عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ وقتی شاه ایران، سوار بر اسب از میدان جنگ ایسوس میگریخت، به یاد آورد که میتوانست این واقعه را قبل از وقوع، پیشگیری کند. زمانی که سفرای آتنی برای مقابله با جوان مقدونی پیش او آمده بودند، ولی او، داریوش سوم هخامنشی، خطر را جدی نگرفته و آنها را دست خالی به سرزمینشان فرستاده بود. حالا این جوان مقدونی، لحظه به لحظه به پایتخت ایران نزدیکتر میشد و کاری از دست ارتش ایران برنمیآمد.
دو قرن از برپایی سلسله هخامنشیان میگذشت و ایران همچنان بزرگترین امپراتوری زمان بود. اما دربار وضعیت آشفتهای داشت و سلطنت غرق در توطئه و خون بود. داریوش سوم هخامنشی در چنین روزگاری به تخت نشست. سال ۳۳۶ قبل از میلاد بود؛ حدود ۲۴۰۰ سال پیش. ارشک یازدهمین شاه هخامنشی درون قصر خود در پارسه یا همان تختجمشید به قتل رسیده بود و حالا داریوش سوم تاج شاهی را بر سر خود گذاشته بود.
در همان سال، در غرب قلمروی هخامنشی و در یک پادشاهی کوچک هم وضعیت پرتنشی حاکم بود. فیلیپ دوم مقدونی که آرزوی فتح ایران را در سر داشت، به دست یکی از اعضای گارد سلطنتیاش به قتل رسیده و پسرش اسکندر سوم پادشاه مقدونی شده بود. داریوش سوم هخامنشی ۴۴ ساله بود و اسکندر سوم مقدونیه ۲۰ ساله. جوان مقدونی، در پی همان چیزی است که پدرش میخواست؛ فتح سرزمینهای وسیع شاهنشاهی هخامنشی. و به سرعت به این کار دست زد. ابتدا قبایل یونانی را مطیع کرد و به سرعت از تنگه داردانل گذشت و وارد آسیا شد؛ به قلمروی ایران در سرزمینهای آناتولی.
در کنار رود گرانیک که به دریای مرمره میریزد، نخستین نبرد او با ارتش ایران رخ داد. در یک نقاشی از شارل لو براون فرانسوی، اسکندر جوان را مصمم و قدرتمند سوار بر اسب سفیدی میبینید که بر سپاه ایران میتازد. در این نبرد سهمگین، چیزی نمانده بود که اسکندر توسط سرداران ایرانی کشته شود، اما زنده ماند و سپاه ایران را به سختی شکست داد. او سرزمینهای شاهنشاهی ایران در آسیای صغیر را فتح کرد و به نزدیکی سوریه امروزی رسید. داریوش اینبار شخصا همراه ارتش شد تا از شکست این جوان مطمئن شود. بهتر است داستان کامل نبرد اسکندر مقدونی و داریوش سوم هخامنشی را در این مستند کوتاه ببینید...
لطفا بازهم ازین مستندهای تاریخی تهیه کنید. ممنون
بازم تولید کنید