صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۴۳۶۰۲
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۲ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۹ - 22 August 2020

قاتل دانش آموز نخبه کیست؟

اگر در روش‌های فعلی آموزشی تجدیدنظر نکنیم، باز هم رسانه ها از اضطراب و دل زدگی از تحصیل گرفته تا خودکشی دختران و پسران دیگر به ما خبر خواهند داد.

عصرایران؛ مرتضی نظری - خبر، کوتاه و تلخ بود: دانش آموز نخبه، پس از کنکور خودکشی کرد. در متن خبر اما می خوانیم: بررسی بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم با ورود به محل، نشان می دهد این پسر ۱۹ ساله خود را از پشت بام طبقه چهارم به پایین انداخته است و در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که پسر جوان، دانش‌آموز نخبه بوده و با معدل ۱۹ و نیم دیپلم خود را گرفته بود.

*اما قاتل کیست؟*
آنچه از میان نسل مستعد مدارس قربانی می گیرد، قبل از آنکه مسابقه سیستماتیک تست و کنکور در مدارس باشد، حاکمیت یک سبک روان شناختی است که همه‌چیز را از پیش تعیین شده می داند و انتظار دارد دانش آموزان به آن برسند و نتیجه ای را می پسندد که با استانداردهایش سازگاری و همخوانی داشته باشد و اصلاً هدف از آموزش در این سبک، یعنی انتقال یکسویه دانش از طرف معلم به دانش آموزان برای سازگار شدن فرد با محیط.

به عبارتی؛ در مدرسه صرفاً یک پاسخ در برابر هر سوال پذیرفته است. نمره و قبولی در امتحان تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت شماست. کلاس و مدرسه، صحنه رقابت است. رقابت برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده فارغ از اینکه فرزندان من و شما از نظر ذهنی، جسمی، روانی و شخصیتی چه ویژگی ها و تفاوت هایی داشته باشند. آنچه اهمیت دارد، رسیدن به نتیجه مطلوب است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب فرزندان ما باید شکل بگیرند و برای آن که خود را با این استانداردهای رفتاری کاملاً همسو و همسان کند، پای مفهوم دیگری به نام تطابق به میان می آید. تطبیق دانش آموزان برای نزدیک شدن به استانداردهای آموزشی و مشاهده رفتار مورد انتظار.

خوب که به این فرایند نگاه کنیم، می بینیم کمترین حد انعطاف و کمترین میزان توجه به تفاوت های فردی در این سبک آموزشی وجود دارد. دانش آموز، موجودی رام و مطیع و معلم دانای مطلق است. هدف از یادگیری، هماهنگ کردن افراد برای رسیدن به اهداف و نتایج از پیش تعیین شده است و انتخاب، مشارکت، کشف و ساختن و همکاری افراد باهم در این سبک آموزشی جایگاه چندانی ندارد.

قاتلِ پسر درس خوان نوزده ساله کنکوری، تفکری است که هدف از آزمون و امتحان را غربال کردن افراد ضعیف از قوی می داند و تعریفش از موفق شدن در محدوده پاداش و تنبیه خلاصه می شود. تعریفی که برآمده از آزمایش بر روی سگ و میمون در دهه 1920 (حدود یکصد سال قبل) است.

نام قاتل، سبک و سیاقِ آموزشی است که آن را «رفتارگرایی» می نامند. همان تفکری که انتظارات والدین از فرزندشان را از طریق دستکاری در مفهوم موفقیت در یک بُعد خاص، بالا می برد و انتظاراتی زجردهنده و فراتر از توان طبیعی دختران و پسران ایران بر گُرده آن ها می نشاند. بچه هایی که باید چیزهایی دیگر از جنس زندگی بیاموزند. با نهایت تأسف باید اعلام کرد؛ از سال 1960، این سبک آموزشی به تدریج از مدارس جهان رخت بربسته است و سه نسل دیگر از رویکردهای آموزشی آمده اند اما در معدودی از کشورها از جمله ایران همچنان سایه اش بر الگوهای آموزش و یادگیری سنگینی می کند.

