عصر ایران؛ سروش بامداد- هیچیک از ویژهنامههای نوروزی مطبوعات، چه 8 عنوان مجلهای که پیش از این معرفی شدند و چه نشریاتی که در روزهای آتی ورق خواهیم زد، به اندازۀ «صدا» در روی جلد خود، کرونایی شدن نوروز 1399 را منعکس نکرده است.
از این حیث میتوان گفت «صدا» متفاوت است. عکس «امیر جدیدی» در روی جلد، حاجیفیروز نوجوان را با ماسک بر چهره نشان می دهد. ماسک البته آویزان است تا چهرۀ سیاه شدهاش را ببینیم.
عکس، شاید مصداقی از شعر شفیعی کدکنی هم باشد در بهاریهای که چون 10 سال پیش و در پایان سال 1388 سروده شده بود در صفحۀ «دیروزنامه» آمده است:
«هان ای بهار خسته که از راههای دور/ موج صدای پای تو میآیدم به گوش/ وزپشت بیشههای بلورین صبحدم/ رو کردهای به دامن این شهر بیخروش».
دربارۀ مجلۀ نوروزی صدا این نکته را باید در نظر داشت که در سال 98 تقریباً هفت ماه (قریب 30 هفته) سال نبودند و از آذرماه دوباره منتشر میشوند و همین که هست اهمیت دارد و تازه ویژه نامۀ پر و پیمانی هم منتشر کردهاند.
مدیر مسؤول هم یادآور شده بدیُمنی های سال 98 دامن این مجله را هم گرفت و در اردیبهشت به خاطر مقالۀ «دو راهی جنگ وصلح» توقیف شد. صدا اما پس از چندی از توقیف به درمیآید ولی به دلیل مشکلات کاغذ انتشار مجدد تا آذرماه به تأخیر میافتد.
آن گونه که آقای راعی خبر داده در اسفند ماه هم باز با شکایتی روبه رو شدهاند و با مجموع این اتفاقات تهیه و ارایۀ یک شمارۀ نوروزی با دوبرابر صفحات عادی اهمیت افزونتری مییابد.
جدای روح «صدا» که اندیشه و قلم محمد جواد روح است و این بار از سیاست به ادبیات پناه برده و از شاعران زادگاه خود شیراز مدد گرفته و از بخش های دیگر می توان دو گفت و گو را به صورت خاص مورد توجه قرار داد:
نخست مصاحبه با مهدی نصیری مدیر کیهان در دهۀ 70 که حالا در مقام یک متفکر سنتگرا و هوادار دین حداقلی نظریات خود را مطرح میکند و قصد دارد امسال مجموعۀ این آرا را ذیل کتابی با عنوان «عصر حیرت» ارایه دهد و دومی گفت و گویی با مراد ثقفی که او هم مثل مهدی نصیری متفکری است با سابقۀ روزنامهنگاری و البته همچنان روزنامهنگار.
به اعتقاد مهدی نصیری «اگر به جای آنکه بیش از توانمان بر تحقق جامعۀ دینی تأکید کنیم به مدیریت جامعه براساس قواعد روز و تجربیات دنیای امروز بپردازیم هم کارآمدی نظام را افزایش دادهایم و هم دین و اعتقادات مردم را تقویت کردهایم.
40 سال است از بانکداری بدون ربا و اسلامی حرف میزنیم بی آن که دستاورد قابل اعتنایی داشته باشد. حال آنکه اگر بخشی از این تلاش صرف چابک سازی بانکداری بر اساس تجربیات دنیا و کاستن از بالاترین نرخ بهره در این بانکداری با داعیۀ اسلامی شده بود شاید به نتایج بهتری دست مییافتیم.»
او وصریح و روشن میگوید:
«به جمهوری اسلامی توصیه میکنم از سودای تحقق دین حداکثری دست بردارد و به حداقلها رضایت دهد وگرنه هم به دین و هم به دینداری آسیب زده و هم باری را بر دوش خود نهاده که دین و خدا بر دوش او ننهادهاند.»
این جملات احتمالا برای شما آشناست اما نه به این خاطر که با این صراحت از زبان مهدی نصیری شنیده اید که شاید شما را به یاد سخنان عبدالکریم سروش بیندازد.
