نشست نقد عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی عصر یکشنبه 5 اسفندماه برگزار شد. در این نشست سعید زیباکلام استاد فلسفه دانشگاه تهران و نعمت الله فاضلی جامعه شناس به بیان دیدگاه های خود درباره عملکرد این نهاد فرادستی پرداختند که هر چند نه در قانون اساسی 58 و نه قانون اساسی 68 ذکری از آن به میان نیامده اما عالی ترین مقامات کشور و از همۀ دستگاه ها در آن عضویت دارند و نهاد بالادستی به حساب می آید.
به گزارش خبرنگار عصر ایران، مطابق اعلام قبلی برگزار کنندۀ نشست (انجمن مردم نهادِ اندیشه و قلم) قرار بود سید ضیاء هاشمی سرپرست پیشین وزارت علوم که در کمیسیون های اجتماعی شورای عالی هم شرکت می کند نیز در این نشست حاضر باشد اما پیغام داد که کلاس درس او طولانی شده و نمی تواند در برنامه شرکت کند.
برگزارکنندگان این نشست که در سرای محلۀ سنایی تهران برگزار شد، همچنین اعلام کردند از اعضای مختلف شورای عالی انقلاب فرهنگی دعوت کرده اند ولی هر یک ترجیح داده اند در نشستی که عملکرد نهاد متبوع را ارزیابی می کند حاضر نباشند.
سعید زیباکلام این گونه مواجهه ها را ناشی از غلبه روحیۀ بوروکراتیک بر شورا دانست و گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی نه تنها نمی خواهد یا نمی تواند به دنبال انقلاب فرهنگی باشد که عملا دچار انفعال فرهنگی است اگر نگوییم به انسداد فرهنگی گرفتار آمده یا در پی آن است.
این استاد فلسفه در مقام مقایسه از فرهنگستان علوم و هنر آمریکا به عنوان نهاد فرادستی فرهنگی در ایالات متحده نام برد و گفت برای این که بدانیم دیگران چه می کنند و شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران چه می کند کافی است مصوبات این دو نهادفرادستی را با هم مقایسه کنیم.
سعید زیباکلام آن گاه فهرست متنوعی از مصوبات و موضوعات فرهنگستان علوم وهنر آمریکا را برشمرد که از صلح و امنیت بین المللی تا شناخت چین و رقابت های اقتصادی و جریان شناسی های فرهنگی را دربرمی گیرد و در مقابل به مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران اشاره کرد وگفت: هر سال تقویم رسمی سال بعد را تصویب و این کار را تکرار می کنند یا موضوع اصلی تصویب انتصاب فلان رییس دانشگاه است و تغییر و اصلاح تبصره فلان از بند بهمان در آیین نامه ای و دریغ از دغدغه های کلان و جریان شناسی فرهنگی.
نعمت الله فاضلی جامعه شناس اما از موضع دیگری به عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخت و گفت: همین که این نهاد وارد بسیاری از مسایل نمی شود مغتنم است و اتفاقا از این سکوت باید استقبال کرد چرا که به خاطر همین سکوت بود که امکان تغییرات اجتماعی و فرهنگی به وجود آمده است.
او گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی دو وظیفه مشخص دارد: اولی بحث آموزش است و دومی فرهنگ عمومی. در اولی اما عملا سیستم دانشگاهی چنان گسترش ( و نه توسعه) یافته که موضوع آموزش به حاشیه رفته و اگر روزی در دانشگاه شاهد سیطرۀ سیاست و ایدیولوژی بودیم امروز کالایی شدن فرهنگ و نگاه تجاری به مثابه بنگاه اقتصادی را شاهدیم. در عرصه فرهنگ عمومی نیز سبک زندگی متفاوت را شاهدیم.
زیباکلام در واکنش گفت: این اتفاق افتاده اما نه این که برنامه ریزی شده باشد. چرا که شورای عالی انقلاب فرهنگی عقیم و نازاست و نمی تواند اثری از خود بر جای بگذارد و این تحولات را نباید به این شورا نسبت داد چرا که قادر به ایجاد هیچ تحولی نیست بلکه به خاطر دلایل دیگر رخ داده است.
وی اعضای شورا را به صفت فردی قابل احترام و چهره های بعضاً شاخص علمی وفرهنگی توصیف کرد اما ترکیب آن را معجونی التقاطی دانست که به خاطر همین ناهمسانی و این که غالب اعضا درگیر امور دیگر هستند و اولویت آنان هم کار علمی وفرهنگی نیست، شورا به نهادی ناکارآمد تبدیل شده که چنانچه تعطیل شود برای فرهنگ و علم مفیدتر است.
فاضلی اما این دیدگاه را نپذیرفت و یادآور شد: در غیاب شورای متکثر و متنوع ولو کار محسوس و مخصوصی انجام ندهد یکدستی بر عرصۀ فرهنگ حاکم می شود و جلوه ای از آن را نیز در دورۀ احمدی نژاد دیدیم و اگر موفق نشدند به خاطر حضور بالادستی همین شورا بود.
این استاد دانشگاه همچنین نفی کامل دستاوردها را خارج از انصاف دانست و گفت من نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی نیستم ولی در غیاب آنان ناگزیرم از دستاوردهای مثبت و کارهایی که شده یاد کنم.
زیباکلام هم در پاسخ گفت: اگر منظورتان پژوهشکدۀ رویان و مؤسسات دانش بنیان است ربطی به شورا ندارد وحاصل برنامه ریزی قبلی نیست بلکه از سر علاقه خود پژوهشگران بوده و البته تشویق و حمایت شده اند و این تشویق و حمایت را هر نهاد حکومتی دیگری هم میتوانست انجام دهد در حالی که وظیفۀ نهادی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی شناخت پدیده های تأثیرگذار فرهنگی است تا ناگهان با ظهور داعش غافل گیر نشویم.
در این زمینه ها اما هیچ کاری انجام ندادند و تصور کردند ظاهر مذهبی و کار اداری و مصوبات کلیشه ای کافی است در حالی که با فرمان و بخشنامه و دستور و مصوبه این گونه کارها انجام پذیر نیست.
وی بخش دیگری از سخنان خود را به موضوع «اسلامی سازی دانشگاه ها» اختصاص داد و این گونه اظهار عقیده کرد که شورا در این بخش هم ناکام بوده و علت این است که پیش فرض های آنان درست نبود. این پیش فرض که انگار بقیه نهادها اسلامی شده اند و مانده است دانشگاه.
دکتر فاضلی نیز در پایان تصریح کرد: مهم ترین نقد من به دانشگاه ها این است که نتیجهگرا شده اند و چون پزشکان و مهندسین سیطره یافته اند به محصول و نتیجه بها می دهند و انسان و فضیلت های انسانی مورد غفلت قرار گرفته است.
دکتر زیبا کلام نیز در تأیید این دیدگاه، اظهار داشت: وقتی بی هیچ حساب و کتابی دانشگاه ها گسترش می یابند و انگیزه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بر علمی می چربد و قُلُپ قلپ این جا و آنجا دانشگاه می جوشد فضیلت های انسانی هم رشد نمی کند کما این که بررسی های خود من نشان می دهد دانشجو در بدو ورود وطندوستتر است تا هنگام خروج از دانشگاه ولی هیچ یک از اینها انگار دغدغه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست و سرگرم امور ظاهری یا اداری شده اند.