کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ مردی تنومند و آماده رزم بر اسبی نشسته و نیزه بلندی را به جلو گرفته. میدانیم که این نقش متعلق به دوره ساسانی است ولی پژوهشگران درصدد شناختن خود این فرد هستند. داستان این سوارکار باستانی را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.
«ایران به روایت آثار» مجموعه گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبهها و سهشنبهها در عصر ایران منتشر میشود. از آنجا که روز سهشنبه ۱۳ آبان به دلیل همزمانی با ولادت پیامبر و امام صادق تعطیل است، قسمت سی و پنجم این مجموعه را میتوانید روز شنبه ۱۷ آبان ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت سی و سوم: تاج صفوی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پا تا سر زرهپوش؛ سوارکاری است ساسانی بر اسبی تنومند و آراسته. حک شده بیش از هزار سال پیش، ثابت شده بر سنگ، اما آماده رزم، حاضر به هجوم. با دست چپ سپر مدوری را جلو آورده. نیزه بلندی را هم به دست راست گرفته، انتهایش را بر شانه گذاشته برای حفظ تعادل و قدرت. شاید کمانش را بر پشت گذاشته که تیردان پرتیرش را بر کمر بسته. جوشنی زنجیرباف بر تن دارد روی جامهای که بخشی از آن پیداست؛ لباسی است با نقش مرغی افسانهای. سوارکار، کلاهخودی بر سر گذاشته که چهرهاش را پوشانده با سوراخهایی در برابر چشمهایش. روی این کلاهخود تاجی بر سر سوارکار است و بالای آن موهایش را میبینیم که به رسم شاهان ساسانی بر بالای سر جمع کرده و با روبانی آن را بسته. دو رشته روبان افراشته هم به تاج متصل شده که بر باد رها شده.
اسبش بزرگ و باشکوه است. در کمال آرامش ایستاده اما مجهز؛ سر و سینهاش پوشیده از زرهای مخصوص اسبان یا همان بَرگُستوانی منگولهدر است. بر پشت اسب، دو گوی بزرگ آویختهاند که در اکثر زین و برگهای سلطنتی ساسانی دیده شده. این مرد کیست؟ ابتدا ببینیم این نقشبرجسته کجا قرار دارد.
اینجا طاقبستان است. محوطهای تاریخی در کرمانشاه؛ جایی که شاهان ساسانی در آن رفتوآمد میکردند و نقششان را بر کوه آن زدهاند؛ بر دو طاقی در دل این صخره. نقش این سوارکار در طاق بزرگ نقش بسته؛ جایی که دو سمتش تصویری است از دو شکارگاه بزرگ با جزئیات فراوان. شکارگاه گزار در سمت چپ و شکارگاه گوزن در سمت راست. نقش سوارکار بر پایین نقش دیگری است از صحنه تاجستانی یک شاه ساسانی؛ شاهی در وسط تصویر که در حال گرفتن قدرت از اهورامزداست و آناهیتا ایزدبانوی آبها در پشت شاه، با ریختن آبی از کوزه، شاهد این پیمان است. این شاه خسروپرویز است، او را از شکل تاجش بر سکههای زمان او شناختهاند. پس این سوارکار پایین تصویر تاجستانی کیست؟ او هم خسروپرویز است؟
«ارنست هرتسفلد» باستانشناس آلمانی گفته این سوارکار خسروپرویز است گرچه نظرها دیگری هم وجود دارد. برخی میگویند او «پیروز سوم» است و برخی گفتهاند تصویری از «ورهرام» خدای جنگ است. عدهای هم آن را نشانه ای از سربازان ارتش ساسانی دانستهاند. سوارهنظامیانی که «اَمیانوس مارسِلینوس» مورخ روم باستان آنها را توصیف کرده:
«ایرانیها در برابر ما صفوف فشردهای از سوارکاران زرهپوش را در چنان ترکیب دقیقی قرار دادند که درخشش بدنهای متحرکشان (که با ورقههایی به دقت تناسب یافته از آهن پوشیده بود)، چشم افراد نظارهگر را خیره میکرد. همه غرق در آهن شده و تمام قسمتهای بدن آنها با ورقههای کلفت آهنین پوشیده شده بود. تیرهایی که بر آنها میافتاد، باید نهایت در میان سوراخهای بسیار کوچک کلاهخود که در برابر چشم و نوک بینیشان بود فرود میآمد.»
تصویری که این مورخ ارائه داده، شبیه همین نقش در طاقبستان است؛ بزرگترین تصویر این محوطه تاریخی که بر صخرهای طبیعی از دل سنگ بیرون آمده و از نظر ظرافت و تناسب اندام، شاهکار حجاری در دوره باستان است. گرچه آسیب دیده؛ ساق پای سوارکار و پای راست اسب، بخشی از تاج سوار و انتهای پوزه اسب شکسته، اما هنوز هم در اوج زیبایی است. یکی از بهترین نمونههای هنر ساسانی و البته سراسر فلات ایران در دنیای باستان. به قول «ابنفقیه همدانی» در کتاب «البلدان»:
«اگر کسی از دورترین نقاط به دیدن این مجسمه آید، از سفر درازی که کرده متاسف نخواهد بود.»
الف ) فرستنده های فراصوت که موجب دور شدن پرنده ها از اماکنی همانند فرودگاه میگردد.
ب)شیشه سکوریتی که خارج از طاق ،آن قسمت را محصور کند
ممنون از جناب ظهوری