نیمههای شب است که مردم شهر با صدای انفجارهایی پی در پی و شعلههای آتشی که از چند کیلومتری قابل رویت است، از خواب بیدار میشوند. سر و صدا آنقدر زیاد است که دیگر کسی خواب به چشمش نمیآید. همین میشود که مردم زیادی برای تماشای سوختن و آتش گرفتن نیروگاه چرنوبیل از منازلشان خارج میشوند و خودشان را به نزدیک ترین نقاط قابل رویت ماجرا میرسانند. آدمهایی که بی خبر از همه جا و با پای خودشان، گروه گروه به سمت مرگ روانه میشوند.
به تازگی شبکه معروف HBO، مینی سریالی با محوریت همین اتفاق منتشر کرده است. سریالی با عنوان «چرنوبیل» که تنها در عرض 5 هفته، با حدود 167 هزار رای و امتیاز 9.7 توانسته است خود را به صدر جدول برترینهای سایت IMDB برساند و جایگاه نخست را در ردهبندی بهترین سریالهای تلویزیونی در سایت آیامدیبی کسب کند. در ادامه این مطلب و به بهانه انتشار این مینی سریال جذاب و پربیننده، بیشتر از جزئیات موحش و اسرارآمیز فاجعه چرنوبیل حرف خواهیم زد.
اردیبهشت 33 سال پیش بود که اتفاق هولناکی در اوکراین، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق رخ داد. نیروگاه هستهای چرنوبیل که در نزدیکی شهر پریپیات قرار گرفته بود، طی انجام یک آزمایش دچار حادثهای پیشبینی نشده شد. انفجار و آتشسوزی در راکتور شماره 4 نیروگاه هستهای چرنوبیل، میزان زیادی از مواد خطرناک رادیواکتیوی را در بخش بزرگی از شوروی و اروپا پخش کرد. انفجار راکتور هستهای چرنوبیل، فاجعهبارترین اتفاق غیر نظامی تاریخ نامگذاری شد. اتفاقی که تبعات آن پس از گذشت 33 سال هنوز پا برجا مانده است. در 26 آوریل سال 1986 مهندسان راکتور هستهای چرنوبیل تصمیم گرفتند برای انجام آزمایش قطعی برق، سیستم ایمنی راکتور را غیرفعال کنند. قصد متصدیان از انجام این آزمایش، تست کردن این موضوع بود که آیا توربینهای چرنوبیل در هنگام قطع شدن برق، قادر به تولید برق کافی برای ادامه دادن کار نیروگاه هستند یا خیر. آزمایشی که ناخواسته، زندگی موجودات زنده بیشماری را به دست نابودی سپرد.
ساعت یک و نیم نیمه شب با اولین انفجار، پوشش هزار تنی بالای راکتور تخریب شده، 25 درصد از تاسیسات راکتور هستهای از بین رفت و راه برای خروج مقدار زیادی بخار آب باز شد و این اتفاق موجبات دومین انفجار را مهیا ساخت. ماده گرافیت موجود در راکتور هستهای که به عنوان کند کننده مورد استفاده قرار میگرفت، به همراه مواد داغ درون هسته، 30 آتش سوزی بزرگ دیگر را به وجود آورد. بعد از این حادثه، سه راکتور دیگر هم به طور کامل تعطیل شدند و نیروگاه در یک منطقه بزرگ ایزوله، منطقه ممنوعه اعلام شد. پاکسازی چرنوبیل از همان سال 1986 آغاز شد و طبق پیش بینیها تا سال 2065 به طور کامل پاکسازی نخواهد شد.
«بوریس شبربینا»: تا به حال با معدن کارها وقت گذروندی؟، «والری لگاسف»: نه. «بوریس»: بهت توصیه میکنم هیچ وقت بهشون دروغ نگو. اون مردها توی تاریکی کار میکنند. اونا میتونن همه چیز رو ببینن ... . این دیالوگ زمانی بین دو شخصیت اصلی داستان اتفاق میافتد که والری لگاسف، یکی از مهمترین مهرههای درگیر در ماجرای چرنوبیل قرار ملاقاتی با رئیس معدن کارها ترتیب داده است. «لگاسف» که از دانشمندان اتمی شوروی است وحشت زده، قصد دارد با نگفتن حقیقت از معدن کارها درخواست کمک کند اما «بوریس شبربینا»، وزیر انرژی شوروی که شخصیتی شکاک دارد، او را از پنهان کردن حقیقت منصرف میکند. اولین قربانیان نیروگاه چرنوبیل تعداد زیادی از کارمندان این نیروگاه بودند، کسانی که بدون محافظ به بررسی شرایط پرداختند و به تشعشعات رادیو اکتیو آلوده شدند.
