غلامرضا امامي؛ روزنامه اعتماد
گاه ميشود كه خوانندهاي آرزوها و اميدها، شادي و غمهاي مردمي را زير آسمان آبي فرياد ميكشد. گاه ميشود كه يك فرياد و يك صدا فرياد همه و صداي همه ميشود.
فرهاد مهراد خواننده شهره را تنها يك بار از دور در جلسات سخنراني زندهياد دكتر شريعتي در حسينيه ارشاد ديدم كه سر تا پا گوش بود.
چهره نجيب، انبوه گيسوان و چشمان درشت سياهش در يادم مانده است. فرهاد پس از ترك تحصيل در دوران دبيرستان به خوانندگي روي آورد و با گيتاري به دست، نخست ترانههاي نامآوران موسيقي زمانه را خواند و پس از آن با صداي خوشش ترانههاي فارسي را سر داد. نسل من به خوبي ترانه «جمعه» وي را به ياد دارد و زمزمه ميكند.
پس از آن ترانه زيباي «گنجشك اشي مشي» شهرت عام يافت. در نخستين سالهاي پيروزي انقلاب يعني در روز 23 بهمن، ترانه زيباي «وحدت» سروده سياوش كسرايي با آهنگ اسفنديار منفردزاده نخستين آهنگي بود كه در آن فضا طنين افكند. وي پس از انتشار آخرين آلبومش با نام «برف» در انديشه تهيه آلبومي به نام «امين» برآمد كه در كار آن بود ترانههايي از كشورها و زبانهاي مختلف را در كنار هم نشر دهد اما دريغا كه بيمارياش فرصت انجام اين كار را نداد. فرهاد ايمان داشت كه مرگ پايان كبوتر نيست.
همسر وفادار فرهاد يادگارهاي او را از جمله عباي شكلاتي، شال گردن سياه، عينك، ساعت، پيانو، گيتار و دست نوشتههاي خوش خطش و همچنين قرآن شخصياش را در موزه سينما به يادگار گذاشت. بيشك ياد فرهاد در دل مردمان ايران زمين ماندني است. زادروزت بخير و خوشي خواننده گنجشك اشي مشي.