شهری که آبادی، رونق، زیبایی و تاریخ و تمدن آن؛ چنان ممتاز است که از آن بهعنوان «نصف جهان» نام میبردند، بهواسطه دههها مدیریت غیر کارشناسی و بیتوجهی به توسعه پایدار در پاییز و زمستان امسال، تن به تعطیلیهای مکرر و از سر اجبار داد تا هوایش قابلتنفس باشد.
در میان دلایل مختلفی که برای این شرایط عنوان میشود یکی هم شرایط تالاب بینالمللی گاوخونی است که در این اقلیم نقش یک ریه اضافی را بازی میکرد، اما وقتی حقابه آن از طریق زایندهرود تأمین نشد کارایی آنهم به اختلال افتاد.
مسائل و مشکلات محیطزیست جزیرهای نیستند و راهحل جزیرهای هم ندارند. در تئوری «اثر پروانهای» که چند دهه است در دنیا مورد توجه قرارگرفته شده میگویند: «بال زدن پروانهای در برزیل میتواند باعث ایجاد تندباد در تگزاس شود». این موضوع در اصفهان هم رخ داد و باید گفت اختلال در روند جاری شدن زایندهرود و حقابه گاوخونی، گردوغبار، آلودگی هوا و ... رویهم، بهشدت اثر میگذارند و زیست انسانی را به مخاطره میاندازند، اما به خاطر اینکه تالابها عموماً از محل زیست شهروندانی که به رسانه دسترسی دارند دور هستند کمتر مورد توجه قرار میگیرند و جز جوامع محلی همجوار آنها کمتر کسی به اهمیت و حساسیت آنها در اکوسیستم آگاه است.
گاوخونی در حفظ تنوع زیستی منطقه بهویژه حیات پرندگان مهاجر، تعدیل آبوهوای منطقه، مراقبت از گونه ماهی منحصربهفرد گورخری اصفهان و ... یک نقش غیرقابلچشمپوشی دارد و از این ظرفیت برخوردار است تا ضمن جذب گردشگر، ایجاد تمدن زیستگاهی، مهار کانونهای گردوغبار، جلوگیری از فعال شدن تپههای ماسهای تهدیدکننده زمینهای کشاورزی و ... بازهم از اصفهان مراقبت کند، ولی کاهش آبدهی حوضه زایندهرود به دلیل برداشتهای مکرر و عدم اجرای قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابها توسط وزارت نیرو، ناباوری بسیاری از صاحبان صنایع و مسئولان به اهمیت و کارکرد این تالاب و بارگذاری بیشازحد تحمل در حوضه زایندهرود باعث شده در معرض خشکی، تنش و فشار قرار بگیرد.
تلاشهای اداره کل حفاظت محیطزیست استان اصفهان با تشکیل ستاد احیای تالاب بینالمللی گاوخونی موجب جلب مشارکت جوامع محلی در پایش و حفاظت از رودخانه و رساندن آب به تالاب، تدوین و تصویب برنامه مدیریت زیست بومی تالاب، احداث پاسگاه سر محیطبانی، لایروبی و آزادسازی مسیر رودخانه و ... شده که گرچه امیدبخش است و تا امروز موجب ادامه حیات این گنجینه تنوع زیستی شده، ولی کافی نیست.
باید عزمی منطقهای، ملی و حتی بینالمللی برای مراقب و احیای تالاب گاوخونی صورت گیرد؛ پیش از آنکه با افسوس از این زیستبوم یاد کنیم و انگشت حسرت به دندان بگزیم که در زمان مناسب میشد آن را نجات داد، اما به خاطر بیتوجهی، عدم اشراف محیط زیستی و گرایش برنامه ریزان به توسعه کوتاهمدت و مخرب به حال خود رهایش کردیم.
یادداشت از: ایرج حشمتی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان