را می شود در خلوت و تنهایی و بدور از جامعه و مردم، تحقیق و تحلیل کرد. اما چنین راهی در سیاست، چنان که در حکومت حوزه و حجره نشینان شاهدیم، به ترکستان ختم خواهد شد.
عصر ایران سیاست، امر روزمره است. خوش بختانه از سیاست معطوف به قدرت دوریم.
ناشناس
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
سپاس از مطلب خوبتان
پریسا
۰۸:۲۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
عالی بودو از این کارها بیشتر بکنید. حالمون رو اول صبح خوش کنید. مرسی
آرش
۰۷:۲۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
ممنون جناب خدیر. امیدواریم این کار با انرژی شما ادامه داشته باشد.
ناشناس
۰۲:۴۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
ابوسعید ابوالخیر با ابن سینا همدوره بود و باهم دیداری هم داشتند. من این جمله او را یکجا دیدم و خیلی خوشم آمد:آنچه در سر داری بنهی و آنچه در کف داری بدهی و آنچه بر تو آید نجهی.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200