اکثر افرادی که کرونا گرفتهاند، نمیدانند که از چه کسی گرفتهاند یا چطور مبتلا شدهاند، خیلی از آنها هم سفت و سخت نکات بهداشتی را رعایت کردهاند، اما جنگیدن با ویروسی نامرئی کار آسانی نسیت، مخصوصا وقتی که تیم شما مجهز نباشد و حریف را دست کم بگیرد؛ حریفی که با همه کوچکیاش در شش روز اخیر و در هر روز حدود 2500 نفر به آن مبتلا و حدود 150 نفر را هم به کام مرگ کشانده است.
برای بسیاری از مردم، همانهایی که نه ماسک میزنند، نه فاصله اجتماعی را رعایت میکنند، نه به دورهمیها دست رد میزنند و ... مبتلا شدن به ویروس کرونا دور از ذهن است، اما واقعیت این است که این ویروس بیخ گوش همه ما نشسته است.آمار مبتلایان و فوتشدگان کرونا در کشور لحظه به لحظه روبه افزایش است و حتی اگر یک نفر پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکند، زنجیره مبتلایان به این ویروس قطع نخواهد شد.
خانم ملکشاهی مادر دو فرزند است و به شدت پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکرده، اما حدود 18 روز پیش به بیماری کرونا مبتلا شده است. او درباره دوران بیماری و قرنطینهاش میگوید: همه چیز از تب 24 ساعته من شروع شد. بعد از گذشت یک روز از تب و قطع نشدن آن به دکتر مراجعه کردم. در آزمایش خون اولیه من موردی از این بیماری دیده نشد اما بعد از گذشت چند روز علائمی مثل مشکلات گوارشی، از بین رفتن حس بویایی و چشایی، سرفه و... در من دیده شد.
او ادامه میدهد: بلافاصله برای تست کرونا اقدام کرده و متوجه شدم که به ویروس کویید 19 مبتلا هستم. من از زمان شیوع ویروس کرونا از وسایل حملونقل عمومی استفاده نکردهام. در این مدت در هیچ جمع و اجتماعاتی حضور پیدا نکردم. تنها به سرکار و خرید میرفتم اما نمیدانم که چطور به این ویروس مبتلا شدم. علائم من در زمان قرنطینه و در طول روز تغییر میکرد. به عنوان مثال بعد از چند روز بیاشتهایی وقتی توانستم چند قاشق سوپ بخورم، تنگی نفس به سراغم آمد.
خانم ملکشاهی بیان میکند: خداراشکر در این مدت، همسر و دو فرزندم مبتلا نشدند، من واقعا نمیدانم که چطور به این بیماری مبتلا شدم. از زمان شیوع ویروس کرونا به طور مداوم نکات بهداشتی را رعایت میکردم. حتی روزی فکر نمیکردم که گرفتار این بیماری بشوم. کرونا از هرچیزی که ما فکر میکنیم به ما نزدیکتر است، چرا که این بیماری هر روز چهره جدیدی از خود نشان میدهد. من هرکاری از دستم بربیاید برای بهبودی مبتلایان وخیم این بیماری انجام میدهم.
او درمورد اهدای پلاسما میگوید: متاسفانه به دلیل کمخونی نمیتوانم پلاسمای خود را برای درمان مبتلایان اهدا کنم.
آقای کبیر، استاد دانشگاه و همسر ایشان دکتر بیمارستان منتصریه هستند. خانواده پنج نفری آنها همگی درگیر کرونا شدند. او عنوان میکند: بیمارستان به دلیل اینکه محل رفت و آمد بیماران است و کادر درمان با بیماران ارتباط نزدیک دارند، کادر درمان هم به این بیماری مبتلا میشوند. همسر من نیز در بیمارستان مبتلا به ویروس کرونا شد. بعد از مثبت شدن تست ایشان، من و سه فرزندم نیز تست کرونا دادیم که متاسفانه تستهای ما نیز مثبت شد. علائم این بیماری در خانواده ما به هیچ عنوان شبیه به هم نبود، علائم این بیماری در همسرم مشکلات ریوی و تنفسی بود. دخترم که نسبت به دیگر اعضای خانواده ضعیفتر است، بعد از چند روز اکسیژن خونش پایین آمد.
او ادامه میدهد: ما 100 درصد خریدها و مایحتاج خانه را به صورت اینترنتی انجام میدهیم. فقط در موقع خرید نان، پسرم که هیچ علامتی نداشت با ماسک و دستکش به نانوایی میرفت. در سه هفتهای که در قرنطینه بودیم تنها یک بار با ماشین به بیابانهای اطراف شهر رفتیم و بعد از مطمئن شدن نسبت به عدم وجود فرد دیگری در آنجا پیاده شدیم و به اصطلاح نفسی کشیدیم.
