اولین گزینهای که برای جایگزینی علیعسگری مطرح شد، سیدمحمد حسینی بود؛ وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دوم محمود احمدینژاد. اما گزینهی مهم و مطرح کسی نبوده و نیست جز علی فروغی؛ یکی دیگر از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق (ع). اما آخرین گزینه یک چهرهی مهم فرهنگی است؛ احسان محمد حسنی که رئیس سازمان هنری رسانهای اوج است.
«آیا عبدالعلی علی عسگری از سازمان صداوسیما میرود؟» این شایعه ای است که هرازچندگاهی سر زبانها می افتد. دو سال پیش بود که زمزمه ی تغییر رئیس تلویزیون شنیده شد و حتی برخی کانالهای تلگرامی و روزنامه ها نوشتند که عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، به زودی رئیس این سازمان می شود.
به گزارش سازندگی، خبری که در هیاهوی حمله ی تروریستی به رژه ی نیروهای مسلح در اهواز گم وگور و کمی بعد فراموش شد. اما حالا، درست در روزهایی که دو طیف از اصولگرایان سر اداره ی صداوسیما در حال جروبحث اند و نامه های کوتاه و بلند خطاب به همدیگر مینویسند و افشاگری می کنند باز هم خبر تغییر رئیس این سازمان شنیده می شود. شایعه ای که به نوعی نشان میدهد شاید این دعواها ربطی به تغییرات در این سازمان مهم و مؤثر و عریض وطویل داشته باشد.
اردیبهشت سال ۹۵ بود که رهبر انقلاب در حکمی عبدالعلی علی عسگری را به ریاست سازمان صداوسیما منصوب کردند. این تغییر در پی استعفای محمد سرافراز رخ داده بود. آن روزها مخالفت های درون سازمانی به عنوان دلیل استعفای سرافراز مطرح میشد و جنجال های یک کانال تلگرامی درباره ی شهرزاد میرقلی خان به حواشی دامن زده بود. حالا که سه سال از این تغییرات میگذرد و کتاب خاطرات سرافراز منتشر شده دلایل تازهای برای استعفا مطرح شده. علی عسگری از مدیران کهنهکار تلویزیون بود که البته بیشتر سمت های آموزشی (مثل ریاست دانشگاه صداوسیما) و فنی (مثل معاونت توسعه و فناوری رسانه) در کارنامه اش به چشم میخورد.
به نظر میرسید که مدیری غیرسیاسی است و به دلیل آشنایی اش با فضای تلویزیون می تواند التهاب هایی را که در دوره ی سرافراز پیش آمده بود حل کند. بنابراین گروه های مختلف سیاسی از انتصاب او خوشحال شدند. حالا که حدود سه سال از شروع کارش گذشته کارنامه ی او قابل بررسی است و معلوم است که هم نقاط اوج دارد هم نقاط فرود، اما به نظر میرسد که علی عسگری عازم سمت تازه ای است و قاعده ی حضور دهساله ی مدیران در رأس سازمان دچار تغییر شده است. شاید دلیل این گمانه زنی ها در حکمی است که رهبر انقلاب برای علی عسگری صادر کردند، رهبری در این حکم مثل سابق مدت ریاست رئیس سازمان را مشخص نکردند. بنابراین برخی به این فکر کردند که دوره ی کاری علی عسگری موقت و کوتاه مدت خواهد بود.
اولین گزینه ای که برای جایگزینی علی عسگری مطرح شد، سیدمحمد حسینی بود؛ وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دوم محمود احمدی نژاد. حسینی بیشتر به دلیل مخالفت اش با خانه ی سینما شناخته میشود؛ او وزیری بود که دستور تعطیلی خانه ی سینما را صادر کرد و تا پایان حضور او در رأس وزارت، با وجود اصرار احمدی نژاد به حل مشکل، مانع از بازگشایی آن شد. بعضی هم او را با تعطیلی چند نشر و سختگیری در انتشار کتاب و اجرای نمایش ها به یاد می آورند. اما این سابقه ی آشنای ماست وگرنه باید او را دقیق تر به جا آورد.
