یکی از مجلات دیگر که میتوان نوروز را با آن سر کرد و حتی با آن سفر کرد، «کرگدن» است.
هر قدر نام «کرگدن» زمخت است محتوای آن اما ظریف و نرم و دلچسب است. کرگدن نوروزی، اشیای بیجان را موضوع نوشتن ده ها نویسنده و داستان نویس و روزنامه نگار کرده و حاصل کار، سخت، شیرین درآمده است : ساعت، چای و قهوه و سیگار، در، نامه، صندلی، پول، موبایل، چاقو، نیمرو و نوشابه، کتاب، تلویزیون و قرص خواب در این زمرهاند و به بهانۀ آن روایت های نوستالژیک را نیزمیخوانیم. خصوصا به «ساعت» که میرسیم.
احسان رضایی به بهانۀ ساعت، سراغ «ساعت شمس العماره» رفته و سرودۀ استاد فقید محمد محیط طباطبایی در شمارۀ اول مجلۀ «محیط»، شهریور 1321 خورشیدی.
شعری که 17 سال قبل و در آبان 1304 سروده بود:
شب تیره رسید از ره، دوباره
به جای خور، پدید آمد ستاره
دلم می جوید از عالَم، کناره
ز بام ارگ می گوید نقاره
بزن! ای ساعت شمس العماره
بزن! تا چرخ در گشتن شتابد
بزن! تا ماه از گردون بتابد
بزن! تا دل در آغوشم بخوابد
چو خفته کودکی در گاهواره
بزن ای ساعت شمس العماره!
نویسنده توضیح می دهد:
«در عمارت 5 طبقۀ شمس العماره که روزگاری بلندترین برج تهران بود ساعتی هست که یک قرن و اندی پیش ملکه ویکتوریا برای ناصرالدین شاه هدیه فرستاده بود و در تهران قدیم مشهور بود که در برج ساعت یک جفت جغد زندگی میکنند که هر وقت این دو جغد بیرون بیایند سلطنت، تغییر میکند.
زمان قتل ناصرالدین شاه جغدها سه روز از لانه بیرون بودند و روز سوم شاه تیر خورد. 16 تا 19 شهریور 1320 هم جغدها از لانه بیرون آمدند و متفقین به ایران حمله کردند و رضاخان برکنار شد.»
اشیا در واقع بهانه ای است تا سراغ تاریخ و سیاست و اجتماع و نوستالژیها بروند. کرگدن، کمتر گفت و گو چاپ می کند ولی در این شماره با جمال میرصادقی داستاننویس پرآوازه ایرانی گفت و گو کرده است.
موضوع گفت و گو هم «رُمانِ نو» است و ربط آن هم این که «رُمان نوییها به اشیا به صورت افراطی توجه داشتند.» میرصادقی میگوید: «از ممتازانِ رمان نو "آلن رب گری یه" است که تمام کارهایش بر اساس و تأیید اشیاست. اشیا هستند که در آثار او میدان دارند و معتقد بود اشیایند که در پی دوران ها ماندگارند.»
نویسنده سرشناس ایرانی که آثار اخیر او از دست ممیزان تنگ اندیش مصون نمانده و تن به سانسورهای تحمیلی نمی دهد اما معتقد است توجه افراطی به اشیا سبب می شود جوهر رمان به فراموشی سپرده شود.
داستان اما چگونه به وجود می آید؟ جمال میرصادقی این استاد داستان نویس حالا 85 ساله پاسخ می دهد: «داستان، برآمده از جهان درون و جهان بیرون است. جهان بیرون عوض می شود. جهان درون نیز. از اینها داستان به وجود می آید و از رابطۀ نویسنده با زمانه و روزگار خودش.»
کرگدن با سرمقالۀ سید علی میر فتاح سردبیر خوش ذوق و نکته سنج آغاز می شود و در آن می کوشد از حجم ناامیدی ها بکاهد و بخشی از آن را القایی و ناشی از فضای مجازی و تلویون ها بداند و می نویسد: « باور کنید دارید زندگی را به خودتان زهر مار می کنید. چرا شهر را در موبایل و تلویزیون می بینید؟ به طرف گفتند چرا نظر بازی می کنی؟ گفت عکس ماه را در تشت آب می بینم. گفتند اگر بر قفای سر دمل نداری ماه را ببین. حال من به شما و به خودم می گویم اگر بر قفای سر دمل نداری بلند شو و برو روستاهای دوردست. برو خراسان. برو گیلان. به خدا حال و روز مردم اینی نیست که دارند توی اخبار نشان می دهند. مردم دارند زندگی می کنند و با تمام وجود منتظر اجلال بهارند.»
در بخش تلویزیون، علی ورامینی یک یادداشت جدی نوشته و با مقایسۀ « مسابقۀ هفته» در نزدیک به 40 سال قبل و با اجرای زنده یاد منوچهر نوذری با « برنده باش» با اجرای محمد رضا گلزار نتیجه گرفته است: «اضمحلال تلویزیون زمانی اوج گرفت که برای رقابت با شبکه های فارسی زبان تلویزیونی ناچار شد گفتمان های اساسی خود را دست خوش تغییرات بنیادی کند و بنیادی ترین حفرۀ سازمان صدا و سیما فقدان یک گفتمان اصیل است.»
حتی اگر کرگدنباز و خوانندۀ همیشگی آن نباشد شمارۀ نوروزی یک عیدانه تمام و کمال است و با قطع مناسب میتوانید همراه ببرید و اگر آقایی هستید که از پاساژگردی اهل و عیال حوصلهتان سر رفته و دوست ندارید به این مغازه و آن مغازه سرک بکشید میتوانید در گوشۀ دنج برخی از یادداشت ها را که دقیق و تنها در دو صفحه ارایه شده بخوانید و مثل آب روان بنوشید. اگر گوشی هوشمند و تلگرام و اینستاگرام بگذارند البته و اگر خانم خانه یا دوشیزهای با وقت آزاد، خود را به رؤیاهای داستان ها بسپارید.
قیمت 20 هزار تومانی برای یک مجله در بادی امر زیاد به نظر می رسد و مثال قیمت پیتزا را هم چون برای «اندیشه پویا» آوردهام تکرار نمیکنم. اما کرگدن نوروزی را میتوانید در تمام ایام عید همراه داشته باشید. اگر به سفر رفتهاید در فواصلی که دیگران مشغول بازی یا آشپزیاند بخوانید یا اگر به سفر نرفتهاید با همین کرگدن سفر کنید. سفر به دنیای 50 نویسنده که در میان آنان نامهایی چون اسدالله امرایی، سروش صحت، محسن آزرم، شرمین نادری و سیامک رحمانی هم دیده میشود.
از فرصت تعطیلات نورزوی باید بهره برد. «مژده الفت» نوشتۀ خود دربارۀ ساعت را با جملاتی به پایان میبرد و اشارتی که نشان میدهد گویا از احمد شاملوست:
«زمان بر روی خطی مستقیم میدود و هیچ گاه بازنمیگردد. ساعت خوب،ساعت شنی است. هر لحظه به تو یادآوری میکند دانه ای که افتاد دیگر بازنمیگردد».
نوروز 98 را هم باید قدر دانست. همین ساعات و دقایق را. چون باز نمیگردند. از لحظهلحظۀ آن لذت ببریم. کرگدن نوروزی یکی از پیشنهادها برای لذتبردن است...