عصر ایران؛ امیر حَسن خدیر- بازی دیشب پرسپولیس - داماش (فینال جام حذفی در شامگاه 12 خرداد 98) را فارغ از بحثهای فنی میتوان نشان دیگری از مدیریت ایرانی دانست با فقدان یا نقصان فهم درست از قوانین و درک نکردن جوهرۀ فوتبال که همانا لذت انسان دنیای مدرن است نه برگزاری مسابقه به هر قیمت.
بگذارید در ابتدا بخواهم این مقاله را رنگی نبینید. چون مطلقا بحث آبی و قرمز در میان نیست کما این که اگر به جای پرسپولیس، استقلال یا سپاهان در فینال بودند و این اتفاقات رخ داده بود باز قصه همین بود.
بحث بر سر قانون و لذت از فوتبال است و این که یا باید بازی را حداکثر 15 دقیقه بعد سه بر صفر به سود تیم حاضر اعلام میکردند و سوت پایان بازی را به صدا درمیآوردند یا به خاطر شرایط غیرعادی 48 ساعت بعد برگزار میشد. هیچیک از این دو اتفاق اما نیفتاد و اصرار تنها بر این بود که به هر قیمت برگزار شود و کار خلاف دقیقا همین بود: برگزاری بازی به هر قیمت.
آقای فتاحی مسؤول معلق شده سازمان لیگ فوتبال البته میگوید: «به او ارتباطی ندارد». در حالی که خوب میداند بلیت را برای فروش باید در اختیار باشگاه قرار میداد. این نحوه بلیت فروشی مضحک است و سالهای سال است که منسوخ شده است.
داستان اما منحصر به فوتبال هم نیست. همین تازگیها در مسابقات کشتی، کشتیگیر ایرانی با تیشرت به روی سکو میرود تا مدال بگیرد و وقتی او را «دیسکوالیفه» میکنند اعتراض میکند و میگوید حق مرا ضایع کردند در حالی که قانون به صراحت میگوید برای دریافت مدال باید با لباس رسمی ورزشی یعنی گرمکن به روی سکو رفت و نمیتوان فیلا را در این قضیه ظالم خواند.
فینال جام حذفی هم کلکسیونی از موارد متعدد رعایت نکردن قوانین بود. از جمله و مهمتر از همه فیفا به صراحت مقامات دولتی را از دخالت برحذر داشته و باید پرسید آقای وزیر ورزش چرا دخالت کرده است؟ یا این که داور بعد از اینکه یک تیم طبق قوانین 15 دقیقه حاضر به بازی نشده باید سوت بزند و زمین را ترک کند.
در نظر داشته باشید در این مسابقه خاص چنانچه تیم داماش امتناع میکرد، نمیشد بازی را سه بر صفر به نفع پرسپولیس اعلام کنند. چرا؟ چون طبق قانون فیفا وقتی شرایط عادی نیست باید 48 ساعت بعد برگزار میشد اما همه مسؤولین گفتند نه! باید به هر قیمتی حتی بعد از 10 بار گرم کردن بازیکنان که احتمال مصدومیت را افزایش میدهد برگزار شود. چون نفس برگزاری برای آنها مهم است و این که خود را خلاص کنند.
چون اطلاعات برخی محدود به عصر اینترنت است به دوران پیشااینترنت میروم و مثالی میآورم:
سال 1362 بهروز صحابه رییس فدراسیون فوتبال بود. او تصمیمی گرفت که 36 سال بعد میبینیم فدراسیون کنونی جرأت یا دانش اتخاذ آن را ندارد.
در این سال در بازی پرسپولیس - شاهین به داوری محمد صالحی، تیم شاهین یک بر صفر نیمه اول پیش افتاد. در بین دو نیمه اما برخی از روی سکوها سنگپرانی کردند و باعث شدند نیمه دوم با 40 دقیقه تاخیر برگزار شود . نیمه دوم انجام شد و پرسپولیس هم بازی را 5 بر 2 برد اما پس از شکایت باشگاه شاهین، فدراسیون فوتبال، طبق قوانین اعلام کرد: بازی در شرایط عادی انجام نشده و باید تکرار و در واقع مجددا برگزار شود و این بار در ورزشگاه اکباتان.
