صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۷۴۵۲۷
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۰۱ تير ۱۳۹۸ - 22 June 2019

روايتی متفاوت از چريك اسطوره‌ای مصطفی چمران

فردا صبح به اتفاق به جنگلي رفتيم حوالي اهواز و هويزه كه در آنجا چند تانك عراقي را هم شكار كردند. شهيد چمران به همين شكل فعاليت خود را در جنگ ادامه مي‌داد تا اينكه روز 31 خرداد سال 1360 كه درگيري‌ها در تهران هم بسيار بالا گرفته بود و عدم كفايت سياسي بني‌صدر در جريان بود به شهادت رسيد.

محمد مهدي جعفري - اعتماد
 
شهيد چمران دانشجوي دانشكده فني بود و مانند دوستان ديگرش از جمله عزت‌الله سحابي و دكتر شريعتي، بعد از كودتاي 28 مرداد، عضو سازمان مقاومت ملي شد.
 
اين سازمان را عده‌اي از ملي‌‌ و مذهبي‌ها براي حفظ دستاوردهاي دكتر مصدق و مخالفت با كارهاي حكومت كودتا بعد از 28 مرداد تاسيس كردند.
 
شهيد چمران نمره اول دانشكده فني دانشگاه تهران بود و از شاگردان خوب مهندس بازرگان. او براي ادامه تحصيل به امريكا رفت و در آنجا هم در رشته فني تحصيل كرد.
 
در اوايل دهه 40 آيت‌الله طالقاني سفري به مصر داشت و با انور سادات تماسي مي‌گيرد كه در آن زمان معاون جمال عبدالناصر بود. آيت‌الله طالقاني از انور سادات مي‌خواهد كه عده‌اي را به مصر بفرستند تا آموزش چريكي ببينند.
 
با موافقت مصر چند نفر از جمله شهيد چمران براي اين آموزش‌ها معرفي مي‌شوند و همين مي‌شود كه ايشان از امريكا به مصر مي‌رود. در ادامه بعضي از اين افراد با دلايل مختلف ادامه آموزش‌ها را رها مي‌كنند.
 
اما چمران تا آخر دوره مي‌ماند. در سال 1341 امام موسي صدر به ايران مي‌آيد و با مهندس بازرگان اين مطلب را در ميان مي‌گذارد كه ما سازماني در لبنان درست كرده‌ايم براي رسيدگي به شيعيان جنوب لبنان كه از جهات بسياري محروم هستند و هيچ سازمان و تشكيلاتي از آنها دفاع نمي‌كند، ما هم آموزش‌هاي فرهنگي و ديني و هم نظامي را در سازمان خود داريم، شما شخصي را به ما معرفي كنيد كه بتواند در اين 3 زمينه به ما كمك كند.
 
آقاي مهندس بازرگان، مصطفي چمران را معرفي مي‌كند. بنده از شخص مصطفي چمران شنيدم كه هنرستاني در جنوب لبنان تاسيس مي‌كند تا بچه‌هاي شهداي فلسطيني و شيعه در 3 زمينه فني، نظامي و مسائل فرهنگي و اخلاقي آموزش ببينند.
 
ايشان مي‌گفت حتي برخي از افسران فلسطيني هم براي آموزش‌هاي چريكي به آن هنرستان مي‌آمدند. امام موسي صدر هم سازمان امل را تاسيس كرد و به همراه اين هنرستان توانست شيعيان را از شهرونداني درجه دو و محروم از همه چيز تبديل به شهرونداني درجه يك و هم تراز با ديگر شهروندان لبناني كنند. اين جريان ادامه داشت تا جنگ‌هاي سال 1975.

در خلال جنگ‌هاي لبنان، شهيد چمران نامه‌اي در 20 صفحه خطاب به مهندس بازرگان و دكتر سحابي مي‌فرستد كه ما در جلسه‌اي آن را با حضور دكتر شريعتي، دكتر پيمان و دكتر سحابي خوانديم. در آن نامه شهيد چمران به تفصيل جريان‌هاي «تل زعتر» را شرح داده بود.

در سال 1978 در سفري كه به فرانسه داشتم، شنيديم كه امام موسي صدر در ليبي و الجزاير بودند و از آنجا به پاريس آمدند.
 
به ديدنش رفتيم و وقتي از چمران پرسيديم به ما گفتند كه ايشان در الجزاير مانده و دو روز بعد از من به پاريس مي‌آيد. بعد از دو روز به پاريس آمد و همگي ما كه حدود 20 نفر بوديم براي مراسم دكتر شريعتي كه در سوريه برگزار مي‌شد از پاريس همراه امام موسي صدر به بيروت رفتيم تا از آنجا عازم سوريه شويم.
 
