صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۵۱۱۲۵
تعداد نظرات: ۲۶ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۹ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۷ - 25 January 2019
نوبت انداختن تشت مسعود صابری از بام شد

من و این گوشی و عکسای توی لامصب...

این نوشتار در پی دفاع از مسعود صابری نیست. نه بیمار مطب او بوده‌ام، نه مشتری بلیط کنسرت‌هایش و نه حتی تحت تاثیر سلیقه او پیراهن قرمز تنم کرده‌ام.

عصرایران؛ احسان‌محمدی- در «گردونه رو بچرخونِ» روزگار نوبت به مسعود صابری رسید. پزشکِ قرمزپوشی که با سیمای ِ جذابِ مردانه در صعودی آسانسوری از اتاق عمل به ستاره مقبول تهیه‌کنندگان تلویزیون برای دعوت شدن به برنامه‌های گوناگون تبدیل شد

دکتر صابری صدای خوبی دارد. دستکم برای کسی که عمری را صرف مطالعه رشته دشوار پزشکی و جراحی در اتاق‌های عمل استریلیزه کرده. در هر برنامه ای که ظاهر می‌شد یک برگ تازه رو می‌کرد. در خندوانه‌ی رامبدجوان؛ شوخ طبع، در کتاب بازِ سروش صحت؛ اهل مطالعه، در اکسیرِ فرزاد حسنی؛ یک پزشک دلسوز سلامت شهروندان، در برنامه‌ای دیگر؛ «فعال در امور خیریه»،  روی استیج؛ «خواننده ای پرشور»، روی بیلبوردها با ریش سفید و موهای جوگندمی و لبخند دندان‌نما؛ مردی میانسال و گیرا و ...

روی جلد مجلات نشست، در سمینارها حاضر شد، در اینستاگرام عکس‌ها و ویدئوهایی در مورد کودکانی که برای جراحی صبورانه و با مهربانی برایشان وقت گذاشته، منتشر کرد و به عنوان یک چهره مورد تحسین عمومی قرار گرفت. به واسطه همین چهره‌سازی بلیط‌های کنسرت موسیقی‌اش به سرعت فروخته شد.

اما حالا با انتشار یک کلیپ افشاگرانه، به یکباره کشف می‌شود که او «جزئی از باند ستاره‌سازی کاذب» در کشور است، دست‌هایی در کار است تا ستاره‌هایی یک‌شبه به شهرت برسند و امثال کیهان کلهر و حسین علیزاده از کادر تلویزیون خارج شوند و عصر، عصر حمید هیرادها و بهنام بانی ها و حامد همایون هاست...

چون که بالاتر نشسته بود، حالا استخوانش سخت‌تر خواهد شکست. برای همین او از یک چهره محبوب به عنوان یک «بدمن» معرفی می‌شود. مردی که انگار نماینده نسلی از ستاره‌های اغراق شده برای فریب ماست. ما که معصومانه هر چه بدهند می‌خوریم، هر چه بنویسید می‌خوانیم، هر چه بخوانند می‌شنویم و هر چه بگویند گوش می‌دهیم و فرمان می‌بریم؟

اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا همه ما تا این اندازه تحت فرمانیم؟ مصلوب و بی‌اختیار؟ یا قدرت در دست اکثریتی است که مرعوب شده و ذائقه و سلیقه‌ اش مبتذل شده است. این نگاه مغرورانه و از بالا به پائین نیست؟

این نوشتار در پی دفاع از مسعود صابری نیست. نه بیمار مطب او بوده‌ام، نه مشتری بلیط کنسرت‌هایش و نه حتی تحت تاثیر سلیقه او پیراهن قرمز تنم کرده‌ام. به واسطه رشته تحصیلی‌ام در مقطع دکتری که فرهنگ و ارتباطات است به خوبی مفاهیمی مانند «برندسازی شخصی» و «سوددهی افکار عمومي به وسیله رسانه های جمعی» را می‌دانم برای همین نه مرعوب آن تحسین های یکسره بودم و نه الان او را هیولایی می‌دانم که می‌خواهد هنر و سلیقه مردم را به ابتذال بکشاند.

اما از این سبک افشاگری‎های ساندویچی می‌ترسم. با کنار هم قراردادن چند عکس و ویدئو برای نشان دادن ذات یک نفر و اهداف مثلاً پلیدش. چیزی که من را یاد برخی ساخته های تیم خبری 20:30 می اندازد!

