عصرایران؛ احسانمحمدی- دلکندن همیشه سخت است. چه در عشق و از یار باشد و چه از لباس کهنه ته کمد! آدم اندکاندک دل میبندد به هر چیزی و جدا شدن از آن آسان نیست. در روزهای آخرسال و خانه تکانی وقتی نمیخواهیم وسیلهای را دور بیندازیم، با گفتن: «هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید» خودمان را توجیه میکنیم و آن را در گوشه کمد یا انبار نگه میداریم.
بعضیها بر این باورند که نسل جدید برخلاف پیشینیان خیلی به اشیاء وفادار نیست، اما قدیمیها لوازمی را نگه میدارند که اصلاً از آن استفاده نمیکنند. انجمن روانپزشکی امریکا اسم این رفتار را «اختلال اندوختهسازی» گذاشته است. اینکه بسیاری از آدمها به شکل غریبی اشیاء را نگه میدارند حتی وقتی از آن استفاده نمیکنند. جایی میخواندم که به سراغ کمدتان و انبارتان بروید و هر لباسی که یک سال از آن استفاده نمیکنید را دور بریزید چون آن لباس دیگر جزو اولویتهای شما نیست!
در روزهای آخر سال بسیاری از رسانهها مردم را به انجام کار خیر دعوت میکنند، خیریه ها تلاش میکنند با پوستر و متن و عکس و ویدئو، کمکهای بیشتری را بگیرند و به نیازمندان برسانند.
سال 97 سال خوبی نبود. از نظر اقتصادی سال خیلی بدی بود. آنقدر بد که وقتی سربرمیگردانیم تعجب میکنیم که چطور این همه گرانجان بودیم و تا امروز را دوام آوردیم. با این افزایش بیرویه، فلهای و انفجاری قیمتها هر ساختاری به فروپاشی میرسید اما ما صبورانه در صف میایستیم، اندکی غر میزنیم، میگوییم در کجای جهان اینطور است و بعد ... بعد عادت میکنیم. با قیمتهای تازه خو میگیریم و تاب میآوریم!
آمار رسمی در خصوص کاهش کمکهای مردمی به خیریهها وجود ندارد اما به واسطه مشارکت در چند کانون و نهاد خیریه میتوانم بگویم کمکهای مردمی به شکل محسوسی کاهش یافته است. درک این امر طبیعی است، بیاعتمادی به فردا و ناامنی روانی در حوزه اقتصاد باعث شده که هر کس کلاه خودش را بچسبد. اما این اتفاق باعث میشود محرومان و نیازمندان تحت فشار مضاعفی قرار بگیرند.
این روزها حتی اگر نمیتوانیم کمک نقدی کنیم یا برای نیازمندی کالا و لباس و کیف و کفش نو بخریم، برویم سراغ کمدهامان و لباسهایی که قابل استفاده است را بیرون بکشیم، بشوییم و محترمانه اتو کنیم و به نیازمندی هدیه بدهیم، به نیازمندانی که میشناسیم و با انتقال این احساس که چون دوستشان می داریم و البته اگر برای خیریه در نظر داریم شایسته آن است که «نو» باشد.
اصرار دارم که حتماً بشوییم و اتو کنیم یا به خشکشویی بدهیم. عزتنفس کسی که این هدیه را میگیرد را مخدوش نکنیم. شاید برای ما یک لباس دست دوم باشد اما برای کسی که نیازمند است یک هدیه است. هر وسیله دست دومی که داریم و استفاده نمیکنیم یا قصد فروش آن را نداریم و دارد جایی در انبار خاک میخورد را ببخشیم. این حداقل کاری است که میتوانیم در قبال هموطنانمان در این روزهای دشوار انجام بدهیم و البته نباید مثل دیوار مهربانی در نیمه رهایش کنیم!
در این روزهای آخر سال از هم مراقبت کنیم. وقتی انگار فراموش شدگانیم، خودمان هوای هم را داشته باشیم. از کمککردن، گرفتن دست هم و یاری رساندن به هم دریغ نورزیم. ما تنها سرمایههای واقعی همدیگر هستیم. به جای تکرار ناله و شکایت و استقبال از نکبت نامه ها و عکسها و ویدئوهایی که مدام به ما میگوید خیلی بدبختیم، کاری کنیم، قدمی برداریم ... حتی در اندازه بخشیدن چند لباس و کیف و کفش از کمدمان.
کمک و خیر خواهی ما بیشتر از روی هیجان است نه عشق واقعی به کمک!
نمونه بارز آن گرم شدن بازار دیوار مهربانی در چند سال پیش بود و شرایط الآن که حتی از درج آگهی فروش جوراب کهنه در سایت دیوار غفلت نمی کنیم.
البته اگه این تغییر رویه واقعی باشه جای خوشوقتی داره ولی هنوز می بینیم نظرات بدون توهین را که مخالف دیدگاه شما هستند چاپ نمیکنید. انشاله همه مون عاقبت به خیر بشیم.