آزمون در حالی در ستاندن جانِ پسر نوزده ساله شهر من معاونت دارد که خیلی از نظام های آموزشی، هدف از امتحان را تا حد مرگ و زندگی بالا نبرده اند و به دیگر مباشران این قاتل مانند موسسات تست و کنکور اجازه ورود به حیطه تربیت و بازی با زندگی جوانان نمی دهند، چون زندگی و موفقیت را با رقابت معنی نمی کنند.

کنکور، مباشر قتل پسر نوزده ساله تهرانی بود که از عملکرد خود در جلسه آزمون راضی نبود اما قاتل اصلی، همان سبک آموزشی غیرمنعطف و خشکی هست که سالهای سال خودش را در ابتدای کتاب های مدرسه با این جملات نشان می دهد: «از دانش آموزان عزیز انتظار می رود در پایان این فصل به این نتایج برسند...» قاتل، تفکر آموزشی است که به جای دانش آموزان انتخاب می کند و از آن ها می خواهد تا تحت یک برنامه منضبط، انتظارات او را را در زمان‌بندی معینی برآورده کنند. آمر قتل کودکی و نوجوانی ما، نظام آموزشی است که همه را هماهنگ، یکسان و متحدالشکل می خواهد و برای بودنِ یادگیرندگان رسمیتی قایل نیست. غالب نظام آموزشی سال هاست از این رویکرد جنگلی و رقابتی و زمخت عبور کرده است.

راه نه این است که ما می رویم. در مدارس، اکثریت بچه ها را که به طور سیستماتیک پژمرده می‌کنیم و تعداد محدودی را هم با عناوینی همچون دانش آموز برتر به رشد کاریکاتوری دچار می سازیم. شیوه ای از نظام آموزشی می خواهیم که به تنوع استعدادها و تفاوت های فردی احترام بگذارد، دست به طبقه بندی بچه ها نزند، قبل از هرگونه ارزشیابی، ارزشمندی خودشان را به یادشان بیاورد.

اگر در روش‌های فعلی آموزشی تجدیدنظر نکنیم، باز هم رسانه ها از اضطراب و دل زدگی از تحصیل گرفته تا خودکشی دختران و پسران دیگر به ما خبر خواهند داد. آموزش می تواند دوست داشتنی تر از این رویه زجرآور باشد.

-----------------------------------------

بیشتر بخوانید:

*خودکشی دانش‌آموز ممتاز (معدل دیپلم 19.5) بعد از کنکور

*خودکشی دانش آموز 14 ساله ایلامی

*آخرین روز امتحانات: خودکشی دختر دانش آموز در مدرسه/ آموزش و پرورش: می پذیریم واحدهای مشاوره ضعیف عمل می کنند

