تجارت نیوز نوشت: مرضیه محمودی، خبرنگار اقتصادی در یک یادداشتی شرح میدهد که چگونه در عرض ۳۰ دقیقه هفت میلیون و ۲۰۰ هزار تومان از کارت بانکی یکی از اقوامش برداشته شده و او امکان سوزاندن کارت بانکی خود را نداشت. وی نوشته است:
در عرض ۳۰ دقیقه هفت میلیون و ۲۰۰ هزار تومان از کارت بانکی مادرم کم شد. برداشت اول ساعت ۱۵ و ۵۶ دقیقه بود. کمی مانده به اتمام ساعت کار بانک.
برداشت دوم رقم پنج میلیون تومان بود، درست ۱۰ دقیقه بعد آن. شک کردم. به مادرم زنگ زدم. تا ماجرا را توضیح دهم و برای مسدود کردن کارت اقدام کنم، یک ۸۰۰ هزار تومان دیگر هم برداشت شد.
مادرم شهرستان است و آن ساعت خارج از شهر بود. تا شماره پشتیبانی بانک تجارت را بگیرم، اپراتور تلفنی با آن لحن شمرده و آهسته توضیح بدهد و من را در صف انتظار قرار دهد، پنج دقیقه گذشت و یک میلیون ۸۰۰ هزار تومان دیگر هم برداشت شد.
تا صف انتظار تمام شود و نوبت به من برسد و کسی من را راهنمایی کند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دیگر هم کم شد. ته حساب ۷۰ هزار تومان مانده بود از اپراتور تلفن پرسیدم چطور کارت را بسوزانم جواب داد ۷۰ هزار تومان که دیگر کارت سوزاندن ندارد.
بعد هم توضیح مختصری داد که مراقب کارت و رمز باشیم و یادمان باشد رمز را عوض کنیم! در همین فاصله من و همکارانم مدام در اینترنت دنبال شماره و راه سریعتری بودیم که پیدا نشد.
تلفن را که قطع کردم ۶۰ هزار تومان دیگر هم از کارت برداشت شد و تمام! بعد پیامک دیگری رسید. کارت بانک ملت مادرم در حال خالی شدن بود. کارت بانک ملت را از طریق باجه بانک سوزاندیم. اما دیر شده بود. چون اول ۵۰۰ هزار تومان و بعد ۲۰۰ هزار تومان دیگر از آن برداشت کرده بودند و این حساب هم خالی شد.
مانده بود کارت رفاه پدرم که ۱۵ میلیون تومان موجودی داشت. کارت در خانه نبود و چون پیامکش هم فعال نبود نمیدانستیم آیا دزد آن را برده یا نه. پدرم و مادرم نه شماره حساب رفاه را داشتند نه شماره کارت را. هول کرده بودند و نمیتوانستند هیچ اطلاعاتی را پیدا کنند.
بالغ بر دو ساعت من و سایر همکارانم شماره پشتیبانی و ادارههای مختلف بانک رفاه را میگرفتیم تا بلکه راهی پیدا کنیم برای سوزاندن کارت.
حاصل دو ساعت تلاش و تماسهای مختلف این بود که باید تا فردا صبح صبر کنیم! ما خبرنگاریم و روابط متعدد داریم. پس به مدیر یکی دو روابط عمومی زنگ زدیم و جواب جالبتر بود: همه بانکها میز خدمت دارند. به آنجا مراجعه کنید!
برای پدر و مادر من و هزاران فرد ناآشنا به روندهای آنلاین و خدمات بانکداری الکترونیک سوزاندن یک کارت چقدر زمان میبرد؟
دزد کارتهای ما آشنا بود و صبح فردا ماجرا خاتمه یافت. اما همان وقت که من و همکارانم درگیر تلفنهای متعدد بودیم و به شمارههای آشنا و مسوولانی که میشناختیم زنگ میزدیم که چاره چیست، داشتم به موارد مشابه فکر میکردم.
برای من، یک فرد جوان آشنا به بانک و اینترنت بانک، سوزاندن سه کارت دو ساعت زمان برد و در همین فاصله ۲۰ میلیون از مجموع کارتها برداشت شد.
برای پدر و مادر من و هزاران فرد ناآشنا به روندهای آنلاین و خدمات بانکداری الکترونیک سوزاندن یک کارت چقدر زمان میبرد؟
احتمالا اگر کارتها رمز اینترنتی داشت، در کمتر از ۵ دقیقه میشد همه را سوزاند. اما پدر و مادر من و هزاران فرد ۶۰ و ۷۰ ساله دیگر، به زحمت رمز کارتهای بانکی را حفظ میکنند چه برسد به رمز عبور و رمز اینترنتی.
من قصور خانوادهام در این ماجرا را میپذیرم. آنها نباید رمز کارت خود را میگفتند. اما این روند معمول همه خریدهای روزانه ماست.
فروشنده بلند در حضور مشتریهای دیگر رمز شما را میپرسد و شما مجبوری آن را بلند اعلام کنید نه یکبار که گاهی دو سه بار و هر فرد مریضی میتواند آنها را یادداشت و به موقع از آن بهرهبرداری کند. آنها باید رمز اینترنتی میگرفتند حتی اگر حفظ کردن و داشتن آن کار سختی بود.
اما چه میزان این ماجرا تقصیر بانکهاست؟ چرا یک شماره مستقیم بدون صف انتظار برای سوزاندن کارت یا گرفتن چنین اطلاعاتی وجود ندارد؟
اگر به سایت بانکها مراجعه کنید، شمارههای متعددی وجود دارد اما شما در آن لحظه که کارتتان به سرقت رفته و هر لحظه پیامک برداشت جدیدی برای شما ارسال میشود، باید کدام شماره را بگیرید که سریعتر مانع ادامه برداشت شوید؟ روابط عمومی، شکایات، پاسخگویی عمومی یا ….
آیا نباید شیوه راحتتری برای این کار وجود داشته باشد یا یک شماره تماس که شما را یک ربع در صف انتظار قرار ندهد؟