از حساب بانکی مسعود صابری خبر ندارم ولی اگر برای ستاره شدن از جیب خرج کرده است هم تعجب نمی‌کنم. کدام یک از ما این کار را نمی‌کند؟ برای بهتر دیده شدن و جلب تحسین عمومی (حتی در حد باجناق و همسر و در و همسایه) اغراق هایی نکرده‌ایم؟

اینکه آیا دست‌های پنهانی در کار است که سلیقه مردم را مبتذل کند ادعایی است که نیاز به اثبات دارد. اما اینکه رسانه‌ها دست به ستاره‌سازی‌های کاذب می‌زنند نیاز به هیچ اثباتی ندارد. در همه جای دنیا اوضاع چنین است. ستاره‌های زرد از فلیسوفان و نویسندگان مشتریان بیشتری دارند. در روزگار قبل از انقلاب هم غیر از این نبود.

در گذشته و هنوز هم جمعیتی هستند که الگوهای رفتاری و فکری‌شان نه بازیگر و خواننده که اهل خرد و منطق هستند. اگر تن بدهیم به این فرضیه که مردم تحت تاثیر ستاره‌های حلبی برای زندگی‌شان تصمیم می‌گیرند، تتلو الان شاید در حوزه موسیقی یک مدیر ارشد بود!

هرگز با میدان دادن به نویسندگان سفارش شده و گفتگوی مداوم با آنها در رسانه‌های رسمی، از قدر و منزلت محمود دولت آبادی، احمد شاملو، بزرگ علوی، فروغ فرخزاد، صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و ... نه تنها کاسته نشد بلکه مردم اتفاقاً آنها را بیشتر دوست دارند.

اگر هدف شلاق‌زدن برخی از چهره‌هایی است که نمی پسندید حکایتش جداست اما با گسترش شبکه‌های مجازی و خارح شدن انحصارِ انتشار اخبار از دست رسانه‌های رسمی، نگران استاد شجریان و کلهر و علیزاده و لطفی ها نباشید. آنکه در دل این مردم خانه کرد، صاحبخانه شد،  از این مستاجرهای یکی دو روزه دلگیر نشوید. در عصر جدید هر کس این بخت را دارد که چند دقیقه به «شهرت» برسد اما «محبوب» ماندن به یک «آن» نیاز دارد که بسیاری از اینها ندارند.

