«خراسان» در ادامه نوشت: این اتفاق تا جایی پیش رفته که همین چند وقت پیش در خبرها آمده بود برخی از کارمندان به دلیل کمبود وقت برای کار در بورس از شغل خود استعفا کرده و عطای کارمندی را به لقایش بخشیدهاند چون در بورس درآمدی به مراتب بیشتر از کارمندی داشتهاند!
واقعیت این است که این روزها تب بورس در همه جا دیده میشود و میتوان گفت که بورس، مرزهای روستایی و شهری را درنوردیده و در همه جای کشور افراد به لطف آزادسازی سهام عدالت و البته سوددهی نسبتا خوب آن در ماههای اخیر دارای کد بورسی شدهاند. اما در این میان ماجرای روستای «مال ملا» در نزدیکی شهر لنده استان کهگیلویه و بویراحمد که ۸۵ درصد از اهالیاش کد بورسی دارند، در شبکههای اجتماعی سر و صدای زیادی به پا کرده و امروز برای آشنایی بیشتر با این روستا که به «مال استریت» مشهور شده به سراغ دهیار و اهالی آن رفتهایم که در ادامه آن را میخوانید.
«مال ملا» که این روزها به عنوان بورسبازترین روستای کشور شناخته میشود، یکی از روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد است که در چهار کیلومتری شهر لنده قرار دارد. هر چند مردم روستا این روزها در بورس سرمایهگذاری کردهاند اما شغل اول آنها اغلب کشاورزی و دامپروری است که هنوز هم به آن مشغولند.
این روستا متشکل از ۱۳۵ خانوار است و ۵۱۳ نفر جمعیت دارد. مردم این روستا بسیار خونگرم و مهماننوازند. طوایفی از قبیل کرائی، سلیمان شهرویی، سادات هاشمی و آلی طیب در این روستا حضور دارند. از نکات جالب این روستا این است که اعتیاد در آن جایگاهی ندارد و در میان مردم روستای «مال ملا» معتادی دیده نمیشود.
به گفته نماینده بنیاد علوی شهرستان لنده، ۳۰ درصد از اهالی این روستا سید هستند و ۸۵ درصد آنها تحصیل کردهاند.
یکی از عجیبترین تالارهای بورس دنیا را میتوان در همین روستای مال ملا دید که مردم در زیر یک درخت کُنار جمع میشوند. یک نفر تابلوخوانی میکند، یک نفر تحلیل تکنیکال میکند و یک نفر هم سهمهای بنیادی را مورد بررسی قرار میدهد و در آخر در اختیار دیگران میگذارد.
درباره این تالار بورس از آقای مرادیپور از اهالی روستا پرسیدم که گفت: «در روستا اینترنت بشدت ضعیف است ولی اگر کمی به سمت شهر لنده پیش برویم درست در زیر همین درخت، اینترنت خوب میشود. به همین دلیل مردم در روز چند ساعتی را برای خرید یا فروش سهام زیر آن جمع میشوند و به کمک هم سهامشان را خرید و فروش میکنند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا فقط در این نقطه اینترنت دارید هم گفت: «نه، در روستا دو مغازه هم هستند که اینترنت وای فای دارند و برخی اوقات هم بیرون این مغازهها دور هم جمع میشویم و کارهای بورسی را انجام میدهیم.»
شاید شما هم در ابتدا افسوس خورده باشید و به این فکر کنید که چرا بورس باعث شده مردم یک روستا که باید تولیداتشان منبع درآمدشان باشد حالا تولید را رها کرده و به بورس چسبیدهاند. این در حالی است که جعفر محمدی دهیار این روستا با بیان اینکه بورس درآمد اول مردم روستاست اما شغل دوم آنها میگوید: «مردم این روستا بورس را شغل دوم خود میدانند به طوری که اکنون تلاش و پشتکار مردم مال ملا پس از دامداری و کشاورزی، در بورس است. مردم روستا این روزها به دو شیوه سنتی و مدرن درآمد کسب میکنند تا برای آینده خود و فرزندانشان دغدغه کمتری داشته باشند.»
محمدی همچنین درباره کمک اهالی به یکدیگر برای حضور در بورس میگوید: «معمولا یک نفر از هر خانواده کارهای بورس را انجام میدهد تا دیگر اعضای خانواده بتوانند به کارهای اصلی خودشان که همان دامداری و کشاورزی است بپردازند.»
از هر کدام از اهالی که میپرسیم چه شد وارد بورس شدید، دلیل آن را حضور اولین فرد این روستا در بورس میدانند که ۹ سال پیش وارد بورس شد و رفته رفته بقیه را هم با بورس آشنا و کاری کرد که حالا نام روستای «مال ملا» به خاطر آن بر سر زبانها بیفتد.
به کمک دهیار روستا احمد معماری را که حالا از این روستا رفته، پیدا و با او درباره این موضوع صحبت کردیم. اولین بورسی روستا که کارمند یکی از بانکهاست، میگوید: «سال ۹۰ بود که وارد بورس شدم و بعد از اینکه کمی با آن آشنا شدم به دوستان و اقوام نزدیک خودم توصیه کردم وارد بورس شوند. آن اوایل بورس بازدهی زیادی نداشت اما باز هم از سود بانکی بیشتر بود تا اینکه کم کم در سه سال اخیر سود در بورس بالا رفت و باعث شد مردم روستا که میدیدند سرمایه کسانی که وارد بورس شدهاند در حال افزایش است مشتاقتر شوند و کد بورسی دریافت کنند و حالا ۸۵ درصد از همولایتیها بورسی شدهاند.»
به گفته مردم این روستا بیش از ۲۰ میلیارد تومان توسط اهالی «مال ملا» در بورس سرمایهگذاری شده و فردی با ۱.۵ میلیارد تومان بیشترین سرمایهگذاری را داشته است. یکی دیگر از جالبترین اتفاقاتی که در حوزه بورس در این روستا اتفاق رخ داده است، حضور دختربچهای ۱۰ ساله در این بازار با سرمایهگذاری ۵۰ میلیون تومانی بوده که حالا آن سرمایه به بیش از ۱۵۰ میلیون تومان رسیده است و همچنین حضور حاج خداداد پیرمرد ۸۱ سالهای است که با فروش یکی از گاوهایش وارد بورس شده است.
پدر آوا رئیسیزاده میگوید: «آوا تا همین چند وقت پیش کوچکترین عضو بورسی روستا بود اما بتازگی اهورا کوچکترین عضو بورسی روستا شده که فقط ۴ ماه دارد و برادر آواست.»
رئیسیزاده که اعضای خانوادهاش کوچکترین اعضای بورسی روستا را تشکیل میدهند از مشکلاتی که مردم روستا دارند و مسئولان هم کاری برای آن نمیکنند گله دارد. او میگوید: «میگویند چرا مردم از روستاها مهاجرت میکنند در حالی که هیچ امکاناتی برای روستا در نظر نمیگیرند.
به طور مثال همین روستای ما نه باجه پست بانکی دارد، نه دستگاه عابربانکی که مردم لازم نباشد برای گرفتن حقوق تامین اجتماعی، حقوق کمیته امداد، انتقال پول و ... به شهر مراجعه کنند. حتی اینترنت هم وجود ندارد که مردم بتوانند کارهایشان را اینترنتی انجام دهند و برای بورس و دسترسی به اینترنت هم افراد این روستا به ناچار چهار کیلومتر را روزانه طی میکنند تا به اینترنت دسترسی داشته باشند.»