عصرایران؛ احسان محمدی- اکران فیلم شروع شد؛ نگاهها همه بر روي پرده سينما بود، فيلم شروع شد، دقيقه اول فیلم، دوربین فقط سقف یک اتاق را نمایش میداد، دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق، دقیقه سوم، دقیقه چهارم، دقیقه پنجم، هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!
صداي همه درآمد، اغلب حاضران، سينما را ترك كردند، ناگهان دوربين پايين آمد و یک نفر را که روی تخت خوابیده بود نشان داد و این جمله را زیرنویس کرد:
- این تنها هشت دقيقه از زندگي اين جانباز قطع نخاعي بود و شما طاقت نداشتيد ....
خبر را خواندم مثل دو سال پیش که این مطلب را نوشتم، مدام چشمم سقف را نگاه میکند. خبری تلخ و گزنده در قرن بیست و یکم:
- حبیب معصومی، رئیس اورژانس پیش بیمارستانی همدان از فوت 8 نفر در جریان گردوتکانی خبر داد.
دو سال پیش هم مدیرکل بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به معلولیت جدید در این استان بیان کرد: 20درصد از معلولیتهای ضایع نخاعی در استان به علت سقوط از درخت گردو هنگام برداشت محصول رخ داده است.
آمار تکاندهنده است؛ از هر پنج نفر یک نفر! آن هم نه در یک جنگ و مبارزه مسلحانه که در حال تلاش برای تکاندن گردوهای سمج آویزان شده از درخت! آنها که از درخت گردو بالا رفتهاند میدانند که شاخههای صیقلی و کم دستگیرهای دارد و هنگام چیدن گردوها باید با چوب بلند و باریکی به شاخهها یا گردوهایی کوبید که همچنان به شاخه چسبیدهاند. چیدن گردو شاید به دشواری خرماچینی نباشد اما کار آسانی نیست. مثل بسیاری دیگری از کارهای کشاورزی.
در بسیاری از کشورهای دنیا دولتها معمولاً قوانین سختگیرانهای در خصوص بیماران سهلانگار دارند. اگر پیش پزشکی ساعتی برای ویزیت رزرو کرده باشید و مراجعه نکنید پیگیری میکنند چرا که اعتقاد دارند در صورت عدم تکمیل پروسه درمان و عمیقتر شدن بیماری، هزینه اضافه روی دست دولت و البته مالیات دهندگان باقی میماند. هزینههای پزشکی عموماً ارزان نیست و دارو هم به این میزان آسان در اختیار عموم قرار نمیگیرد. دوست پزشکی دارم که تعریف میکند مراجعانی ایرانی و ساکن کانادا دارد که هنگام دیدار از ایران به او سر میزنند و میخواهند برایشان نسخه بنویسد تا از داروخانه، داروهای سرماخوردگی بگیرند و با خودشان ببرند!
مرگی چنین آسان یا گرفتار شدن یک نفر به ضایعه نخاعی فارغ از آسیب عمیقی که به او و خانوادهاش از لحاظ روانی وارد میکند، هزینههای درمانی هم در پی دارد که با توجه به بیمهها دولت باید آن را بپردازد. در چنین شرایطی پیشگیری از بروز حتی یک حادثه منجر به ضایعه نخاعی کار بزرگی است.
این حادثهها نه به خاطر بازیگوشی و سهلانگاری که به گفته مدیرکل بهزیستی استان «در فصل برداشت محصول» رخ میدهد و لازم است تحت هر شرایطی تلاش شود از رخ دادن آن جلوگیری به عمل آید حتی اگر دولت فراخوان بدهد تا مخترعین دستگاههایی بسازند و به رایگان یا وامهای بسیار کمبهره در اختیار این طیف از کشاورزان قرار دهد باز هم هزینه آن از درمان و مراقبت از یک بیمار نخاعی کمتر است. (اگر همه چیز این رنج را در هزینه خلاصه کنیم).
