صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۰۷۷۷۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۰ - ۱۸ دی ۱۳۹۸ - 08 January 2020

سرداری که در ایستگاه سیاست توقف نکرد

سیب سیاست در این سال‌ها آنچنان چرخید که خوشبختانه از جنگ مرگ‌بار هشت‌ساله به یک دوستی عمیق و قلبی برسیم.

عصرایران؛ حسن محدث زاده- امروز سرانجام پیکر سوخته‌ی سردار دل‌های سوخته‌ی مردم پس از طواف در چندین شهر مذهبی و تشییع میلیونی در پایتخت با بدرقه‌‌ی بی‌نظیر کرمانی‌ها در دل خاک آرام گرفت. هرچند ملتی را ناآرام کرد و بر سوگ خود نشاند.

از روز جمعه که سردار قاسم سلیمانی به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا ترور شد، پیرامون شخصیت وی سخن‌های زیادی گفته شده و در نوشته‌های متعدد و از زوایای گوناگون آثار و بازخورد این اقدامات کوردلانه و همچنین همدلی و مشایعت گسترده مردم برکاویده شده است. در این نوشتار نیز کوشش شده تا این حماسه ملی از سه زاویه کم‌تر پرداخته شده بررسی شود.

1- هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر نامی معاصر اخیراً در گفت‌وگو با مسعود بهنود در پاسخ به این سوال که آیا از زندگی راضی هستید؟ گفت: « بله، من این شانس را پیدا کردم که یک چیز به نام سمفونی از نوع بتهوون را گوش داده‌ام. آیا این میز می‌تواند بگوید که من این نوع سمفونی را شنیده‌ام؟ یا آواز ابوعطای شجریان را شنیده‌ام؟ در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند... »

در دی‌ماه سه سال گذشته که آیت‌الله هاشمی جامه مرگ را بر تن کرد نوشتم که ما این شانس را آورده‌ایم که دوران حیات و ممات این سیاست‌مدار بزرگ را درک کنیم بی‌آن‌که نیازمند صفحات تاریخ باشیم.



مشی زیست سردار سلیمانی در دوران حیات، نوع شهادت و مشایعت بی‌نظیر مردم برشی ویژه در تاریخ انقلاب اسلامی است. معمولاً چهره‌های نظامی براساس نوع فعالیتشان که با اسلحه و خشم و جنگ توأم است، کمتر در بین مردم به محبوبیت می‌رسند. اما حاج قاسم علیرغم اینکه حتی در سال‌های پایانی عمر در جنگ و پیکار بود اما همیشه در ردیف‌های بالای حب قلبی مردم قرار داشت. وداع باشکوه از وی که احتمالاً بزرگترین تشییع یک چهره‌ی نظامی در دنیا است، گواه صادقی بر این ادعا می‌باشد. حال می‌توانیم بگوییم ما نیز این شانس را داشته‌ایم که با یکی از محبوب‌ترین نظامیان تاریخ ایران هم‌دوره بوده و خود او را درک کنیم و محتاج تاریخ‌خوانی و نوشته‌های دخل و تصرف شده‌ی مورخین نباشیم. ناگفته پیداست که این فرصت تاریخی نه فقط برای دوستداران و داغداران او که حتی محفالفتن و دشمنان او نیز بوده است.

2- اگر یکی دو دهه‌ی گذشته کسی می‌گفت یک‌روز عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی بر پیکر یکی از فرماندهان نظامی کشور عراق نماز می‌خواند و یا پیکر مهم‌ترین فرمانده نظامی ایران در شهرهای عراق تشییع می‌شود و عکس او با افتخار در پارلمان این کشور بر دستان نمایندگان عراقی قرار می‌گیرد، گوینده به سخره گرفته می‌شد. اما سیب سیاست در این سال‌ها آنچنان چرخید که خوشبختانه از جنگ مرگ‌بار هشت‌ساله به یک دوستی عمیق و قلبی برسیم. تجربه عراق به ما یادآور می‌شود که روزهای دل چرکینی از برخی کشورهای همسایه هم خواهد گذشت. کشورهایی که علیرغم وجود اشتراکات فراوان اما درِ دوستی را بر هم بسته ایم، روزی پرچم دوستی و صلح برافراشته می شود و مسئولین دو کشور با هم عکس‌های یادگاری با لبخندهای پهن خواهند گرفت. کاش این روز به تعجیل بیفتد.

3- یکی از ویژگی‌های سردار سلیمانی که در این روزها بر آن تمرکز شده فراجناحی بودن وی است. واقعیت هم همین است که او هیچ‌گاه در ایستگاه سیاست توقف نمی‌کرد و با همه طرفین سیاست رفت و آمدی حسنه داشت.

واکنش گسترده مردم در شبکه‌های اجتماعی که به زعم این قلم در سایر حوادث سیاسی، اجتماعی، ورزشی و... این حد گستردگی و تکثر را نداشته؛ نه فقط ابراز علاقه‌ی قلبی مردم به سپهبد سلیمانی بلکه نشانه‌ای از دل‌زدگی آن‌ها از سیاسی‌بازی‌های چپ و راست است. مردم وقتی کسی را به عنوان نماد واقعی میانه‌روی، اعتدال و دوری از سیاست‌بازی بشناسند او را تکریم می‌کنند. این نکته ویژه و برجسته مهم باید مهم‌ترین درس و عبرت برای اهالی سیاست باشد. اما عجیب آن‌که در تشییع مردی که شهادت او موجب وحدت ملی شده است، سیاست‌مداری تندرو حکم مرگ مخالفین سیاسی خود را صادر می‌کند و همدلی ملی را نشانه می‌گیرد. واقعا این دسته از سیاست‌مدارها چه فهم و شناختی از مردم دارند؟

_____________________

بیشتر بخوانید:

قاسم سلیمانی؛ هفت منزل زندگی، هفت منزل شهادت (فیلم)

تلخی اولین ماه زمستان؛ فراق آیت‌الله و سردار

"وحدت حاصل از خون سردار سلیمانی" را دریابید/ همه سلائق را به رسمیت بشناسید

_______________________

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200