عصر ایران؛ جعفر محمدی - در دو روز گذشته، تهران و برخی شهرهای دیگر مانند اصفهان، شیراز، تبریز، قزوین، کرمانشاه، مشهد، اراک، سمنان، رشت و ... شاهد تجمعاتی در اعتراض به ماجراهای تلخ سرنگونی هواپیمای اوکراینی بود. این اعتراضات در برخی شهرها به خشونت کشیده شد و مطابق گزارش های غیر رسمی، عده ای مجروح و دستگیر شدند.
در این باره نکاتی چند قابل تأمل است:
1 - در جریان اعتراضات آبان، بسیاری از دلسوزان جامعه هشدار دادند که بنزین، فقط بهانه ای برای اعتراضات است؛ مردم ایران از انباشت ناکارآمدی ها، بی عدالتی ها، فسادها و پنهان کاری ها خشمگین اند و مترصد فرصتی هستند برای ابراز این خشم درونی: یک روز در قامت اعتراض به عملکرد مؤسسات مالی و اعتباری، روزی دیگر به بهانه افزایش ناگهانی قیمت بنزین و امروز نیز بعد از ماجرای هواپیمای اوکراینی و حواشی آن.
هشدار و هشدار و هشدار که این روند ادامه خواهد داشت مگر آن که مسؤولان تصمیم ساز در کشور، "فکری اساسی برای اصلاح جدی" کنند و این فکر اساسی باید یک جوهره داشته باشد: "به رسمیت شناختن عملی تمام سلائق موجود در جامعه 80 میلیون نفری ایران."
مادام که یک جریان فکری و سیاسی خاص، خود را مالک نظام و انقلاب و کشور بداند و برای بقیه، شأن و نقشی جز رأی دادن و اطاعت قائل نباشد، "اکثریت" ناراضی خواهند بود و از این خیل ناراضیان، آنان که می توانند پول یا مغز یا تخصص خود را بر می دارند و از کشور می روند و آنان که نمی توانند، همواره مترصد فرصتی هستند برای ابراز خشم و ناخرسندی خود.
عکس ها: فارس و همشهری آنلاین
بعد از ماجراهای آبان، امید می رفت که مسوولان به خود آیند و فضای ایران را برای همه ایرانیان باز کنند، اما با اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها توسط شورای نگهبان و رد صلاحیت های گسترده، این نگرانی تشدید شده است که اراده ای برای بازسازی اعتماد عمومی وجود ندارد.
این قبیل رویکردها، تنها به انباشت نارضایتی منجر می شود و به جای پاشیدن آب، بر آتش زیر خاکستر باد می دمد.
2 - سال هاست که می گوییم اعتراض حق مردم است اما هیچ مکانیزمی برای بیان اعتراضات تعریف نشده است. در جریان سقوط هواپیمای اوکراینی هم معلوم بود که مردم ناراحت هستند و اعتراض خواهند کرد اما چون نه احزابی داریم که اعتراضات را ساماندهی کنند و نه مکانی برای تجمعات اعتراضی در نظر گرفته شده است. نتیجه اش می شود فراخوان هایی که معلوم نیست از کجا می آیند و ناگهان در فضای مجازی دست به دست می شود و تجمعاتی با شعارها و مطالبات متشتت و حتی ساختار شکنانه.
قرار نیست برای این نیاز، فکری شود؟!
3 - همه این ها به کنار ؛ گیریم که عده ای نیز در اعتراض به هر مسأله ای جایی تجمع کردند و تندترین شعارها را دادند. عقل و تدبیر ایجاب می کند که پلیس مراقب آنها باشد که نه به کسی یا اموالی آسیب بزنند و نه کسی متعرض معترضین شود. اما برخورد با آنها - مادام که خشونت به خرج نداده اند - و ضرب و جرح و دستگیری شان، تنها به رادیکالیزه شدن اوضاع منتهی می شود.
نمونه بارز تدبیر در این باره را می توان در مراسم تشییع مرحوم آیت الله منتظری سراغ گرفت. در 30 آذر 1388 که آن مرحوم تشییع شد، تعداد قابل توجهی از تشییع کنندگان شعارهای تندی سر می دادند ولی نه تنها هیچ برخوردی نشد بلکه وقتی در انتهای مراسم، برخی شرکت کنندگان از دو طیف متقابل با یکدیگر درگیر شدند، پلیس دو گروه را از هم جدا و به نزاع خاتمه داد.
اگر آن روز به شعار دهندگان حمله می شد، یک تراژدی تاریخی شکل می گرفت ولی عقلانیت به خرج دادند و اتفاق خاصی نیفتاد.
بسیاری از معترضین، وقتی معترض تر می شود که نه تنها اعتراض شان شنیده نمی شود، بلکه با آن برخورد قهری می شود؛ خاصه آن که بعضاً این برخوردها، از سوی نیروهایی صورت می گیرد که نحوه مواجهه با معترضین را آموزش ندیده اند.
____________________________
بیشتر بخوانید:
کجای حق الناس رعایت میشه ما که مدعی حق الناسیم؟!!!!
تا کی این روند میتونه ادامه داشته باشه؟
ومردم محترم شمرده شوند. مردم هم فرق خادم و خائن را می فهمند.
موضوع ترور سردار و آن سرمایه عظیم نباید هزینه شود متعلق به همه ماست. بی کفایتی خیانت است
و دربرابر مردم بهتر ازین برخورد کنند
حرف مردم را با دل و جان بشنوند
آنها مردم همین آب و خاک اند و حق حیات در ایران را دارند
مهربانی
عقلانیت
انسانیت
عدالت
انصاف
مروت
اگر اين جمله از طرف مسئولين پذيرفته شود ديگر ار برگزاري تجمعات هم واهمه اي وجود نخواهد داشت نه براي معترضين نه براي دست اندركاران و اينهمه نيروي نظامي را با ابزار و متعلقات در خيابانها معطل نخواهند كرد.
آقای مسئول صدای اعتراض مردم را شنیده اید !!!!
کسانی که به فکر مردم ایران و یکپارچگی این سرزمین هستند باید یک فکر اساسی برای رفع تنشها بکنند.
کدوم کشور تو دنیا هست که هیچ خط قرمزی به لحاظ سیاسی، اجتماعی، مذهبی و ... نداشته باشه.
رمز بقا و حفظ حیات عمومی مردم و پرهیز از بحرانی شدن جامعه و انقلاب و شرایط بسیار خطر ساز آینده ایجاب میکنه که تجدید نظر اساسی در رفتار حاکمیتی اتفاق بیفته
به نظر من کار از تایید یا رد صلاحیتها گذشته در انتخابات پیش رو مردم حتی به سلیقه اصلاح طلبهای اصیل و با شناسنامه هم متاسفانه رای نخواهند داد و تایید یا رد صلاحیت اونها در نتیجه هیچ تفاوتی نمیکنه
امیدوارم عقلای قوم بهوش باشند که زمان و ثانیه ها به سمت رادیکالیزه شدن و رفتارهای بسیار تندتر پیش خواهد رفت هر چند با زور یشود چند صباحی اینها را ندید یا بگوییم وجود نداره
ضمنا ياداور مي شود حمايت هاي شبانه روزي شما در جهت رئيس جمهور شدن شيخ حسن كار را به اين جا كشيده است.لطفا شما نيز پاسخگو باشيد.
آنچه البته به جائی نرسد فریاد است
مثل دو روز گذشته، که هر چه خواستند گفتند.
ولی اغتشاش در هیچ جای دنیا آزاد نیست
امیدوارم منظورتان به رسمیت شناختن اغتشاش گران نباشد.