صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۸۷۸۲۹
تعداد نظرات: ۱۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - 07 September 2019

خودسوزی «دختر آبی»؟ به من چه؟!

اگر از کنار خودسوزی «یک» انسان به سادگی می‌گذریم، شانه بالا می اندازیم که به ما چه؟ استقلالی بود من پرسپولیسی ام! می‌خواست این کار را نکند و ... ما این استعداد را داریم که از کنار مرگ هزاران نفر دیگر هم بگذریم.

عصرایران؛ احسان محمدی- آدم عاقل به اندیشیدن خطر نمی‌کند. یک گوشه می‌نشیند، حرف بودار و دو پهلو نمی‌زند، برای خودش دردسر و پرونده درست نمی‌کند، وقتی هم اتفاقی می افتد  آن قدر سکوت می‌کند که آب‌ها از آسیاب بیفتند و بعد موضع بی‌ضرر هم‌راستا با نهاد قدرت می‌گیرد و اینطور پاک و پاکیزه می‌ماند و احتمالاً بتواند پست هم بگیرد. اینطور دنیا و آخرتش را هم احتمالاً تضمین می‌کند.

چند روز است که خبر خودسوزی دختر جوانی با تائید و تکذیب‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. عده‌ای به او لقب دختر آبی داده‌اند. گفته می‌شود او به دلیل اینکه مخفیانه و با گریم پسرانه برای دیدن یکی از بازی‌های استقلال به ورزشگاه رفته بود احضار شده و بعد... دست به خودسوزی زده است.

در مقابل کسانی موضع گرفته اند که دختر جوان دچار اختلال دو قطبی بوده و نباید بُعد ورزشی آن را پررنگ کرد. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی یا افسردگی شیدایی دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. اما همه این حدس و گمان‌ها و تائید و تکذیب ها در یک چیز خلل وارد نمی‌کند و آن هم سوختن تن نازک دختر جوانی است که اگر زنده بماند هم جای سوختگی‌هایش تا همیشه با او می‌مانند.

 قصد بحث در مورد حضور یا عدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها را ندارم که پیش از این بسیار در موردش نوشته‌ام و علیرغم درک نگرانی مخالفان، نمی‌توان «حق» بودن آن را منکر شد. نکته «جان آدم‌هاست» که حرمت دارد و عزیز است و نباید این همه خبر خودسوزی یک جوان ساده، دم دستی و اسباب دعواهای اجتماعی-سیاسی شود.

اصرار بر اینکه دختر جوان اختلال دو قطبی داشته فقط پاک کردن صورت مسئله است. این مورد اولین و آخرین مورد نیست. خودسوزی یکی از هولناک‌ترین شیوه‌های خودکشی است. اینکه آدم تن‌اش را به شعله آتش بسپارد از سرخوشی نیست.  

بهمن ۱۳۸۷ رسانه‌ها خبر دادند که یک جانباز جلوی مجلس شورای‌اسلامی دست به خودسوزی زده است. اتفاق تلخی که خیلی‌ها را دل آزرده کرد. اما آقای لاریجانی رئیس مجلس اعلام کرد که جانباز نبود، معتاد بود!

همان روز در نشریه‌ای نوشتم: چه فرقی می کند؟ جانباز نبوده اما «انسان و هموطن» که بوده! چرا به جای حرف زدن در مورد هویت‌اش، نمی‌گویید چه شده که یک انسان به چنان درجه‌ای از خشم و ناامیدی رسیده که خودسوزی را به عنوان آخرین راه انتخاب کرده است؟.. پاسخ؟ هیچ!

به جای به وسط کشیدن واژه‌هایی که قباحت مرگ را کم می‌کند با شجاعت به اصل موضوع بپردازید. چه شده که یک دختر جوان خودسوزی را به عنوان «راه حل» انتخاب کرده است؟ باید وقتی این واژه را می‌شنویم تن‌مان بلرزد. وحشت کنیم، دنبال توجیه‌اش نباشیم. پای جان یک انسان در میان است. یک هموطن. دختری که پاره تن یک خانواده است و حالا مثل پروانه‌ای سوخته است.

اگر از کنار خودسوزی «یک» انسان به سادگی می‌گذریم، شانه بالا می اندازیم که به ما چه؟ استقلالی بود من پرسپولیسی ام! می‌خواست این کار را نکند و ... ما این استعداد را داریم که از کنار مرگ هزاران نفر دیگر هم بگذریم. این ماجرا تا وقتی ادامه دارد که نوبت خودمان بشود ... دیر و زود دارد ولی بالاخره نوبت ما هم می‌شود. به هر دلیلی!