* تیتر یادداشت برگرفته از یک ترانه «مسعود صابری» است.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۲۳
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
مثل همیشه تحلیل منصفانه و عالی، قطعا هر کدوم از مردم هم اگه امکان پیشرفت رو داشتن استفاده میکردن، هرکسی دنبال پیشرفته ایشونم مثل هزاران آدم دیگه حالا چه ما خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد، ذائقه مردم درست یا غلط همینه اگه ذائقه غلطه افراد رو نکوبیم ذائقه رو عوض کنیم
ناشناس
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
آقای محمدی خیلی زیبا نوشته اید فقط یک خواهش دارم برای تاثیرگذاری مطلب لطف کنید اسامی مانند بهنام بانی و همایون و هیراد را از متن حذف کنید واقعا اینها چهره های محبوبی هستند و طرفداران خود را دارند بماند که بعضی هایشان واقعا با اتکا به توان خود به شهرت رسیده اند نه با رانت و ...
سهیل از تهران
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
به نام او
درود بر شما
لطفا نیم نگاهی به گذشته ها بیاندازید پزشک واقعا پزشک بود ، خواننده هم خواننده بود . هر کسی وارد هرکاری نمیشد و در کار کسی هم دخالت نمیکرد و نوکی به هرجا نمیزد !
سهم هرکس معلوم و مشخص بود . منکر این مطلب نیستم که انسان روبه پیشرفت است نباید درجا بزند ولی با استناد به همین مقاله جایگاه ها در هر بخشی باید حفظ شود هم حرمت پزشکی هم سایر مشاغل.
اگر قرار است برای معروفیت و محبوبیت و کسب درامد پزشک شویم فاتحه خوانده است . اگر قرار است خواننده و هنرمند یکشبه شویم تا بیشتر مطرح شویم فاتحه هر دو را بخوانید . به عقیده من جامعه موسیقی و هنری هم دارای حرمتی برابر با پزشکی است و حتی بالاتر.
جانباز 70 درصد
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
نویسنده از لباس رنگی شاد بدش میاد با یقین خاطر میگم ایشان لباس رنگی ندارد و بنا به جبر زمانه لباسهای تیره برتن میکند. نویسنده نمی داند که زمانه عوض شده وعوضی ها مدیر وگرنه کدام مجری بدون اذن مدیران کم سواد صدا و سیما می تواند میهمان دعوت کند الا کسانی که از چندین فیلتر گذشته باشند.وزارت ارشاد است که متن ترانه ها را مصوب میکند و ذاِِِِیقه مردم را این چنین می خواهد زیرا مسئولین صدا و سیما کم سوادند.سواد نه به معنی داشتن مدارک ممتاز دانشگاهی بلکه سواد فرهنگی و اجتماعی و دینی
ناشناس
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
با تشکر از نویسنده محترم که بسیاری از دردها و ناگفته هایی این مردم را به طور موجز و زیبا بیان می کنند.
ناشناس
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
با این متن موافقم .من اقای صبوری را اصلا نه اسمشو شنیده بودم و نه قیافشو دیده بودم تا اینکه هفته پیش همین کلیپ تخریب بدستم رسید و واقعا هم تحت تاثیر قرار گرفتم و فکر میکردم یک موضوعی هست که مدتها در جریان بوده و آخرش رسیده به این کلیپ و با اون هم رای شدم ولی با این متن تازه فهمیدم چه خبره!!
ناشناس
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
صبحت به خیر عزیزم با آنکه نگفته بودم دیشب خدا نگهدار...
ناشناس
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
متوجه نشدم یعنی ایشون واقعا پزشک نبوده؟
بانوى سالخورده
۱۷:۵۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
رحمت به اون شير پاكى كه خوردى جناب محمدى
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
اینهمه گفتی . آخرش نفهمیدم چی میخوای بگی .
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
درود دکتر
بیست و سی خیلی خوب بود.
ناشناس
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
بابا دست مریزاد
انکه در دل مردم خانه کرد صاحبخانه شد
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
اشتباه شما آنجاست که تلویزیون و برنامه های سطحی آن را زیاد نگاه می کنید. زیاد جریان توطیه و کشف توطیه نپردازید. آنچه مهم است این است که آیا صدا و آهنگهای آقای صابری و امثالهم قشنگ است یا نه؟؟ اگر بله، پس گوش میدهیم و لذت می بریم و اگر هم نه، که هیچ!! ما ایرانیها متاسفانه همیشه عاشق پرداختن به حاشیه بوده ایم و نه متن!!!
مثال بیاورم: آیا الان پس از جزیانات اخیر در مورد شخصیت کوین اسپیسی ، باید تمامی هنر و هنرمندی ایشان در فیلمهای مختلف چند دهه زیر سوال برود؟؟
ناشناس
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
خیلی میخوام جواب حرف های شبه انتلکتوال_ تکنوکراتی! شماها رو بدم مثلا اینکه بیام درباره شخصیت صادق هدایت بنویسم و تعجب کنم که چرا به غیر از حوزه قلم جنابشان مورد مقبول جنابتان هستند! یا اینکه از سوابق مخفی ولی الان افشا شده ی جمال زاده بگم, از سلیقه همیشه آغشته به سیاستتان بگم یا اعتراض کنم به اینکه چرا هرچه و هرکه را خودتون میپسندید دیکتاتور مابانه میزنید به نام "پسند مردم" ولی میبینم بحث کردن با خود متفکر پندارها بی فایده هست. و 90 درصد نظرات ما و امثال ما اینجا منتشر نمیشود!!همان مردم بهترین قضات و گذر زمان بهترین شاهد دادگاه روزگار هست.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
احسنت
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
ممنون از اينكه نكته بين هستيد و افكار و سليقه تون رو بدست يه گروه جريان ساز نسپرديد!
محمد
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
حرفات درسته کاملا قبول دارم.آما مطلبتون کپی خوبی از کلیپ سایت هفدانگ هستش.خلاقیت داشته باش
مسعود
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
شیر مادر حلالت احسان خان
واقعا آدم از خواندن کلمه به کلمه مطالبت به عمق نگاه شما به مسائل پی میبره
کاش اینقدر سطحی نگر نباشیم
ممنون که به جزییات توجه میکنید
ناشناس
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
مقاله خوبي بود اما دوتا پاراگراف آخر عالي و قابل تأمل بود!
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
خود مردم هم تقصیر کارن
ناشناس
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
بله حرف شما درست، اما چرا در تلویزیون ملی ما جایی برای همین هنرمندانی که در دل مردم جا دارند، جایی نیست؟ چرا ربنای شجریان تبدیل میشه به وعده یک رییس جمهور؟ چرا صدای ساز کلهر میشه یک آرزو؟
سعید
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
سلام
به نظر من برند سازی شخصی وسایر بیزینس های مشابه که با درک سلیقه عمومی ساخته میشود در تمام دنیا رایج است و هیچ اشکالی ندارد .... این هوش افراد در گیر این کار است .

