صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۴۶۰۳۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۰۲ دی ۱۳۹۷ - 23 December 2018

نقش علی در آینه عبرت: آن سالها از صدا و سیما به من زنگ زدند که چرا در مراسم رقصیدی

فیلم یک مهمانی بود که دو سه تا از بازیگران بودند و بازیگر خود سریال آینه عبرت هم بود. همه می‌زنند و می‌رقصند و یکی آن وسط می‌گوید: علی! و دوربین برمی‌گردد و این علی می‌رقصد.

یکی از چهره‌های معروف و مطرح سینما و تلویزیون در دهه شصت، محمود دینی یا همان «علی» آینه عبرت بود؛ چهره‌ای که حاشیه‌های فراوانی برایش به‌وجود آمد و نزدیک به 25 سال فعالیتی نداشت.

گزیده گفت‌وگوی ایرناپلاس با این بازیگر در ادامه می‌آید:

* من در آن سال‌ها مسئولیتی داشتم در نهادی که متولی کارهای فرهنگی بود و طرح داستان یا سریال «آینه عبرت» را هم به‌اتفاق آقای محسن شاه‌محمدی طراحی کردیم.

* از سال 65 تا سال 72 بالغ بر 50 عنوان آینه عبرت ساختیم.

* در سال 72 با یکسری مشکلات مواجه شدیم؛ سریال به اوج پربینندگی رسیده بود و شایعات زیادی هم برای من و آقای گلپایگانی مطرح بود.

* یک خلاصه پرونده‌ای را من می‌گرفتم، می‌دادم به آقای شاه‌محمدی، ایشان می‌نوشتند و سردار ابویی نگاه می‌کردند، سازمان مبارزه با مواد مخدر تأیید می‌کرد، تلویزیون تأیید می‌کرد و ما می‌ساختیم.

* روزنامه‌ها در آن زمان برای آینه عبرت حاشیه درست می‌کردند. مثلاً یکی از خبرها این بود که آینه عبرت تلفات داد و علی پدرش را کشت. می‌گفتند تحت تأثیر آینه عبرت، پدر را کشته است.

* در روزنامه و مجلات درباره نسبت من و شهرام شبپره می‌نوشتند. ایشان هنرمند محبوبی هستند، اما من نسبتی با ایشان ندارم.

* هیچ‌وقت در زمان پخش آن سریال نتوانستم با خانواده بیرون بروم.

*خودم آینه عبرت را تعطیل کردم، زیرا تهیه‌کننده، مدیرتولید و بازیگر نقش اول آن بودم و دیدیم که حرف و حدیث و شایعات خیلی زیاد شده و گفتیم که حالا یک عده دیگری کار کنند.

* روز فردای پخش آینه عبرت به اداره هم نمی‌رفتم و حتی از خانه بیرون نمی‌رفتم.

* یکی از مدیران آن زمان سازمان صدا و سیما به من زنگ زد و گفت چرا رفتی در این مراسم و می‌رقصی؟

*فیلم یک مهمانی بود که دو سه تا از بازیگران بودند و بازیگر خود سریال آینه عبرت هم بود. همه می‌زنند و می‌رقصند و یکی آن وسط می‌گوید: علی! و دوربین برمی‌گردد و این علی می‌رقصد.

* در لانگ‌شات انگار من هستم و حتی خود من هم یک لحظه شک کردم و وقتی یک ذره زوم کرد معلوم شد که من نیستم. به‌خاطر همین فیلم، طوماری جمع شد و مستندی ساختند.

* تلفن خانه من پیغام‌گیر داشت و پیغام‌گیر صدای زن بود. آن زمان می‌گفتند چرا منشی تلفن خانه‌ات صدای زن است؟ صدای خودم را گذاشتم و باز هم اعتراض کردند.

*دستمزد من برای آینه عبرت بیشتر از سی هزارتومان نبود.

* در آن سال‌ها به زیارت قم رفتیم و حرم تعطیل شد و ما را با اسکورت از آنجا خارج کردند.

*دستمزد من و آقای گلپایگانی یک اندازه بود.

* چرا بدآموزی‌های آینه عبرت برای من بود و ترقی و امضا و آمارش برای مدیران فرهنگی؟

* پرونده آینه عبرت را بستیم و رفتم به سینما و سالی یکی دو فیلم هم بازی کردم که پرفروش بودند.

*«تابع قانون» را سال 64 و قبل از آینه عبرت بازی کردم و نقش چندانی هم نداشتم. اما بعد از آینه عبرت سراغم آمدند و عکس مرا روی پوستر این فیلم انداختند و باعث شد فروش کند و من جدی‌تر وارد سینما شدم.

* شغل اصلی من فیلم‌برداری است و من یکی از فیلم‌برداران بخشی از جنگ بودم و در زمان جنگ خیلی تصویر گرفتم.

* الان یک عده‌ای می‌روند و یک چنگی به سازمان مواد مخدر می‌زنند و پولی می‌گیرند و می‌آیند و آن چیزی که باید را هم نمی‌سازند.

*به‌خاطر بیکاری مجبور شدم انگشترم را بفروشم.

* اگر مدیران خوب کار می‌کنند سازمان صدا و سیما بگوید که چرا ریزش بیننده دارد و مردم ماهواره‌ها را بیشتر تماشا می‌کنند؟

* یک نفر را بی‌دلیل گوشه‌نشین می‌کنیم و یکی دیگر را به‌زور می‌خواهیم بازیگر، کارگران و نویسنده کنیم.

*هیچ‌کس به من کاغذ نداد که تو ممنوع‌الکار هستی، اما به من اجازه فعالیت هم ندادند.

*بیایند بگویند که چه کرده‌ام که باید مجازات شوم.

*من با زدن لوله بر سروصورت هم به تلویزیون و سینما نیامدم.

*دستمزد من از بازیگران مطرح آن زمان بیشتر بود.

* تا الان نه دستگاهی رسماً من را ممنوع از کار کرد و نه دستگاهی من را خواست که بیا کار بکن.

* به تهیه‌کنندگانی که اسم من را به‌عنوان بازیگر به وزارت ارشاد برای دریافت پروانه ساخت می‌دادند، می‌گفتند حالا چرا ایشان؟

*مجوز دریافت شرکت سینمایی را به ارشاد دادیم و پروانه‌اش را گرفتیم اما فعال نبود، زیرا باندهای مخوفی بودند که این طرف و آن طرف می‌رفتند و پول می‌گرفتند و نمی‌گذاشتند بقیه کار کنند. در آن شرکت معمولاً تیزرهای تلویزیونی و اکثراً درباره مواد مخدر می‌ساختم.

* مرا به مهمانی افطاری آقای احمدی‌نژاد دعوت کردند. در آن جلسه گفتم که من توان این را دارم که خارج از صدا و سیما یک تلویزیونی را راه‌اندازی بکنیم، اما با سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران.

* طرح و ایده را خواستند و وزارت ارشاد می‌فرستاد جایی که باید نظر می‌داد و استعلام گرفتند و بعد از هشت ماه جواب دادند. ما طراحی‌اش کردیم و بسترش را آماده کردیم و تسترمان منتشر شد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200