دومین قربانیان این فاجعه آتشنشانانی بودند که برای خاموش کردن آتش وارد محدوده چرنوبیل شدند. آن روز 132 نفر که شامل کارکنان و آتشنشانان میشدند دچار آلودگیهای عمیق رادیواکتیوی شدند. بسیاری از این بیماران با بالگرد به بیمارستانهای مسکو انتقال یافتند. بیمارانی که شدت آلودگی بدن آنها به اندازهای بالا بود که حتی به خانوادههای شان اجازه ملاقات داده نمیشد. گروه سوم 100 معدن کاری بودند که بدون هیچ گونه پوشش محافظتی خاصی برای جلوگیری از ورود مواد سمی داخل راکتورها به آب منطقه، زیر نیروگاه را عایق کردند. اتحاد جماهیر شوروی اطلاعات صحیح از عمق فاجعه را گزارش نکرده بود. از همین رو زمانی که آلمان برای پاکسازی منطقه روباتهای جایگزین خود را ارسال کرد، روباتها در اولین مرحله کار خود از کار افتادند.
به همین علت گروه چهارم به عنوان روباتهای زیستی وارد عمل شدند و با بیلهای ساده به مدت 90 ثانیه روی سقف نیروگاه، عملیات پاکسازی را شروع کردند. آنها باید در این 90 ثانیه تا حد توان خود قطعات سمی گرافیت را از روی سقف به منطقه اولیه خود باز میگرداندند. 90 ثانیهای که از آن به عنوان مرگبارترین 90 ثانیه تاریخ یاد میشود. از بین 3828 نفری که پای خود را روی سقف نیروگاه گذاشته بودند کمتر از چند صد نفر زنده ماندند که به هر کدام تنها 800 روبل جایزه تعلق گرفت!
شوروی برای حفظ آبرو و قدرت خود آمار دقیقی از این فاجعه را منتشر نکرد. در همان سال صحبت کردن در این باره هم ممنوع اعلام شد، جنایتی بزرگ که مسئولان آن در تمام سطوح به دنبال تبرئه کردن خودشان بودند. ضعف در کنترل فاجعه، امداد رسانی و ساختار تخلیه شهر بیانگر ضعف حکومت شوروی بود. شوروی با اعلام نکردن شدت فاجعه، باعث به تاخیر افتادن تمام کارهایی شد که باید فوری صورت میگرفتند. اموری مثل تخلیه شهر و نزدیک نشدن آتش نشانان و کارمندان بدون محافظ به نیروگاه. با وقوع حادثه، مقادیر زیادی مواد سمی وارد آب شد و هیچ کس نمیداند این آب چه تاثیراتی که بر انسانها، گیاهان و حیوانات نگذاشت.
در سالهای آینده هم بسیاری از کودکان متولد شده دچار بیماریهای شدید ژنتیکی شدند و ناقص به دنیا آمدند. «آناتولی دیاتلوف» معاون ارشد نیروگاه با ارتکاب چند اشتباه مهلک در شب حادثه باعث رخداد چنین فاجعهای شد. او بدون بررسی موارد امنیتی و با اطمینان از درست بودن فرضیات خود، آزمایش مد نظر را اجرایی کرد. دیاتلوف بعدها محاکمه شد و تنها 10 سال زندان برای او بریدند. 10 سالی که پنج سال آن هم مورد عفو قرار گرفت. بعد از سقوط شوروی مشخص شد چه کوتاهی بزرگی در طراحی راکتور چرنوبیل صورت گرفته است. در زمان ساخت این راکتور، سازمان اطلاعات شوروی روند مسابقهای را تعیین میکند که اگر تیم طراح موفق به ساخت هر چه سریعتر این راکتور شود هدایای ویژهای در اختیار طراحان قرار خواهد داد. طراحان چرنوبیل برای رسیدن به جوایز، از قرار دادن چندین ساختار امنیتی و حفاظتی در سیستم طراحی شده خود صرف نظر میکنند. مسائلی مانند سقف ضد حریق و دیگر نکات ریز و با اهمیت.
ربع قرن از حادثه نیروگاه اتمی چرنوبیل میگذردکه بیش از ۶۰۰ میلیون نفر از این فاجعه اتمی آسیب دیدند اما این تمام ماجرا نیست. در ادامه چند عدد مهم درباره این فاجعه را مرور خواهیم کرد.