علی پروین البته زیر بار نرفت و بازی 3-0 به سود شاهین اعلام شد و جالب این که هواداران پرسپولیس هم در بازی بعد این رأی را پذیرفتند و با آرامش به طرفداری تیم خود در در آن بازی و نیز باقی بازیهای جام باشگاههای تهران پرداختند.
از مثالهای خارجی میتوان به بازی رئال مادرید و سویا اشاره کرد. رِئال تا دقیقه 85 بازی 2-0 جلو بود اما یکی از طرفداران که حالت عادی نداشت با بطری به سر کمک داور کوفت و او را به زمین انداخت. بازی از شرایط عادی خارج شد و بعدا رأی به تکرار بازی دادند و رئال هم به قانون احترام گذاشت.
چند مثال و نکته دیگر نیز می آورم تا گمان نشود از استثناها صحبت می کنیم بلکه سخن از یک قاعده است:
در بازی معروف سال 1362 پرسپولیس و استقلال که بازی را استقلال 1-0 برد تا کنار زمین تماشاگر نشسته بود که وقتی از حجازی و پروین خواستند بگویند تعدادی از طرفداران بروند ناصر حجازی اما گفت به او ارتباطی ندارد. میخواستید از تلویزیون مستقیم پخش کنید ولی علی پروین گفت به لطف خدا بازی میکنیم و اتفافی هم نمیافتد و البته اتفاقی هم نیفتاد چون فرهنگ تماشاگران بسیار بالاتر و فضای کلی جامعه نیز متفاوت بود ولی باز قانون رعایت نشد. چون «به هر قیمت» نباید برگزار میشد و جان انسانهایی که از پلکانهای پروژکتورها بالا رفته بودند مهمتر بود.
ریشه مشکل البته در بلیت فروشی است. بلیت فروشی همیشه با میزبان است. در بازیهای زمین بیطرف نیز در اختیار باشگاهها با کارت و گیت مخصوص است.
جالب است بدانید در انگلیس یک سیک هندی از زمان سر الکس فرگوسن که بازی ها به صورت مسقیم پخش می شد بلیت پشت سر فرگوسن را خریده است (در انگلیس مربی در صندلی بالاتر می نشیند) و همیشه در کادرهای زمین فرگوسن حضور دارد بی اینکه نگران باشد یک نفر لحظه ای بتواند صندلی او را اشغال کند!
در آغاز نوشتم این نوشتار را رنگی نبینید. پس به این نکته هم می پردازم که وقتی سه بازیکن بزرگ استقلال به راحتی در اینستاگرام به هم فحاشی می کنند چرا باشگاه طبق قانون برخورد نمی کند؟
کار کمیته انضباطی و اخلاق همین است که بازی در شرایط غیر عادی را رصد کند و با حرف های بی اساس و غیر قانونی برخورد جدی کند تا همه به قانون احترام بگذارند.
آقای بیرانوند می گوید اگر تماشاگران پرسپولیس نیایند من هم بازی نمی کنم اما مگر در حیطه اوست؟
آقای نبی می گوید پرسپولیس هم اکنون قهرمان سوپرجام هم شده است در حالی که در این موارد که تیمی دبل کرده بازی سوپرجام بین تیم اول و دوم لیگ برتر برگزار می شود. وقتی یک عضو هیأت مدیره قانون نمی خواند از هوادار عادی چه توقعی می توان داشت؟
در بازی دیشب البته هواداران پرسولیس هم متضرر شدند چون احساس می شد بازی به طور مشخص مدیریت شده تا 1-0 تمام شود در حالی که پرسپولیس این توان را داشت که بازی را با 4 یا 5 گل اختلاف ببرد و تماشاگران را از یک بازی زیبا و یک طرفه سیراب کند. مانند منچستر سیتی امسال که با این که دو جام را برده بود ولی در فینال حذفی 6-0 واتفورد را برد و لذت فوتبال را برای هوادارانش کامل کرد.