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۱۱۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۲۲:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
هفت هشت تا خبر و تحلیل دیگه درباره خودکشی یک دانش آموز کار کنید جامعه به این اخبار خیلی نیاز داره....
ناشناس
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
قاتلش کسانین که کنکور هی جابجا کردن، کسایی که روزای اخر هی حرف از کنسل کردن زدن، قاتل این بچه ادمایین که میگفتن بین خواص و عوام فاصله ست کنکور برگزار کنن. اگه پای صحبت بچه هایی ک درسخون بوپن بشینید میگن خسته شدن خوب شد تموم شد راحت شدن. بار روانی بلاتکلیفی و هرروز یک چیز کلافشون کرد
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
آقای نظری. قاتل این جوان مافیای کنکور است که چندین سال مانع برداشتن کنکور می شود وبخش عمده این مافیای در وزارت خانه مربوطه است. بروید بررسی کنید و به اطلاع مردم برسانید
بهنام
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
بدون هیچ قصد سیاسی فقط به خاطر سلامت روانی فرزندان این کشور بررسی کنید
اضطراب آموزش و امتحانات مجازی ده ها برابر بدتر از اضطراب کنکور است دانش آموزان موقع آزمون مجازی با ترس و نگرانی خاصی به هر ترفندی متوسل می شوند در حالیکه در آموزش های حضوری، صرف وجود معلم و کلاس و دانش آموز، به حاضران آرامش خاصی می دهد و یا خیلی زود اضطراب را رفع می کند.
ناشناس
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
قاتل مافیای کنکور هست،
ناشناس
۲۱:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
قاتل مافیای کنکور است که سالیانه به خاطر چند هزار میلیار تومان گردش مالی ! زندگی را به دانش آموز و خانواده ش جهنم کردن!
لوکس
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
کنکور ربطی به قتل خودکشی ندارن.این ناشی از فشار خانواده و تفکرات غلط هست که منجر به این اتفاقات میشه
عبدالله
۲۱:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
اول به خانواده محترم این عزیز تسلیت عرض میکنم و از درگاه خداوند برای آنها صبر آرزومندم دوم بجای اینکه عملکرد این طفلک را که الآن پیش ما نیست زیر سئوال ببریم یکبار هم که شده سئوالات را بررسی کنیم که چقدر با محتوای کتابهای درسی سازگاری دارد؟ و تا کی میخواهیم در مقابل چیزی که به بچه ها یاد میدهیم چیز دیگری ازشون بپرسیم؟ سوم مسئولان موسسات آموزشی آیا میتوانند جوابگوی همین یک مورد باشند؟
ناشناس
۲۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
خدای من !!! واقعا جواب پدر و مادر این نوجوان رو چه کسی باید بدهد ! اینقدر ازمون ریاضی مشکل بوده که گفتن در حد المپیاد اخه چرا ؟؟؟؟؟ وجالب هیچ کدام از نابغه ها که مشارکتی در امور کشور ندارند اکثرشون خارج از ایران میروند و تحصیل میکنن .یعنی اگر اینقدر بفکر بودید که ازاین تحصیل کرده ها در ادارات در صنایع در سیاست ..... بکار میگرفتید دلمون نمیسوخت ولی انچه هویداست یک مشت ادم های بیسواد نالایق بر مسند و نابغه ها حیران.. ، خوب اینقدر ازار و اذیت برای چی هست ؟! همه بچه ها بلا استثنا میگفتن شرایط کرونا نرفتن سر کلاس و خانه بودن همه باید شرایطی مهیا میکرد که کنکور از یک سختی نسبی باشه که نه حق شاگرد های ممتاز گرفته شود ونه شاگردان متوسط اینقدر دگرگون بشوند ،. به هر حال بد کردید و این نسل کنکوری رو هاج و واج و مبهوت که چه میشود !!!! هیچی قاعده و اصول نداره این هم رووش .،
ناشناس
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
قاتل این جوان بدون شک مافیا کنکوره. مافیایی که به اندازه مافیا مواد مخدر درآمد داره و اجازه نمی ده افراد بر اساس دانش و علاقه بدون محدودیت تعیین رشته کنند.
ناشناس
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
"در مدارس، اکثریت بچه ها را که به طور سیستماتیک پژمرده می‌کنیم و تعداد محدودی را هم با عناوینی همچون دانش آموز برتر به رشد کاریکاتوری دچار می سازیم."

و همین دانش‌آموزان برتر را نیز پس از شناسایی به خارج (همان‌هایی که دشمن‌شان می‌نامیم) می‌فرستیم تا از شرشان خلاص شده و متوسط بهره‌ی هوشی کشور در حدی قابل مدیریت باقی بماند. زیبا نیست؟
محمدرضا
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
سیستم مقصر نیست. خانواده هایی هستند که بچه هایشان را برای همیشه بهترین بودن تربیت میکنند. این روش تربیت خطرناک باعث میشود شخص تحمل شکست را نداشته باشد یا نتواند بپذیرد در چیزی یا موضوعی سطح متوسطی داشته باشد. لذا ترس از شکست و اعتیاد به اول بودن شخصیت این بچه ها را مثل خوره نابود میکند و قطعا اینها در انتخابهای آینده خود در زندگی هم دچار مشکل میشوند.
امین
۱۹:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
خود شما در این خبر صرفاً بابت اینکه معدل این دانش آموز بالا بوده از واژه نخبه استفاده می کنید، یعنی خودتون هم قبول دارید که معیار سنجش نمره هست. چون نمره بالا هست پس نخبه هست. خودت داری رطب می خوری و منع رطب می کنی؟!
صادق
۱۹:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
بیخود دنبال مقصر نکردید. آخرالزمان شده. با این شبکه های اجتماعی و محتوای آن ها، و کن رنگ شدن اخلاق، آرمان ها، باورهای دینی، بچه های امروزی نه حرمت بزرگترها رو دارن و نه روحیه قوی دارن. بسیار نازپرورده، شکننده و بسیار بسیار متوقع از همه چیز و همه کس حتی از خود.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200