به گزارش خبرآنلاین، هر از چندگاهی ویدیوهای دلخراشی از آزارکودکان توسط خانواده یا اطرافیانشان در فضای مجازی منتشر میشود که حتی دیدنشان هم دل میخواهد اما این ویدیوها به سرعت دست به دست میچرخند و منتشر میشوند و موجب خشم کاربران فضای مجازی میشوند؛ به طور مثال هفته گذشته ویدیویی در فضای مجازی بازتاب زیادی داشت که پدری، در حال آموزش استعمال مواد مخدر به فرزند خردسالش بود.
پلیس در این مواقع به سرعت وارد عمل میشود و پدر، مادر و یا هرکس دیگری را که عامل آزار و انتشار ویدیوهاست، دستگیر میکند تا خشم عمومی مردم فرو بنشاند. آزارگران که اغلب نام پدر و مادر را یدک میکشند، انگیزههای متفاوتی دارند.
از جهل و نادانی و تلاش برای کسب شهرت و فالوور در فضای مجازی گرفته تا بعضی وقتها که ادعا میکنند با تهدید و باج گیری مجبور به این کار شده اند اما هرچه هست همیشه پای کودکی در میان است که با وجود فراموش شدن موضوع توسط اهالی فضای مجازی، همیشه زخم این آسیبها را بر روح خواهد داشت.
اما کودکان حاضر در این ویدیوها تنها قربانیان خشونت و آزار علیه کودکان نیستند که حتی درصد کوچکی از آنان هم محسوب نمیشوند. هر روزه کودکان زیادی در خانواده، جامعه، مدرسه و ... در معرض انواع مختلفی از آزارها هستند و به گفته کارشناسان در بسیاری از موارد آزار علیه کودکان با مقاصد تربیتی انجام میشود.
فاطمه قاسم زاده، فعال حقوق کودک در این باره با خبرآنلاین گفتوگویی داشت که در ادامه میخوانید.
چه رفتارهایی کودک آزاری محسوب میشوند؟
کودک آزاری گستره مختلفی از رفتارها را شامل میشود. هرچند که همه رفتارها در نهایت به آزار جسمی و روحی کودک منتهی میشود، اما میتوان این رفتارها را به سه گروه دسته بندی کرد.
رایجترین رفتاری که به عنوان کودک آزاری میشناسیم، آزار فیزیکی و مورد ضرب و شتم قرار دادن کودک است که هرچند که آسیب عمدتا به جسم وارد میشود اما کودکی که در معرض کتک یا مجروح شدن قرار بگیرد قطعا از نظر روانی هم آسیب خواهد دید.
دسته دوم کودک آزاری، آزارهای عاطفی یا روانی است. در اینجا دیگر ضرب و شتم فیزیکی مطرح نیست و تنبیهات و تحقیر کلامی به کار برده میشود. دامنه این کودک ازاری وسیع است؛ تبعیض گذاشتن بین فرزندان دختر و پسر نوعی از این آزارهاست. آزارهای عاطفی گاهی حتی ندانسته توسط خانواده یا مدرسه به عنوان یک روش تربیتی به کار گرفته میشود. مانند مقایسه کردن بچهها با یکدیگر و ایجاد رقابت؛ در حالی که باید به جای این رقابت، مشارکت وجود داشته باشد.
من با معلمان زیادی صحبت کردهام که میگویند مقایسه کردن کار ماست و ما بین بچهها رقابت ایجاد میکنیم که بهتر درس بخوانند. یعنی متاسفانه رفتارهایی که کودک آزاری عاطفی هستند، چه در نظام آموزشی ما و چه در خانواده به شکل روشهای تربیتی اجرا میشوند و کودکان و نوجوانان ما همواره در معرض رفتارهای آزاردهندهای هستند که نه معلم، نه خانواده و نه حتی خود کودک متوجه میشود که این رفتارها نوعی آزار هستند.
اما متاسفانه کودک آزاری عاطفی از آییننامه حمایت از کودکان که چند وقت قبل از شورای نگهبان عبور کرد، حذف شد و این موضوع واقعا میزان زیادی از آن اثرگذاری قانون حمایت را کم کرد؛ چون این رفتاری شایع در جامعه ماست و تلاش بسیاری نیاز است تا ما بتوانیم آسیبهای ناشی از این موضوع را کم کنیم اما وقتی این مسئله از قانون حذف میشود، روی آن هم کار جدی انجام نمیشود.