200 هزار کیلومتر مربع، حداقل آلودگی منطقهای این فاجعه است. تنها در راکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل حدود ۱۹۰ تن مواد رادیواکتیو از جمله سزیوم و پلوتونیوم انبار شده بود و بخش قابل توجهی از این مواد پس از انفجار نیروگاه به خارج نشت کرد و در منطقهای به وسعت ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع پخش شد. این منطقه شامل بخش بزرگی از خاک اوکراین، روسیه سفید و روسیه میشود. افزون بر این، مواد رادیواکتیو همراه باد و تودههای ابر در منطقه گستردهای از خاک اروپا پخش شده است.
10 هزار تا ۱۰۰ هزار نفر، بازه عددی است که آمار قربانیان فاجعه اتمی چرنوبیل تخمین زده میشود. این آمار از این رو متغیر است که پزشکان هنوز نتوانستهاند تأثیر مواد رادیواکتیو و بیماری یا مرگ افرادی را که در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار داشتند، دقیقا مشخص کنند.
1 میلیون نفر توسط مقامات اتحاد جماهیر شوروی برای مهار بحران و پاک سازی مناطق آلوده راهی چرنوبیل شدند. بسیاری از این افراد سربازان جوانی بودند که اطلاعی از خطرات تشعشعات مواد رادیواکتیو نداشتند.
400 بار قویتر بودن حادثه چرنوبیل از بمبی که در هیروشیما منفجر شد، برای بسیاری از مردم آن روزگار باورکردنی نبود. با این حال، عمدهترین مشکل چرنوبیل ادامۀ آلودگی رادیو اکتیو منطقه و تاسیسات نیروگاه حتی با گذشت ربع قرن از وقوع فاجعه است.
30 کیلومتری نیروگاه چرنوبیل تا به امروز منطقه ممنوعه و به شدت حفاظت شده است اما خارج از این محدوده هنوز هم ماده رادیواکتیو سزیوم ۱۳۷ در بسیاری از مواد غذایی یافت میشود.
«چرنوبیل» با تصاویر یک فرد سالخورده، در حال ضبط کردن صدای خودش، شروع میشود. شخصی که انگار طعم تلخ دنیا را چشیده و حقیقت را روشن تر از دیگران درک کرده است. حقایقی که در ادامه سریال، پرده از اسرار چرنوبیل بر خواهند برداشت. دقایقی بعد مرد سالخورده، کاستهای ضبط شده را در گوشهای مخفی و اقدام به خودکشی میکند. با اتمامِ این سکانس سوال برانگیز، سریال آغاز شده و مخاطب در اولین جرقههای چرنوبیل پرتاب میشود. در خانه یکی از آتشنشانان حادثه چرنوبیل، «وسلی اِگنِتِکو». مخاطب از زاویه دید همسر وسلی ماجرا را دنبال میکند و تا پایان سریال قدم به قدم شاهد از بین رفتن یک خانواده خواهد بود. شاهد بدنهایی که از درون ذوب میشوند و سیاه. جنازههایی که درون دو تابوت چوبی و فلزی ایزوله میشوند و در قبرهای دسته جمعی، زیر دریایی از قیر و بتن دفن میشوند. مردمی که دلِ کندن از سرزمین خود را ندارند و مردن را به رفتن ترجیح میدهند. بخش دیگر داستان در کنار سه شخصیت تاثیرگذار دیگر روایت میشود. «بوریس شبربینا»، «والری لگاسف» و «اولیانا کومیوک» تنها افرادی هستند که باید در نهایت خفقان و بیتوجهی، کمبود نیرو و وضعیت محدود شده و اسفباری که رژیم بر آنها تحمیل کرده تصمیم های بزرگی را بگیرند، راهکار ارائه دهند و دست به ریسک بزنند. آنها گاهی از درست یا غلط بودن تصمیم های خود اطمینان کافی ندارند با این حال چارهای به جز عملی کردن بهترین راه ممکن در اختیارشان نیست. سه شخصیتی که به ترتیب « استلان اسکارشگرد»، «جاراد هریس» و «امیلی واتسون» نقش آنها را ایفا کردهاند. نور، رنگ و موسیقی در کنار فیلم نامه دقیق و مطابق با حقیقت، سریال «چرنوبیل» را از دیگر آثار اقتباس شده این حادثه مستثنا کرده است. جزئیات صحنه، طراحی فضا و لباس به شدت واقعی و تحسین شده ارائه میشوند و مخاطب در پنج قسمت 50 دقیقهای با میزان عظیمی از اطلاعات هستهای دست و پنجه نرم خواهد کرد. همه این دلایل باعث میشود تا دیدن این سریال را به شما توصیه کنیم.
منبع: روزنامه خراسان