عصر ایران؛ جعفر محمدی* - از زمانی که "سید ابراهیم رئیسی" ریاست قوه قضائیه را بر عهده گرفته است، شاهد تحولات مثبتی در دستگاه قضا هستیم؛ از آن جمله می توان به مبارزه با مفاسد اقتصادی و بازگرداندن حقوق تضییع شده مردم به بیت المال اشاره کرد. این اقدامات هم باعث رضایت و امیدواری نسبی مردم شده است و هم نگاه آنها به دستگاه قضا و رئیس آن را بهبود بخشیده است.
با این حال، برخی اتفاقات رخ می دهد که این عملکرد رو به بهبود را تحت الشعاع قرار می دهد. نمونه اخیر آن، حکم حبس 10 ساله برای "سحر تبر" (با نام اصلی فاطمه خوشیوند) است؛ دختر 19 ساله اینستاگرامی که با گریم های عجیب و غریب اش، دنبال کننده های زیادی جذب کرده بود و مهر ماه 98 بازداشت شد.
اینک خبر رسیده که دادگاه بدوی این دختر جوان را به 10 سال حبس محکوم کرده است.
هر چند می توان کارهای او را به قوانین متعددی مرتبط کرد و برایش چنین حکم سنگینی را در نظر گرفت ولی این حکم سنگین باعث شده است مقایسه هایی بین او و محکومان مفاسد اقتصادی شکل بگیرد و مثلاً پرسیده شود که چگونه برای فلان مجرم اقتصادی که کارش اخلال عمده در بازار ارز بود یا برای دیگر مدیری که بازار مایحتاج عمومی مردم را در این وانفسای گرانی مختل کرده بود، 5 سال حبس در نظر گرفته اند ولی برای دختری که در اینستاگرام، فعالیت های حماقت باری چون گریم های وحشتناک، دابسمش های بیهوده و یاوه داشت، 10 سال زندان؟!
نکته آن که سحر تبر، طبق اطلاعات موجود در سایت های مختلف، حین دستگیری 18 سال داشت و عمده فعالیت هایش را در سال های قبل از 18 سالگی، یعنی زمانی که به سن قانونی نرسیده بود و قانوناً "کودک" محسوب می شد، انجام داده بود.
اشتباه نشود! نمی خواهیم سحر تبر را مبرا از خطا بدانیم اما وجدان عمومی جامعه نمی پذیرد دختری که تازه به سن قانونی رسیده و عمده کارهای اینستاگرامی اش را قبل از این سن انجام داده، 10 سال زندان برود. آن هم در شرایطی که مردم می بینند اختلاسگران و اخلالگران اقتصادی که پای خود را بر گلوی 80 و چند میلیون ایرانی فشرده اند، با احکامی مشابه و حتی گاه خفیف تر مواجه می شوند یا حتی برخی سیاسیون که درباره شان اتهامات سنگین اقتصادی وجود دارد، نه تنها محاکمه نمی شوند که به پست های بالا هم می رسند.
این ها مسائلی هستند که مردم را می آزارند و الا کیست که از نابخردی های دختر خامی مثل سحر دفاع کند؟
نکته دیگر - که غیر قضایی است - آن که سحر و امثال او، محصول عملکرد مجموعه دستگاه های حکومتی است. اگر امروزه می بینیم که دختران و پسران پرشماری در درگیر دین گریزی، بی هویتی، بی تفاوتی به وطن، بدبینی به هنجارها و ... هستند، مقصر مسوولانی هستند که عملکردشان، در معرض دید همگان است.
برای دستگاه قضایی با آن همه ابهت و عظمتش، پسندیده تر آن بود که دختری مانند سحر را نسبت به اعمالش متنبه کند و پدرانه با او و امثال او که قربانی وضع موجود هستند، برخورد کند و حتی اگر مجازاتی هم در نظر می گیرد، معطوف به اصلاح باشد نه تباه کننده کل دوران جوانی پشت میله های زندان.
امید که پرونده های این چنینی که به نوعی در معرض افکار عمومی هستند، با درایت بیشتری و در چارچوبی تعریف شده مورد رسیدگی قرار گیرند تا وجوه عملکردی نیکوی قوه قضائیه تحت الشعاع احکامی این چنین قرار نگیرند و رضایت نسبی و شکننده موجود را در هم نشکنند.
*صاحب امتیاز و سردبیر
این دختر واقعا سنی نداره و میشه گفت نوجوونه...
توی این سن حساس که آدم درگیر بلوغ و افکار و احساسات و عوالم متفاوتیه که درگیرش میشه،
این دختر حتما یه مشکلی یه دردی داشته که نتونسته با خودش حلش کنه و به این احوال نامناسب رسیده...