بخشی از این ایرادات هم ممکن است ناشی از حسادت باشد .
mm2
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
همش از نداشتن مطالعه و وقت گذشتن برای مطالعه است که اینقدر که برای تلگرام و انستاگرام و ... وقت می گذاریم برای کتاب و موسیقی نمی گذاریم (البته خودم هم همین اشکال را دارم)
و گرنه اصیل را از غیر اصیل تمایز می دادیم و مردمان با فرهنگ تر و خردمند تری بودیم.
وگرنه نمایشنامه های بهرام بیضایی و موسیقی استاد شجریان محجور نمی ماند.
ناشناس
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
اتفاقا اگر اینجوری نبود الان روحانی رییس جمهور نبود
ناشناس
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
وقتی آهنگ اکثر خواننده های توی بورس مثل همه
وقتی تمام آهنگهاشون شبیه قبلیها شده
وقتی عمر هر آهنگ اصطلاحا هیت به ۱ هفته رسیده
شما انتظار داری این نتیجه تصمیم گیری و تهیه کنندگی گروهی اندک برای جمع کثیر مردم نباشه؟؟؟
آهنگهای شبیه به هم از سلیه یکسان تعداد معدود میاد
و اتفاقا این باعث درجا زدن بازار موسیقی فعلی ما شده
حامد همایون گل میکنه
بعد بدون هیچ کار اضافه با همون سبک آهنگ قبلیها با اشعار مختلف جدید، با مغز میارنش پایین
ماکان بند همینطور
حمید هیراد همینطور
محسن ابراهیم زاده همینطور
و خیلیای دیگه
همه آهنگاشونم شبیه هم
درحالی که اکثرا استعداد و صدای خوبی دارن
اما با تصمیم عده معدود آهنگساز و تهیه کننده روی بورس همه دارن میسوزن
همین جناب صابری صدای خوبی داره
اما هم حضورش تو همه‌ی برنامه های مطرح خیلی گل درشت شده
هم آهنگهای کیفیت پایین بهش میدن
کدوم سلیقه موسیقی بصورت پایدار آهنگ مثلا “منو عکسای توی لامصب” رو گوش میده؟؟؟
متاسفانه من احساس میکنم اتفاقا در مورد ایشون اطرافیان موسیقیایی ایشون تنها به شکل کیسه پول بهش نگاه میکنن
هرآهنگی که هیچکس نمیخونه رو دستی به سر و روش میکشن میدن این بنده خدا با رنگ ولعاب بخونه
اما باز ماندگاری همون آهنگای ۱ هفته ای رو هم نداره
پیشنهاد میکنم به این عزیز که هم تمرکز حواشی پیرامونش رو تنها روی موسیقی بگذاره
و تیم آهنگهاشو عوض کنه
ناشناس
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۵
چرا در نوشته های عصر ایران همیشه کلیشه های قدیمی و حمایت از چهره هاب نامطرح جناحهایی خاص با افکاری خاص و شاذ موج می زنه؟
چرا مدام قصد القای ماندگاری این شخصیتها را به اذهان مخاطبین خود دارد؟
چرا فکر می کند هر چه نوشت مخاطب می خواند و هر چه خواند را باور خواهد کرد؟
چرا فکر می کند انتشار فوق سانسور شده نظرات مثلا نظر اکثریت را القا خواهد کرد؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200