آقای صادقی کارمند است. او درمورد نحوه مبتلا شدنش به کرونا میگوید: حدود یک هفته است که متوجه شدم به ویروس کرونا مبتلا شدم. من نمیدانم چطور، چگونه و از چه کسی این ویروس را گرفتم. حدود یک هفته قبل از آن علائمی مانند سرماخوردگی داشتم. بعد از مثبتشدن تست کرونای همکارم، من و همسرم نیز تست کرونا دادیم که متوجه شدیم هردو به ویروس کویید19 مبتلا هستیم. من عموما از ماسک استفاده میکردم. دستهایم را به طور مرتب میشستم و ضدعفونی میکردم.
او ادامه میدهد: من علائم خفیفی از این بیماری مانند بدن درد، خستگی، کوفتگی، درد در قفسه سینه و.. داشتم. درد و خستگیام در طول روز خیلی کم است، اما شب در زمان خواب بسیار به سراغم میآید. تنها دارویی که دکتر به من داده، استراحت در خانه است. در کنار آن داروهای ساده و معمولی سرماخوردگی مثل استامینوفن نیز به من داده است. به دلیل اینکه من و همسرم به این ویروس مبتلا هستیم، من هر چند روز یکبار اقلام مورد نیاز را از بیرون مغازه تهیه میکنم و به سرعت به خانه برمیگردم. کارهای ادارهام را هم به صورت اینترنتی از خانه انجام میدهم.
صادقی اضافه میکند: میدانم که مردم از رعایت پروتکلهای بهداشتی خسته شدهاند و دوست دارند به زندگی عادی قبل از کرونا برگردنند اما باید حتیالامکان موارد بهداشتی و فاصله اجتماعی را رعایت کنند تا به این بیماری مبتلا نشوند. تنها زمانی، کسی فشار این بیماری را درک میکند که به آن مبتلا شده باشد.
آقای سمیعی استاد دانشگاه است. اوحدود چند هفتهای است که نکات بهداشتی را جدی نمیگرفته و در حال حاضر به ویروس کرونا مبتلا شده است. او میگوید: روز چهارم تیرماه با علائم سرماخوردگی برای تست کرونا مراجعه کردم. روز بعد متوجه شدم که تست کرونای من مثبت است. من از اوایل شیوع این ویروس تا چند هفته پیش تمامی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردم. در هفتههای اخیر کمی بیاحتیاطی کردم و نمیدانم چطور به این ویروس مبتلا شدم. تست کرونای همسرم نیز مثبت شد به همینخاطر فرزندمان را به خانه مادربزرگاش فرستادیم.
سمیعی اضافه میکند: ارتباط ما با خانواده و فرزندمان به صورت مجازی است. من با وجود گذشت 14 روز بازهم بعد از هر نفس کشیدن، سرفه میکنم. به نظر من باید با رعایت پروتکلهای بهداشتی به زندگی خود ادامه داد.
علی کشمیری اسفند ماه به ویروس کویید 19 مبتلا شد. او نمیداند که چطور به این ویروس دچار شد اما فکر میکند به دلیل استفاده از وسایل حملونقل عمومی است. او پس از داشتن علائم سرماخوردگی به دکتر مراجعه کرده اما دکترها به او گفتهاند در خانه استراحت کن، او عنوان میکند: من بعد از چند روز استراحت در منزل بهتر نشدم و مجدد به دکتر مراجعه کردم اما باز هم به من گفتند که به خانه بروم. زمانی که علائم تنفسی من بیشتر شد، در بیمارستان قائم بخش حادتنفسی به مدت یک هفته بستری شدم.
او ادامه داد: در این مدت زیر دستگاه اکسیژن بودم و با دستگاه نفس میکشیدم. در این زمان استرس و نگرانی نداشتم چرا که میدانستم هرچه خدا بخواهد، همان میشود و به خدا توکل کردم، در اتاق من هیچ بیمار دیگری نبود و در آن زمان بیمارستان خلوت بود. هزینه بیمارستان 500 هزار تومان شد که بعد از صحبتکردن با آنها مبلغی از من نگرفتند.
کشمیری میگوید: سه هفته بعد از مرخص شدن از بیمارستان نیز در خانه قرنطینه بودم. بعد از بهبودی کامل برای اهدای پلاسما داوطلب شدم. در حال حاضر تمام پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنم. از مردم خواهش میکنم که نکات بهداشتی را جدی بگیرند. من هیچوقت فکر نمیکردم که به کرونا مبتلا شوم چراکه مراحل درمان و گذراندن این بیماری بسیار سخت است.