هم او که کیهان نصیری در دهۀ 70 چنان عرصه را بر او تنگ کردند که از دانشگاه و پژوهشگاه رانده شد و چارهای جز جلای وطن ندید و حالا شاید جالب باشد که خبرنگار بپرسد: آیا با دفاع از دین حداقلی ما با مهدی نصیری جدید و اصطلاحاً سروشِ اصولگرایان رو به روییم و او توضیح بیشتر را به کتاب «عصر حیرت» ارجاع داده است.
دین حداقلی اما تنها اصطلاحی نیست که مهدی نصیری به کار می برد. او اسلام ناب را منهای عرفان و فلسفه میشناسد و هر گونه دو قطبیسازی را مهلک میداند: انقلابی/ ضد انقلابی، باحجاب/ بی حجاب/ سنتی، مدرن و مانند اینها...
گفت و گوی دیگر چنان که گفته شد با مراد ثقفی است که معتقد است چند بار تلاش شد با سیاست به تحقیر واکنش نشان داده شود اما اکنون، سیاست خود به ابزار تحقیر بدل شده است. چرا؟
« یکی به خاطر سیاستِ وعده و دیگری سیاستِ غفلت...به هنگام انتخابات وعده هایی می دهند و وقتی به قدرت می رسند به سیاست غفلت روی می آورند و از گروه های حامی غافل می شوند.»
با این حال او یگانه راه خروج از تحقیر شدگی را سیاسی می داند اما سیاست متکی به اجتماع. مراد ثقفی متفکر است اما تعابیر پیچیده به کار نمی برد. از جمله میگوید:
«یک لحظه را تصور کنیم که سران قوا در تلویزیون ظاهر میشدند و میگفتند برجام را ما بر هم نزدیم. یک فرد دیوانه بر هم زد در حالی که ما میخواستیم با دنیا وارد تعامل شویم و به ما فشار وارد شد و نفروختن نفت و کم شدن بودجه و معاملات حاصل این فشار است. حالا چاره ای نداریم جز این که آنچه را میتواند برای ما درآمدزا باشد گرانتر بفروشیم و سهمیه هم در نظر گرفته ایم. آیا باز هم شورش میشد؟ اما همیشه مخفیکاری میکنند و آدم ناچار میشود حرف فوکو را بپذیرد که مخفیکاری جزء ذات دولت هاست.»
صدا در بخشی به عنوان «چشمانداز 99» سراغ چهرههای سیاسی و حقوقی و رسانهای و فعالان مدنی و اجتماعی رفته تا دربارۀ پیشبینی خود از سال جدید بگویند:
اکبر ترکان، عباس عبدی، طیبه سیاوشی، مصطفی میرسلیم، فریدۀ غیرت، نعمت احمدی، حسین مرعشی، احمد زیدآبادی، ناصر ایمانی، محمد مهاجری، صادق زیباکلام،مهدی معتمدی مهر، مهرداد خدیر، بهروز گرانپایه، احمد شیرزاد و فرشاد مؤمنی شفاهی دیدگاه های خود را دربارۀ چشمانداز پیش رو در سال 99 بیان کرده یا نوشتهاند.
از میان این همه نقل جملات صریح و پایانی احمد شیرزاد استاد دانشگاه اصفهان و نمایندۀ مجلس ششم خالی از لطف نیست:
«شیرینیِ همدلیِ مردم در بحث مبارزه با کرونا تلخیِ انتخابات مجلس را به سرعت شُست و بُرد. چند روز (و حالا چند هفته) است که تمام رجالی که تریبون داشتند در خانههایشان هستند و نگراناند کرونا نگیرند و میبینیم که کشور چقدر در آرامش است. من به عمرم آرامشِ اینچنینی در کشور حس نکرده بودم!»
---------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
چشمانداز ایران؛ امید به سبک «مرد صد ساله»
تجارت فردا؛ اقتصاد 99: بستهتر و کوچکتر ، کسب و کار نامساعدتر
کرونا میرود، ما میمانیم و حتی میخندیم/ نگاهی به «نوروزنامه» اطّلاعات
دیلمان؛ پروندهای برای جاسوسی و جاسوسان
اندیشۀ پویا/ مواظب یابو باشید!
به جای ساختن جامعه دیندار باید به فکر ساختن افراد دیندار توجه کرد وقتی فرد فرد یک جامعه دیندار باشن خود به خود ان جامعه دیندار تشکیل میشود ولی اگر اولویت روی ساختن جامعه دیندار باشد وضعیتی ایجاد میشود که الان باان مواجه هستیم نه جامعه را داریم نه افراد را