سیدمحمد حسینی از اولین دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) است که در سال ۱۳۶۸ در رشته ی معارف اسلامی و علوم سیاسی مدرک فوق لیسانساش را دریافت کرد. در سال های بعد بود که به دانشگاه تهران رفت و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی گرفت. حسینی به مدت ۴ سال رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود و در مجلس پنجم نماینده ی مردم رفسنجان شد. او در مجلس پنجم از استیضاح کنندگان عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی بود. اما اینها به معنی نداشتن رابطه با تلویزیون نیست؛ حسینی رئیس حوزه ی ریاست سازمان صداوسیما در دوره ریاست علی لاریجانی بوده است. این روزها او بیشتر در محافل فرهنگی فعال است و یکی از مخالفان سیاست های دولت حسن روحانی است و توئیت های آتشینی را هم در نقد دولت مینویسد.
حسینی البته همین چند وقت پیش انتصاباش را به ریاست رادیووتلویزیون تکذیب کرد. اما او همیشه یکی از گزینه هایی است که در هر دوره ی تغییر، نام اش شنیده میشود. نکته اینجاست که بعدِ انتصاب علی لاریجانی به ریاست تلویزیون در دهه ی هفتاد، سه رئیس بعدی همه از مدیران او بوده اند؛ افرادی که سابقه ی کار در ساختار تلویزیون را داشته اند و با وجود تضادهای فکری با یکدیگر، همکار هم بوده اند. حضور سیدمحمد حسینی میان نامزدها از این نظر مهم است، اینکه او به طیف مدیران قدیمی تلویزیون نزدیک بوده و هست و انتصاب او به این سمت در راستای همان الگویی است که از قبل دنبال میشده.
اما گزینه ی مهم و مطرح کسی نبوده و نیست جز علی فروغی؛ یکی دیگر از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق (ع) که در رشته ی حقوق عمومی درس خوانده و این روزها ظاهراً در حال طی کردن دوره ی دکترا در دانشگاه آزاد است. سایت تابناک درباره ی او نوشته که «[فروغی] پسر باجناق [غلامعلی] حدادعادل» است.
اما این موضوع فقط حاشیه است! فروغی متولد سال ۱۳۶۷ است و این یعنی، از جوانترین مدیران حال حاضر در صداوسیما و ای بسا تمام ساختارهای کشور است! فروغی کارش را با مجریگری در رادیو شروع کرده و بعدها به مستندسازی مشغول شده است. مدیر جوان تلویزیون، فرماندهی پایگاه بسیج، قائم مقامی بنیاد اندیشه های امام در نهاد رهبری دانشگاهها و عضویت در شورای معارف صدا و شورای عالی کتاب بسیج را در کارنامه اش دارد. قبل انتصاب به مدیریت شبکه ی سوم سیما، او رئیس مرکز بسیج صدا و سیما شده و بعد، مدیریت مرکز تخصصی معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین را برعهده گرفته است.
دوره ی ریاست او به دلیل حذف یکی از چهره های قدیمی تلویزیون با حواشی همراه شد؛ او جایگزین علی اصغر پورمحمدی شد که در اواخر دوره ی عزتالله ضرغامی از تلویزیون بیرون رفته بود و با ورود سرافراز دوباره مشغول به کار شده بود. اما مردم فروغی را بیشتر به دلیل تعطیلی برنامه ی نود میشناسند؛ مخالفان اش میگویند که او اهل تعامل نیست و نظمی پادگانی و دستوری را در ساختار شبکه ی سه تحمیل کرده است.
میگویند که او راه را برای ورود یک گروه خاص از اصولگرایان فراهم کرده است و این گروه احتمالا به مسئولین گروهها و معاونین اش اشاره دارند که از حوزه ی هنری، خبرگزاری فارس و سایت رجانیوز به تلویزیون رفته اند. رویکرد این مدیران جوانِ اصولگرا توجه به مسائل روز است، اگرچه واکنش آنها ادامه ی همان مسیری است که همان خبرگزاری ها و سایت ها دنبال میکنند و ضد روشنفکری هستند.