اخرین نوع کودک ازاری، نوع اجتماعی آن است که آزارهایی است که نه از طرف یک فرد که از طرف ساختارهای اجتماعی جامعه برای کودکان ایجاد میشود؛ مثل کودکانی که از تحصیل بازمانده اند در حالیکه آموزش حق آنهاست.
برخورد قانون گذار با کودک آزاری چیست و چه مجازاتی در انتظار پدر و مادری است که مرتکب کودک آزاری شود؟
در آییننامه حمایت از حقوق کودکان ذکر شده است که مجازات کودک آزاری با توجه به آسیبی که به کودک وارد شده است، متفاوت است. مثلا آسیب ناشی از نقص عضو با مجازات ضرب و شتمی که حتی سرخی هم روی بدن کودک به جا نگذارد، فرق دارد و مجازات با توجه به میزان آسیب تعیین میشود.
اما مسئله اینجاست که خود همین قانون هم مشکلاتی دارد؛ مثلا اگر پدری فرزندش را به قتل برساند (که در نمونه رومینا شاهد آن بودیم و پدر به ۹ سال زندان محکوم شد) حداکثر ده سال زندان، مجازات اوست و این در حالی است که اگر مادری فرزندش را به قتل برساند، جرمش قصاص خواهد بود؛ یعنی در تعیین مجازات کودک آزاری بین مادر و پدر تفاوت وجود دارد و حتی در مواردی پدر از مجازات مصون است. گاهی حتی انجمنهای حمایت از کودکان، بچهای را به اورژانس اجتماعی معرفی میکنند که مورد آزار پدر واقع شده و اورژانس در نهایت مجبور میشود کودک را دوباره تحویل همان پدر بدهد.
در قانون حتی تبصرههایی هم وجود دارد که رفتارهایی که پدر و مادر برای تربیت کودکانشان به کار میبرند کودک آزاری محسوب نمیشود. به هر حال وضع خوبی در وضعیت قانون نداریم. ازارها دقیقا مشخص نشده است و حتی در مواردی که قانون از کودک حمایت میکند، با عرف و مسائل دیگری درگیر هستیم.
اخیرا خبری منتشر شد که کودک آزاری در یکی از استانهای کشور سه و نیم برابر شده است؛ این مسئله به دلیل افزایش آگاهی و تماسهای بیشتر با ۱۲۳ است یا این مسئله به لحاظ آماری افزایش داشته است؟
واقعیت این است که کرونا به یک سری از مشکلات دامن زد و این مختص کشور ما نیست و آمارها نشان داده که بحران کرونا باعث بالا رفتن خشونت در خانوادهها شده است.
در وضعیت فعلی که بچهها در خانه مانده اند و فضای خانه محدود است و برای سرگرمیشان امکانات خاصی وجود ندارد، آمار خشونت علیه کودکان بالاتر رفته است. بالا رفتن این آمار نسبت به قبل از کرونا را هم خود اورژانس اعلام میکند و هم پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است.
برای اکثر ما پیش آمده که در اقوام، آشنایان و یا همسایههای خود شاهد کودک آزاری باشیم. در این مواقع باید چه کرد؟ آیا با این توجیه که مسئله خانوادگی و تربیتی است و نباید در آن دخالت کرد باید چشم پوشی کنیم؟
باید حتما باید گزارش کنید. در ایین نامه حمایت از کودکان نوشته شده است که کودک آزاری جرم عمومی است؛ یعنی اگر کسی شاهد کودک ازاری باشد و آن را گزارش ندهد، مجرم است و برایش مجازاتی در نظر گرفته اند.
در این مواقع با شماره اورژانس اجتماعی یعنی ۱۲۳ تماس بگیرید و کودک آزاری را گزارش بدهید. اورژانس از شما آدرس میگیرد و به محل مراجعه میکند و در اغلب مواقع پیگیری میکنند و عملکرد خوبی دارند.