در جامعه‌ای که «مرگ» و «خودسوزی» تا این درجه معمولی و گروه و جناح‌بندی بشود، «زندگی» معنا ندارد. عمق ندارد. جان یک شهروند عادی باید به اندازه رئیس جمهور و هر وکیل و وزیری ارزشمند باشد. اتفاقاً یکی از شاخصه‌های حکمرانی خوب این است که شهروندان احساس کنند «جان» و مال و آبرویشان برای حکومت ارزش دارد. از آنها که این روزها حتی تقلا می‌کنند شهروند عمان یا آذربایجان شوند بپرسید. یکی از دلایل همین است. همین محترم شمرده شدن جان. اینکه در ذهن سیاستمداران «عدد» نباشند. 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۲۳۷
غیر قابل انتشار: ۱۳
علی
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
سالهای گذشته جلو مجلس، ماه گذشته بنیاد شهید قم حالام دادگاهی در تهران و و.. و... و... و این قصه سر دراز دارد. ظاهرا تونس ارزش جان یه جوان خیلی زیاد بوده. میدونم که بخاطر کلمه ی تونس منتشر نمیشه
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
بسمه تعالی
برای حل مشکلات باید درک درستی از مسئله داشته باشیم.
مسئله این نیست که یک نفر استقلالی بوده یا پرسپولیسی مسئله این است ، یک نفر که دچار اختلالات روانی بوده به اختلالات او درست توجه نشده است تا نهایتا مسئله به این بی اهمیتی یعنی ورود به ورزشگاه که توسط افراد و رسانه های کوته فکر بزرگ نمایی می شود به یک مشکل بزرگ در زندگی او تبدیل شود.
آنچه برای جامعه ما باید بسیار با اهمیت باشد رسیدگی به افرادی است که دچار اختلالات روانی هستند خصوصا اینکه در شرایط اقتصادی امروز جامعه که زندگی افراد سخت تر و مشکلاتی مانند بیکاری و فقر تشدید شده است افراد در معرض فشارهای روانی بیشتری قرار می گیرند.
مسئله اینجاست که رسانه های سطحی و زرد بجای آنکه به ریشه مسائل و ارائه راه حل منطقی بپردازند به مسائل سطحی و بی اهمیتی مانند ورود به ورزشگاه می پردازند و اذهان جامعه را از فکر کردن به مسائل کلیدی منحرف می کنند.
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
جالبه که الان اختلال دوقطبی این خانم مهم شده ولی هنگام قضاوت شدن مهم نبوده هنگام دستگیری مهم نبوده!!!
در ضمن مردم از کنار موضوعات رد نمیشن شما از روی نظر مردم بی تفاوت رد میشین و اهمیت به خواننده و نظراتش نمیدین اوضاع شما اینه چه انتظاری باید از مسئولان داشت
ناشناس
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
ممنون از مطلب به موقع و خوبتان.
ناشناس
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
خوبه.....باز افکار عمومی واسه یه مدت رفت سرکار....کی از این موضوعات بی اهمیت راحت میشیم خدا میدونه.
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
کاش برای همه مرگ ها اینطور سوزناک متن و بیانیه می نوشتید. مرگ هایی که به سراغ بیگناهانی می آید که در حال فرار از آن بوده اند نه اینکه خودشان به استقبالش رفته اند!!!!
سیروس
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
سلام.نه ما قرمز ها هیچ وقت چنین حرفی نمیزنم.اون خانم انسان بود شور داشت عشق داشت علاقه به تیم ابی دارد. ارزو سلامتی برایش دارم. ولی چرا جان انسانها انقدر بی ارزش است. خدایا اینها چه جوابی دارند.
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
اقای محترم که با اختلاط زنان و مردان در ورزشگاه هزاران زندگی خانوادگی را در اینده به نابودی خواهی کشید کما اینکه تا همینجای کار هم زندگیهای بسیاری بخاطر رواج مفاسد اخلاقی پاشیده ایا هزاران قتل ناموسی و خودکشی و بچه های طلاقی که پیامد این اختلاط است و رسانه های دیگر پر رنگ مینویسند و شما از کنارش میگذرید را دیده ای یا فقط در مورد مرگ این خانم ندیده و ندانسته قضاوت میکنی؟ ایا قصد دارید خانواده ایرانی را نیز به سرنوشت غرب دچار کنید ؟ ایا اینقدر انصاف و مردانگی داری که همین چند خط را ذیل متنت منتشر کنی؟
خويي
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
يعني رفتن خانمها به ورزشگاهها اينقدر پيچيده است
امیر
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
ما اینقدر شعور نداریم که درد ماتم دیده رو بیشتر نکنیم و انگ مریض روانی و اعتیاد می زنیم
شرم آوره
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
متن خوبی بود حرف حق و جامعه خفته
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
ًاینکه در ذهن سیاستمداران «عدد» نباشندً
اين عدد هم فقط زمان انتخابات مهم است
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
جناب محمدی با اینکه قبلا از پیجت بلاکم کردی و مطلبت عالی بود.
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
یکی از دلایل همین است. همین محترم شمرده شدن جان. اینکه در ذهن سیاستمداران «عدد» نباشند.

به خدا این راسته
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
دوست عزیز خیلی وقته جان و کرامت مردم واژگان غریبی شدند
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
اگر چهل سال دیگه به گذشته برگردند و بگویند دختری به جرم رفتن به ورزشگاه محاکمه و زندانی شده در ان زمان مردم در باره انقلاب چه قضاوتی خواهند کرد همین طور که در دهه شصت در باره نحوه دست به دست کردن ویدئو حکایت میکنند
وطن دوست
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
اظهار نظر کاملا درستی بود....کاملا موافقم...
متاسفانه انسانیت در حال رنگ باختن است
ناشناس
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
درود برشرفت احسان محمدی
تعداد کاراکترهای مجاز:1200