اما اینجا به هر قیمتی باید برگزار شود. تیم داماشی که مدت هاست بازی هایش تمام شده و باید در استراحت مطلق باشد باید با تیمی که در کوران مسابقات است بازی کند در حالی که همه جای دنیا دسته های مختلف در یک زمان مساوی به پایان می رسد و هفته بعد فینال جام حذفی ...چرا؟
چون می خواهند لذت فوتبال بیشتر شود اما اینجا فقط می خواهند برگزار شود و فقط برگزاری است که مهم است! اگر این وقفه در جریان بازی می بود نمی توانست بیش از 30 دقیقه باشد و طبق قانون هر بازی را بیش از دو بار نمی توان قطع کرد و وقفه نباید از سی دقیقه بیشتر باشد. مهم ترین وظیفه داور نیز حفظ سلامت بازیکن و حتی هوادار است و در وضعیتی که امنیت احساس نمی شود داور نباید اجازه بازی را صادر کند هر چند به نظر می رسید عملا داور دیگر نقشی نداشت و تصمیم در بیرون گرفته می شد.
شاید بگویید چرا بازی لیورپول - یوونتوس سال 1985 و فاجعه هیسل با آن همه کشته بازی برگزار شد؟ پاسخ این است که حادثه یک ساعت قبل رخ داد و 39 کشته – غالبا ایتالیایی- و 600 مصدوم هم بر جای گذاشت اما بازی رأس ساعت برگزار شد نه با تأخیر و داور شرایط را در زمان شروع بازی عادی دانست.
بحث ما بر سر این است که یا سر ساعت برگزار کند یا غیر عادی اعلام کند نه با این همه تأخیر و دو ساعت بعد! اگر عادی بود چرا سر ساعت برگزار نکردید و یا تأخیر مجاز و اگر عادی نبود چرا دو ساعت بعد؟
ضمن این که بعد بازی کمیته انضباطی یوفا باشگاه لیورپول و انگلیسیها را مقصر تشخیص داد و آنها را نقرهداغ کرد و تا سال 1990 اجازه شرکت به هیچ تیم انگلیسی - بله هیچ تیم انگلیسی – نداد نه فقط لیورپول. لیورپول را تازه سه سال بیشتر از تیم های دیگر انگلیسی محروم کرد.
آنها هم با همه نفوذی که داشتند به قانون تمکین کردند و اکنون ثمرهاش را میبینند: لذت از نمایش فوتبال. آیا کمیته انضباطی فوتبال ایران جرأت دارد رای به تکرار بازی بدهد برای لذت فوتبال که هواداران پرسپولیس را هم شامل میشود؟
در پایان از این نکته هم نمیتوان گذشت که در امور انسانی، یک نفر هم یک نفر است. حال آن که علیرضا بیرانوند یا محسن خلیلی گفتند به خاطر 500 نفر یا دویست سیصد نفر نمیتوان 40 هزار نفر را معطل کرد!
وقتی بحث حق در میان باشد یا سلامت و جان انسانها اما نفر هم یک نفر است و درصد و عدد تعیین نمیکنند. آن هم درباره هوادارانی که رنج سفر از شمال ایران به جنوب کشور را در روز غیر تعطیل بر خود هموار کرده بودند تا از تیم خود حمایت کنند و «حق» آنها بود که بازی را ببینند.
$- منظم بودن در میان مجموعه ای از بی نظمیها ادمو یاد حرف پرویز پرستویی میندازه که گفت ما خود را موظف به رعایت صف میدانستیم ولی انهایی که صف را رعایت نمی کردن بارشون می بستن و میرفتن و سر ما بی کلاه می ماند.
