عصرایران؛ مصطفی داننده- در چند سال اخیر مدام از پیامرسانهای داخلی حرف میزنند و اینکه چرا دولت از آنها حمایت نمیکند. صداوسیما هم به این جریان فکری تریبون داده است و آنها مدام در شبکههای مختلف حرف خود را میزنند. درست مثل مخالفان برجام و FATF که در هر ساعتی از شبانهروز، آنتن را در اختیار دارند.
ناظر خارجی اگر برنامههای تلویزیون را ببیند، فکر میکند در ایران کسی موافق برجام و شبکههای اجتماعی غیرایرانی نیست. نکته جالب اما این است که خود صداوسیما که دم از حمایت از پیامرسانهای داخلی میزند، پایش را روی گلوی شبکه نمایش خانگی گذاشته است.
صداوسیما به شدت دنبال این است که به اسم نظارت، نمایش خانگی را به انحصار خود درآورد. آنها مدعی هستند که مرجعیت نظارت بر شبکهی نمایش خانگی را دارند. صداوسیما با ساترا یا همان(سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر) به جان کسانی افتاده است که دوست ندارند تولیداتشان در قاب تلویزیون به نمایش درآید.
واقعا اگر ساترا به عادل فردوسیپور اجازه داده بود که در یکی از شبکه های VOD به نام فیلیمو برنامهی خود را میساخت دیگر احتیاجی به نگران شدن به خاطر لایو اینستاگرام AFC نبود.
میشد به او اجازه داد یک برنامه تحلیلی قبل و بعد از فینال داشته باشد و مردم هم به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. نمایندگانی که نگران اختصاص ترافیک اینترنت ایران برای اینستاگرام هستند، از رییس صداوسیما سوال کنند چرا در روز فینال باشگاههای آسیا، 4 میلیون و 600 هزار نفر را راهی این شبکه اجتماعی کردهاند؟
با انحصار نمیشود از شبکههای داخلی حمایت کرد. انحصار؛ تنها و تنها بلایی سر تولید میآورد که بعد ازپایان آن قد راست کردن کار سختی است. شرکتهای خودروسازی ایران را ببیند. انحصار بلایی سرآنها آورده است که بیا و ببین.
چرا راه دور برویم، برنامههای تولیدی صداوسیما را ببیند تا متوجه شوید، انحصار و یکهتازی میتواند چه فاجعهای را رقم بزند. اینکه فقط با باشیم و دیگران نباشند یعنی هل دادن مردم به سمت شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی. همیشه رشد و نمو از رقابت حاصل میشود. هیچ برند برتری در جهان از انحصار به موفقیت نرسیده است.
حالا به هر دلیلی دوست ندارید با عادل یا برخی از سینماگران در سازمان صداوسیما کار کنید. اشکال ندارد اما حداقل اجازه بدهید آنها در همین سرزمین و در شبکههای غیردولتی کار کنند و برنامه بسازند که به خاطر آنها برنامه سازان شما هم برای اینکه از چرخه رقابت جا نمانند و به خود تکانی بدهند.
۴۰سریال قورباغه ساخته هومن سیدی و با بازی نوید محمدزاده در عرض 48 ساعت 40 میلیون دقیقه در نماوا تماشا شده است. این آماز فوقالعاده تنها با رقابت ادامه پیدا میکند.
صداوسیمایی که در این سالها نماد دفع مخاطب شده است، میخواهد شبکههای مخاطب دار را که مردم حاضر هستند برای دیدن آنها پول پرداخت کنند را در اختیار خود بگیرد. به قول سعدی:« تو بر اوج فلک چه دانى چیست/که ندانى که در سرایت کیست»
بهتر است اهالی صداوسیما، پیله انحصار را بشکنند و سعی کنند با ایجاد رقابت هم خود را بالا بکشند و هم کمک کنند دیگران بالا بیایند. مردم در عصر جدید حق انتخاب دارند و خودشان انتخاب میکنند چه ببیند و کجا بروند. این دیدن و انتخاب کردن هم بر دو اصل جذابیت و صداقت است. دو اصلی که این روزها صداوسیما زیاد علاقهای به آنها ندارد و تنها تبدیل شده است به رسانه تفکری خاص با علایقی خاصتر.