کاش کسانی که خودشونو علامه دهر میدونن و چنین حکمی براش گذاشتن ، با خودشون فکر میکردن چرا باید یه دختر توی این سن کم چنین رفتارهایی داشته باشه!؟
در نگاه اول به راحتی حتی فقط با دیدن تغییرات عجیبی که در ظاهرش ایجاد کرده میشه پی به درون ناآرامش برد...
کاش کمکش میکردن به آرامش برسه...
کاش به جای اینکه عمرشو ازش بگیرن و با این حبس زجرآور به ناآرومتر شدنش دامن بزنن دستشو میگرفتن و از مسیر غم انگیزی که توش قرار گرفته بیرون میکشیدنش...
الان بعد از ده سال وقتی از زندون بیاد بیرون دیگه تمام مشکلاتش حل میشه؟؟!!!
خدا کمکش کنه فقط...
مثلا تمیز کردن سه ماه یک مسجد یا راه روهای شهرداری یا همون دادسرا
گرفتن تعهد و این جور چیزها
زندان برای دختر بچه ای نادان که فرزند طلاق هم هست خوب نیست از قاضی محترم این پرونده تقاضای انعطاف بیشتر ی میکنیم
یعنی دستگاه محترم قضا نظر عوام رو فقط جلب کند! چرا؟
چون این پرونده در معرض افکار عموم است! عجب استدلالی!
حال اگه پرونده ای در معرض افکار عموم نبود چطور؟
آقای محمدی عزیز قوانین جزای ما فقط دست و پاگیر هستند و مسایل رو پیچیده تر میکنند و عموما هم متاسفانه ناسازگارند با فرهنگ حاکم برجامعه.
جالب که نگاه عوام فعلی جامعه نسبت به زن و حقوقش بسیار منطقی تر از نگاه اکثر خواص حاکم جامعه است. لذا "بایستی ابتدا تصمیم گیران را عوض و قوانین را اصلاح کرد تا شاید طرحی نو در افتد و می ای به ساغر انداخته شود! *".
*امیدوارم عدم نمایش کامنت من صرفا بخاطر می و ساغرش باشد نه ترس از خواص فوق :)
کلا مردم ایران دوگانگی شدید رو حس میکنن یک نمونه دیگر شهردار سابق که ده ها پرونده مشکوک داره ولی به راحتی تایید صلاحیت میشه ولی یکی دیگه به خاطر انتقاد بسیار جزئی از مجلس خبرگان یا شورای نگهبان رد صلاحیت میشه مردم ایران بینا هستن و دارن این پارادوکس ها رو میبینن
و سوالات دیگر...
دست پرورده همین نظام و همین کشور ته قبل از انقلاب و کشورهای دیگر
قاضی محترم بر اساس چه معیاری حکم داده؟
یک لحظه این دختر را جای دختر خودش میدید
حسب قرآن کریم، اشاعه فحشاء گناه است. توهین به حکم الله در زمینه حجاب و انتشار و اشاعه بی حجابی جرم و بالاتر از آن گناه بزرگی است.
نقل این حکم است .این دختر توی همین ساله در همین حکومت به دنیا آمده است کمتر از 20 سال پیش ،حالا چرا این اتفاق برای دختر جوان افتاده است؟ به نظر شما نباید کسانی دیگر محاکمه شوند که چرا کار به اینجا رسیده است؟ چرا هیچ ندادیم و این همه میستانیم؟ اندکی تفکر
همیشه با خود می گفتم چه می شود ما ایرانی ها هم قاضی هایمان مثل غربی ها، احکام ده بیست ساله را کمتر می کردند. واقعا فکر می کردند که ده سال شوخی نیست..بیست سال یک عمر است....
تا اینکه شما آمدید، ولی باز هم می بینم یک قاضی براحتی حکم ده سال حبس می دهد آن هم برای جرمی که در ادبیات قضاوت دنیا اصولا جرم انگاری نشده، هر چه باشد، انتظار دارم حکم این دختر به ده ماه تقلیل یابد..به خدا برای نسل ماها، ده روز زندان هم کمتر از ده سال نیست
خواهش می کنم درک کنید..
خاصه برای دختران، که نازپرورده هستند
امیدوارم عصر ایران این کامنت را تایید کند و امیدوارم رئیسی عزیز آن را بخواند و اقدامی کند
آیا نمیدونید که ترسوندنمردم و بخصوص فرزندان و البته دختران که ناز پرورده هستند، جرم است و چه جرایم سنگینی برای اونها در نظر میگیرند؟!!!
لطفا کمی مطالعه بفرمایید و سپس اظهار نظر کنین!!
متشکرم
همین پارسال درآمریکا یک مربی مَرد در امریکا به ۲۵۶ سال حبس محکوم شد.حکم بدون تحدید نظر هم بود.لطفا مطالعه بفرمائید بعد اظهار نظر کنید
با تشکر.