این وسط فروغی بیشتر به دلیل راه اندازی دو برنامه مشهور شده، اول «برنده باش» محمدرضا گلزار که شایعات زیادی درباره ی دستمزد و درآمدزایی آن شنیده میشد و بعد از اعتراض آیتالله مکارم شیرازی تعطیل شد و دوم، برنامه ی «عصر جدید» که یک برنامه ی استعدادیابی بود. ظاهراً همین برنامه هم به انشقاق بین گروه های اصولگرا دامن زده؛ موافقان این برنامه از توجه به شهرستان ها و ساخت برنامه ی سرگرم کننده دفاع کرده اند و رویکرد شبه هالیوودی آن را جذاب دانسته اند و مخالفان اش روی وجه بی محتوایی و تهی بودن اش از معنا تأکید داشته اند. این وسط اگر سریال «گاندو» را هم اضافه کنیم تصویر دقیقتری از دوره ی یک ساله ی ریاست فروغی جلوی چشم ما ظاهر میشود، سریالی که هم دولت را وادار به اعتراض کرد، هم ظاهرا برخی فرماندهان عالی از بخشهایی از آن انتقاد کرده اند.
اما در عوض بخشی از جامعه ی اصولگرایی آن را نمونه ی یک کار دقیق و مورد انتظار از تلویزیون دانسته اند. فروغی البته جز اینها چند کار ویژه کرده؛ ظاهرا با ورود او بوروکراسی شبکه ی سه کاهش پیدا کرده است و دایره ی بسته ی تهیه کنندگان و فیلمسازان گسترده شده است. اما جدا از این ویژگی ها، شاید نکته ی مهم جوانی اوست، علی فروغی ۳۱ سال دارد و در موج جوانگرایی که در کشور به راه افتاده میتواند یک گزینه ی مهم و مطرح باشد.
اما آخرین گزینه یک چهره ی مهم فرهنگی است؛ احسان محمد حسنی که رئیس سازمان هنری رسانه ای اوج است. او هم یکی از جوانان طیف اصولگراست که از بهار سال ۱۳۹۰ کارش را در همین سازمان شروع کرد.
شهرت اش از بیلبوردهای شهری تهران در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف بود که در سازمان اوج طراحی میشد. اما این سازمان بعدها مراکزی را برای گسترش کارش راه اندازی کرد؛ از مرکز هنرهای نمایش انقلاب اسلامی تا مرکز آوای انقلاب اسلامی و خانه مستند و.... عمده ی شهرت حسنی همکاری با ابراهیم حاتمی کیا در تولید فیلم هایش است. این سازمان از سال ۹۴ تا امروز تمام فیلم های حاتمی کیا را تولید کرده است.
ساخت سریال «پایتخت ۵» هم یکی از دستاوردهای این سازمان است، اگرچه کار عمدهی این سازمان تولید مستند است و ظاهرا شبکه ی افق صداوسیما با این سازمان روابط نزدیکی دارد. احسان حسنی در سال ۹۶ با حکم فرماندهی سازمان بسیج مستضعفین رئیس موسسه ی روایت فتح هم شد اما یک سال بعد استعفا کرد. او در این یک سال تغییرات عمده ای را در این موسسه و توابع آن به وجود آورده بود که انتقادهای طیفی از اصولگرایان را هم برانگیخت. کارهای هنری و رسانهای حسنی نوعی نوگرایی در جریان اصولگرایی بود. این روزها او دوباره در سازمان اوج مشغول فعالیت است و در دعوای اخیر میان اصولگرایان سر پخش سریال «عروس تاریکی» و مدیریت تلویزیون، حضور داشته است؛ اگرچه همین یکی دو روز پیش بود که از همه ی گروه ها خواست دست از منازعه بکشند. حسنی، مدیر جوانی است که طی هفت ونیم سال گذشته دوره ی پرماجرا و پرحاشیه ای را پشت سر گذاشته است.
همه ی این گمانه زنی ها بعدِ دعوای طیف فرهنگی جناح اصولگرایان پررنگ شده است؛ دعوایی که بیش از همه شیوه ی مدیریت این سازمان از دوره ی ریاست علی لاریجانی تا امروز را هدف گرفته است. هنوز مشخص نیست که آیا شایعه ی پایان دوره ی علی عسگری جدی است یا نه، ولی جایگزین او در هر زمانی قطعاً یک مدیر جوان از طیف اصولگرا خواهد بود.
من الان یه کانال تلگرامی دارم که صد هزار نفر عضو ثابت داره.
این نشان میده محبوبیت کانال تلگرامی من از محبوبیت رسانه ملی بیشتره.
آیا کسی سیمای میلی رو نگاه میکنه؟