آنجا اولين ‌بار بود كه بنده و چمران همديگر را ملاقات مي‌كرديم اما از تعريف‌هايي كه شنيده بوديم مانند ديدار آشناي ديرين بود. در همان هواپيما براي من شرح مفصلي از اقداماتش داد. در سوريه شهيد چمران و خانم امام موسي صدر و يكي از همكاران ايشان و بنده را با يك سواري راهي زينبيه كردند اما خود امام موسي صدر قرار شد فردا به ما بپيوندد.
 
البته ما هم زماني به محل رسيديم كه مراسم تمام شده بود. بعد از آن سفر شهيد چمران به كارهاي آموزشي خود ادامه مي‌داد تا اينكه امام خميني به پاريس مي‌روند و چمران هم به آنجا مي‌رود و همراه ايشان به ايران بازمي‌گردد.
 
در ايران هم با تشكيل دولت موقت، چمران مناسب‌ترين شخص براي معاون نخست‌وزيري بود. بعد از شهيد قرني ايشان وزير دفاع شد. در اوايل جنگ بود كه ما سفري به اهواز داشتيم و در پايگاه جنگ‌هاي نامنظم، شهيد چمران را ملاقات كرديم.
 
تا صبح با هم گفت‌وگو كرديم. شهيد چمران از سختي‌هاي جنگ مي‌گفت و از كمبود امكانات و سلاح مناسب. براي ما تعريف كرد كه 1200 نيرويي كه در خدمت ايشان بودند فقط حدود 800 قبضه تفنگ «برنو» و «ام يك» دارند. ايشان مي‌گفت من چند نفر آرپي‌جي‌زن آورده‌ام كه اينها آرپي‌جي‌هاي خودشان را همراه خود از لبنان آورده‌اند.
 
فردا صبح به اتفاق به جنگلي رفتيم حوالي اهواز و هويزه كه در آنجا چند تانك عراقي را هم شكار كردند. شهيد چمران به همين شكل فعاليت خود را در جنگ ادامه مي‌داد تا اينكه روز 31 خرداد سال 1360 كه درگيري‌ها در تهران هم بسيار بالا گرفته بود و عدم كفايت سياسي بني‌صدر در جريان بود به شهادت رسيد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۲
پاپک
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
او مبارز بزرگی بود امّا دموکرات نبود
معرفت
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
با سلام و ادب
شهید قرنی رییس ستاد مشترک ارتش بود.
مصطفی چمران از ۸ مهر تا ۱۴ آبان ۱۳۵۸ وزیر دفاع بود پس از تیمسار ریاحی .
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
تیتر کمی تا قسمتی زرده!
آخه کجاش یک "روایت متفاوته"؟
این فقط یک "روایت اجمالی" است.
ساده
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
سلام کاش نویسنده یا گوینده را بیشتر معرفی می کردید.
در باره آن نامه 20 صفحه ای که چمران نوشته بود بیشتر توضیح می داد یا آدرسی از آن نامه می داد که الان کجاست؟
در باره مراسم تدفین دکتر شریعتی ایشان می گوید من با شهید چمران و .... وقتی به زینبیه رسیدیم که مراسم تمام شده بود در حالی که در تصاویر مربوطه هم امام موسی صدر (که ایشان می گوید روز بعد قراربوده بیاید ) و هم دکتر چمران و دیگران یاسر عرفات و حافظ اسد و ... همه در مراسم هستند و دکتر چمران در آنجا سخنرانی می کند.
کمی تناقض در این مطالب هست.
با احترام
کامیار
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
نخبه علمی و عارف و چریک و سیاستمدار و ....
انسان چندوجهی
ناشناس
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
مرگ طالقانی ، شریعتی ، چمران و... که اتفاقا روش و تفکری نزدیک بهم داشتند در مقطع زمانی 2-3 ساله طبیعی بود؟
چرا چمران از پشت سر تیر خورد ؟!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
چـــــــــــــــــرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
سازمانی که امام موسی صدر در لبنان تاسیس کرده بود اسمش حرکت المحرومین بود و بعدها بناچار جنبش امل رو هم که شاخه ی نظامی اون به شما میرفت تاسیس کرد. مصطفی چمران و نبیه بری از اولین افرادی بودند که در تاسیس جنبش امل(افواح مقاومت لبنانیه) مشارکت داشتند.
هنرستان شهید چمران در دره ی بقاع و بعلبک قرار داشت و یک هنرستان شبانه روزی برای کودکان و نوجوانان محروم اون مناطق بود.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200