رئیس کلانتری 175 باقر شهر از دستگیری مردی خبر داد که قصد داشت هدیه روز ولنتاین را با سرقت از خانه مردم تهیه کند.
سرگرد داود آقازاده در گفت و گو با ایسنا در تشریح جزئیات این خبر، گفت: چند روز پیش یکی از شهروندان از طریق تماس با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ اعلام کرد که سارقی وارد منزلش شده اما پس از مشاهده صاحبخانه به حمام رفته و در را قفل کرده است، که بلافاصله ماموران کلانتری ۱۷۵ باقرشهر به محل مورد نظر اعزام شده و رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند.
وی با اشاره به حضور ماموران در محل گفت: پس از حضور ماموران این فرد در حمام را بازکرده و خود را تسلیم پلیس کرد که در ادامه به کلانتری منتقل شده و تحت بازجویی قرار گرفت.
آقازاده با اشاره به انتقال متهم به کلانتری گفت: این فرد پس از انتقال به کلانتری تحت بازجویی قرار گرفت و مشخص شد که جزو افراد سابقه دار است و در گذشته نیز به دلیل جرائم مشابه دستگیر شده است.
رییس کلانتری ۱۷۵ باقرشهر با اشاره به انجام بازجویی از متهم گفت: متهم در بازجویی های پلیسی هدفش از سرقت را تهیه هدیه ولنتاین برای نامزدش اعلام کرد و در اعترافاتش به ماموران گفت که در روز ولنتاین به فکر خرید هدیه ای برای نامزدش بوده اما پولی نداشته و در همین فکر متوجه باز بودن در خانهای شده و برای سرقت هدیه ای مناسب وارد خانه شده که دقایقی بعد با صاحبخانه روبه رو شده و برای فرار وارد حمام شده و در را به روی خود قفل کرده است.
آقازاده افزود: برای متهم پرونده ای تشکیل شد و وی برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا خواهد شد.
متهم: برای عشقم دزدی کردم!
متهم در گفت وگویی با ایسنا، درباره انگیزه خود از سرقت توضیحاتی را داده و ادعا کرده که چون عاشق نامزد ۱۵ ساله اش است، دست به سرقت زده تا در روز ولنتاین خوشحالش کند.
۲۰ ساله ام، متولد ۷۷ هستم.
تا اول دبیرستان درس خواندم.
بله.
قصد داشتم برای برای نامزدم هدیه ولنتاین بخرم، اما توان مالی نداشتم، داشتم از جلوی خانه حیاط داری رد میشدم که متوجه شدم در خانه باز است، کنار در خانه کفش سفید و خوشگلی را دیدم، و با خودم گفتم حتماًً در این خانه طلا و جواهر هم پیدا میشود و اگر نشد هم همین کفش را به عنوان هدیه به نامزدم میدهم، اما همین که وارد خانه شدم، صاحبخانه آمده و من به حمام فرار کردم.
نه. همان در مسیر به این فکر افتادم و وارد خانه شدم.
نمی دانم، ترسیدم و یک لحظه وارد آنجا شدم و در را روی خودم قفل کردم، تا اینکه پلیس آمد.
نه. خدا کند که نفهمد و گرنه باید یکسال برایش توضیح دهم که چرا اینکار را انجام دادم.
نامزدم، ۱۵ ساله و فامیلمان است که در یک عروسی دیدمش و از او خوشم آمد، به مادرم گفتم و او پا پیش گذاشت و نامزد کردیم تا بعداً ازدواج کنیم.
چرا شاغلم. در یک مشاور املاک کار می کنم.
نداشت. اما در یک لحظه تصمیم گرفتم و اینطور شد. عاشق نامزدم هستم و برای خوشحال کردنش این کار را کردم. اگر پول داشتم خودم کادو می خریدم!