ابزارهایی برای گردوچینی دیدهام که عموماً در حد نردبان بلند و قلاب های فلزی است اما چهار سال پیش جوانی اهل مزایجان شهرستان بوانات استان فارس که از قطبهای گردوی ایران به شمار میرود و خود تجربه سقوط از درخت را داشته دستگاهی اختراع کرد که گردوچینی را تسهیل میکرد. لابد در این سالها ارتقای کیفیت هم پیدا کرده و مجهزتر از نسخه اول شده است.
ما که ماهواره میسازیم و مدعی هستیم در زمره باهوشترین مردم جهان قرار داریم، خوب است که با بررسی آن دستگاه و رفع نقص های آن از شیوه گردو چینی دست برداریم تا از آمار تلخ جان باختنهایی چنین آسان و البته و بیماران ضایعه نخاعی کاسته شود.
اگر گمان میکنید در کشور موضوعات مهمتری از «مرگ یا نخاعی شدن یک انسان» وجود دارد این نکته آخر را بخوانید:
عزیزی که گرفتار ضایعه نخاعی است تعریف میکرد یک روز که مثل همه این سالها کف خانه و سرجایم دراز کشیده بودم، سوسکی روی صورتم آمد و گوشه لبم ایستاد، نه میتوانستم او را کنار بزنم و نه حتی جرات میکردم اهل خانه را صدا بزنم که بیایند و سوسک را دور کنند چون میترسیدم لب باز کنم برود توی دهانم!...
همین!
___________________________________
بیشتر بخوانید:
انشالله اراده ای در جهت ساماندهی به کاشت و برداشت علمی و اصولی این محصول بی نظیر استان همدان وجود داشته باشد.
تنها راه آن آموزش علمی باغداری است .
ای کاش این را هم مینوشتید که این کشور سازمانی دارد به نام سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی که یکی از زیر مجموعههای آن موسسه تحقيقات فني مهندسي و کشاورزي است. این مؤسسه میتواند و وظیفهاش بوده که در مورد ابزارهای مناسب برای گردوچینی کار کند و دست کم پایلوتی یا نمونه ای را بسازد و در اختیار بخش خصوصی برای تولید انبوه بگذارد . . .
هیچ چیز توی این مملکت رنگ و بوی خوش نداره همین و بس ....
متاسفانه باید اذعان نمود که درد اصلی به سیستم سنتی کشاورزی ما می گردد که به این زودی و با فرهنگ حاکم قابل حل نیست. چرا که باغات عموما غیر اقتصادی بوده و اغلب به صورت پراکنده هستند. در نتیجه استفاده از ابزار و تکنولوژی جدید را سخت و گاهی غیر ممکن می نماید و گرنه اگر ما از سیستم کشاورزی یکپارچه و مدرن بهره بگیریم. تکاننده های مکانیکی وجود دارد که اصلا نیازی به بالا رفتن از درخت نیست.
چند سال پیش یه در یكی از شهرستانهای كشور قطعه زمینی خریدم جهت كار كشاورزی و باغبانی با شروع كار كارم به جهاد كشاورزی افتاد ،بماند كه در جریان شروع كار تا اسمی از جهاد كشاورزی می امد سایر كشاورزان و باغداران حرف مشتركشان این بود كه نه تنها كمكی نمی كنند كه مزاحممان هم هستند.خلاصه با كمال تاسف من هم بعد یكی دو سال به نتیجه سایر عزیزان رسیدم و بد نیست عنوان كنم كه بعد از ان فهمیدم كه در شهر ما در چند جای شهر ساختمانهای متعددی برای این سازمان وجود دارد و شاید هزاران كارمند و این سازمان عریض و طویل كه وزارت خانه هم هست عملا نبودنش مفید تر ، خلاصه می خواستم بگم چه ایرادی دارد جهاد كشاورزی در این زمینه ورود ، تحقیق و اقدام بكند؟ كه فورا یادم اومد بی خیال. مگه مردم خودمون یه فكری بكنیم.
در اصطلاح روانشناسی میگن شکل پذیری رفتار
دوتا میمون میتونه روزی چندتا درخت رو خالی کنه، البته ایده کارافرینی هم اینه که یکی تربیت کنه میمونها رو و برای باغدارها اجاره بده، اونوقت دیگه مرگ گاهی گردو نمی چیند