$- تماشگری که با خستگی زیاد اومده بعد از مدتها بازی تیم محبوبش را که از قضا فینال هست اون هم تو خوزستان داغ و اون برا تماشگری گه فرصتی ایچنین شاید ده سالی یک بار برایش اتفاق نیفتد مطمئنا انتظار گذشت نباید داشت .
&-چقدر زشت بود نیرنگی که به تماشگران زدند که گفتند بازی برگزار نمیشه تا عده ای باور کردن و رفتند تا جا باز شد برای تماشگران داماش .
& اخر سر هم عصر ایران عزیز لطفا برای تماشگران هر تیمی بنویس تماشگری که با سنگ و باطری میخواهی بازیکن تیم حریف. را نابود کنی مطمئنن باش پرسپولیس و استقلال و سپاهان و هر تیمی اگر در مقابل یک تیم روستایی هم بازی کنند و اونها هم با سنگ و داوری و فحش و ناسزا میتونن تیم مورد علاقه شان را ببرد .
تا کی بشه اصلاحش کرد خدا می دونه
اگر زمان احمدی نژاد بود چقدر تو سرش می کوبیدیم که دولت پوپولیستی است و مدیریت بلد و نیست و ...
زمانی که اون اول لیگ حرفه ای شد تحت هر شرایطی بازیها انجام میگرفت که من فرد عادی میگفتم اگر زور باشد من هم میتوانم لیگ را حرفه ای کنم.(غیراز این هست)
دوما مدیریت در هیچ قسمت فوتبال که غیر فوتبالیها مدیرش هستند وجود ندارد وطبق معمول باندوباند بازی.
سوما هیچ مقامی از فدراسیون نه از ته دل عذرخواهی خواهد کرد نه رای به بازی دوباره و نه استعفا که آخری یک کلمه غریب بین مدیران میباشد
نویسنده سو نیت داره
گزارش تعداد خطاهای و تعداد کارتهای تیم سوگلی رو در لیگ امسال ببینید خیلی چیزا مشخص میشه
جنجال بازی تیم سوگلی با سایپا و سپاهان رو ببینید به همراه رائ صادر شده بعد قضاوت کنید.
اینکه همه تیمها باور دارند که یک تیم بطور خاص حمایت میشه اتفاقی نیست هر چند من هم قبول دارم اون تیم از نظر فنی الان تیم خوبیه ولی از داخل و بیرون چمن سبز حمایت غیر منصفانه میشه!!؟؟
مرد متشخص فوتبال=حجازی فقید!(عقاب همیشگی آسیا)
این روش حل کردن مسئله ، از طریق فریب دادن مردم بسیار زشت و مشمئز کننده بود.
یاد فریب خوردن خودم از این دولت افتادم که گفت از یارانه انصراف بدهید ولی بعدش دیدم بهتر بود خودم یارنه رو میگرفتم و به مستحقش میدادم.
فریب درمانی روش جالبیه!ولی بدیش اینه که اطمینان رو از آدمها سلب میکنه!
سیستم مدیریت دولتی در ایران می گوید که یک مدیر خوب ، مدیری است که صدایی از زیر مجموعه اش بلند نشود ، یک مدیر وقتی می خواهد به مقام مافوق گزارش دهد ، پیشرفت سازمان ملاک نیست ،
هیچ مدیری حتی شخص وزیر ورزش جرات نداشت رای به تکرار بازی بدهد ، زیرا باید به مفامات بالاتر گزارش دهد که چرا به خاطر یک بازی فوتبال این همه هزینه و مسئولیت امنیتی را دوباره بر دوش دولت تحمیل کرده است ،
تا فوتبال دولتی است ، همین است ، انحلال باشگاهها ، ایجاد هیت های فوتبال و برگزاری مسابقات محلی ، تنها راه ادامه مسیر با مدیران کنونی است