صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۱۳۵۹۹
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ - 13 February 2020

روی صندلی نشسته‌ایم و خود را به خواب زده‌ایم

بله، بخشی از ما وقتی در موقعیت حرف هستیم، بهترین انسان‌های روی زمین‌ایم اما وقتی پای عمل می‌آید، آسانسور را برای مستاجر قطع می‌کنیم...

عصرایران؛ مصطفی داننده- دوست روزنامه نگاری در توییتر نوشت:« می‌گوید صاحبخانه و پسرش در طبقه سوم و چهارم می‌نشینند و آسانسور را برای طبقه اول و دوم بسته‌اند. پدرم مریض بود و او را به طبقه سوم بردیم که با صندلی چرخ‌دار با آسانسور بیاریمش پایین که صاحب خانه آمد و تذکر داد، دعوا شد و حالا به دنبال جای جدید می‌گردیم.»

فکر می‌کنم این صاحبخانه از آنهایی است که وقتی در جمع خانواده یا دوستان می‌نشنید، دست روی دست می‌زند و می‌گوید:« چه جامعه بدی شده. هیچ کس به هیچ کس رحم نمی‌کنه، آقا رفتم قصابی، گوشت دولتی، دو برابر قیمت داشت می‌فروخت به خلق‌الله، بهش گفتم، آقا جان ما اگر هوای هم را نداشته باشیم، هیچ کس به فکر ما نیست.»

بله، بخشی از ما وقتی در موقعیت حرف هستیم، بهترین انسان‌های روی زمین‌ایم اما وقتی پای عمل می‌آید، آسانسور را برای مستاجر قطع می‌کنیم.

متاسفانه جامعه ایران در وضعیت حرف باقی مانده است. خوب حرف می‌زنیم، قشنگ حرف می‌زنیم اما وقتی قرار است حرف‌ها خود را عملیاتی کنیم یخ می‌زنیم و قدم از قدم بر نمی‌داریم و حتی گاهی رفتاری ضد انسان داریم.

مغازه‌داری که بیشتر از عرف از مردم سود می‌گیرد نمی‌تواند انتظار داشته باشد راننده تاکسی هم از او کرایه را به اندازه بگیرد. کارمند اداره‌ای که از وقت کارش برای امور شخصی‌اش می‌زند، نمی‌تواند از قصاب محله‌اش انتظار انصاف داشته باشد.

ما همه حلقه‌های یک زنجیریم و اگر در این سلسله‌ای از بدی در این حلقه شکل بگیرد این زنجیر تا انتها بد می‌شود و خوب‌های جامعه را هم درگیر می‌کند.

خیلی از ما فکر می‌کنیم همه مشکلات زیر سر حکومت است اما وقتی نوبت به قضاوت رفتار خودمان می‌رسد، یک عینک دودی تیره به چشم می‌زنیم و به آهستگی از کنار هم رد می‌شویم که انگار نه خانی آمده است نه خانی رفته است.

متاسفانه ما دچار استدلال خطرناکی شده‌ایم که مثل کرونا به جان جامعه افتاده است. آن استدلال هم این است:« او گرفته است، ما چرا نگیریم. او خورده است، ما چرا نخوریم. او سود کرده ما چرا سود نکنیم و ...»

همین رفتار باعث می‌شود که به دیگران به عنوان نردبان نگاه کنیم و برای بالا رفتن پای‌مان را روی شانه‌های دیگران بگذاریم.

بگذارید مثالی برایتان بزنم. برخی‌ها در مترو یا اتوبوس وقتی یک صندلی خالی به دست می‌آورند و روی آن می‌نشینند، اولین کاری که می‌کنند این است که چشم‌های خود را می‌بندند یا می‌خوابند یا خود را به خواب می‌زنند. این رفتار حاوی یک پیام است. من نمی‌خواهم جای خود را به فرد دیگری بدهم حتی شما پیرمرد یا خانم عزیز!

این مثال شده است واقعیت زندگی بخشی از جامعه ایران. چشم‌های خود را بسته‌ایم تا دیگران را نبینیم. تا رسیدن به مقصد روی صندلی امن نشسته‌ایم و رنج پیرمرد ایستاده را هم ندیدیم. احتمالا در هنگام پیاده شدن هم وجدان راحتی داریم.

________________________

بیشتر بخوانید:

خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم

دچار کوری سفید شده‌ایم!

نون خامه‌ای زندگی‌مان را بخوریم

_____________________________

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۱۰۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
الناس علی دین ملوکهم
ناشناس
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
جناب داننده عزیزم .درود بر شما .مثل همیشه میزنی توخال .
Ali
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
احسنت زدی تو خال این دقیقا حال امروز ما مردم ایران است
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
شاید مستاجر پول تعمیرات و بازدید آسانسور و باتری و ... رو نمی ده، طرف هم مجبور شده ببنده که دیرتر خراب شه!
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
حقیقت اینه که کافیه ده درصد افراد جامعه سودجو وفرصت‌طلب باشه، تا واسه اون ۹۰ درصد احتمالا چیزی نذارن.
خیلی ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
آقای داننده

خدا قوت
حرف دل ما را میزنی

عاطفه ها در جامعه ما مرده است / به قول دکتر علی شریعتی :
ای پرستوی اسفندی که پیام آور فروردینی

زمستان است

ای پرستوی اسفندی

بهار مرده است

دکتر علی شریعتی-دفتر های سبز
خويي
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
انهايي كه خود را به خواب زده اند نه از جنس اين مردم هستند نه مشكلاتي از جنس مشكلات مردم دارند
Mansourjavid
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
"آینه بنمود چو نقش تو راست خود شکن آیینه شکستن خطاست"
تعداد کاراکترهای مجاز:1200