عصر ایران - درباره فیلم ماندگار "الرساله" یا همان "محمد رسول الله (ص)" مصطفی عقاد هر آن چه باید گفته شده، حرفی نمی ماند جز واکاوی دوباره مسیری که فیلم به سرانجام رسید رازی که آنرا ماندگار کرد ، به مناسبت میلاد پیامبر گرامی اسلام ، ذکر مجموعه مطالبی در باره فیلم "الرساله" قابل توجه است.
مصطفی عقاد قصد داشت شخصیت پیامبر اسلام را به غربیها معرفی کند و باورهای غلط را در مورد دین مبین اسلام از میان بردارد؛ کاری باشکوه و با عظمت و فیلمی بزرگ وخالصانه. ساخت این فیلم برای عقاد هم چندان آسان نبود، او میخواست فیلم را همزمان در 2 نسخه انگلیسی و عربی با نام "الرساله" با 2 گروه بازیگران متفاوت بسازد. به او پیشنهاد شده بود که نقش "بلال" را به محمد علی (کلی) بوکسور معروف بدهد و حتی فشارهایی هم از این حضور وجود داشت اما عقاد میترسید شهرت محمد علی برمقاصد معنوی فیلم سایه افکند و از حضور محمد علی امتناع کرد.
عقاد با و جود اینکه در آمریکا درس خوانده بود و با حمایت سام پکین پا، جای پای محکمی در آمریکا داشت نتوانست تهیه کنندگان هالیودی را قانع کند. آنها نمی خواستند پولشان را پای فلمی بریزند که نقش اولش، حضور فیزیکی نداشت. ضمن اینکه جهان جهان میان بلوکهای شرق و غرب تقسیم شده و دغدغه هالیوود ، کوبیدن کمونیستهای شوروی بود.
کشورهای نوپای اسلامی بعد از جنگ جهانی دوم، بیشتر از سینما به فکر تثبیت خودشان بودند. کویت و عربستان ابتدا موافقت کردند ولی با مخالفت علمای وهابی و تندرو، انصراف دادند. مراکش تا نیمه کار، همراه پروژه بود ولی بعد زیرش زد. سرانجام معمر قذافی، حاکم لیبی به شرط اینکه عقاد بعد از این فیلم، فیلمی درباره عمر مختار بسازد، اجازه داد مابقی فیلم در لیبی کار شود.
اوج فشار بر عقاد 44 ساله، نوشتن فیلمنامهای بود که هم مورد تائید مذاهب اسلامی باشد و هم چالش عدم حضور فیزیکی نقش اول را مهار کند. عقاد برای نوشتن فیلمنامه سراغ هری کیگ ایرلندی رفت. کیگ 50 ساله بعد از تنظیم فیلمنامه اولیه با عقاد، یک سال در هتل هیلتون نیل قاهره اقامت کرد.
او با کمک 5 فیلمنامه نویس عرب تبار، فیلمنامه نهایی را ورق به ورق می نوشتند و به دانشگاه الازهر میفرستادند. مسئولان این دانشگاه مذهبی قدیمی هم بعد از اصلاحات، هر ورق را مهر تائید میزدند. عقاد، فیلمنامه را بعدا به لبنان برد و تائید جامعه شیعیان را گرفت ولی مجمع وذهبی عربستان سعودی که تندرو بودند و بعدها القاعده و ... از پهلوی آنها بیرون زد، مخالف بودند.
سرانجام فیلم با هزینه 10 میلیون دلاری ساخته و از 9 مارس 1977(18 اسفند 1355) در سینماهای آمریکای شمالی و از 8 جولای 1977 (17 تیر 1356) به ترکیه رسید و 15 میلیون دلار فروخت. با وجود این اکران جهانی فیلم در بعضی کشورهای اسلامی مانند مصر و سوریه (زادگاه عقاد) اجازه پخش نیافت.
فیلم با تغییزاتی در متن واضافه شدن نریشنی درباره واقعه غدیر خم در ایران دوبله شد و سرمشق فیلمسازی تاریخی و مذهبی قرار گرفت. از آن سو فیلم آنقدر مهم و تاثیرگذار بود که 14 سال پیش، وزارت دفاع آمریکا قبل از حمله به افغانستان 100 هزار نسخه از آن را خرید و به سربازانش داد تا ببینند.
عقاد فیلم " الرساله" را در 2 نسخه عربی و انگلیسی با 2 گروه بازیگران عرب و بین المللی پیش برد. توجیه عقاد این بود که ترکیب 2 نگاه امکان ندارد. نسخه عربی، کامل تر و با جزئیات و بلاغت ادبی بیشتر همراه بود اما نسخه بین المللی، بیشتر جلوه بصری داشت. عقاد، اول از بازیگران عرب می خواست جلوی دوربینهای پنهویژن جک هیلیارد، برنده جایزه اسکار بروند و بعد از بازیگران جهانی را جلوی دوربین می فرستاد.
او، اول اجازه نمیداد بازیگران عرب و جهانی در کنار هم باشند چون حس میکرد، فضای رقابت بینشان ایجاد میشود اما بعد دید توضیحات بازیگران عرب درباره اسلام و پیامبر به بازیگران بین المللی و همین طور انتقال تجربیات بازیگران جهانی به بازیگران عرب، خیلی جالب و کمک کننده است.
فیلم سینمایی "الرساله" در 2 نسخه توسط 2 مونتاژکار عرب و انگلیسی، تدوین شد و همزمان، موریس ژار، آهنگساز فرانسوی 53 ساله که قبلا برای ساخت موسیقی دکتر ژیواگو، لورنس عربستان و گذرگاهی به هند، 3 اسکار موسیقی گرفته بود، مسئولیت ساخت موسیقی فیلم را که بعدا یکی از برگهای برنده فیلم شد، یرعهده گرفت.
موسیقی فیلم، تنها بخشی از فیلم مصطفی عقاد بود که در جمع نامزدهای پنجاهمین مراسم اسکار قرار گرفت، هر چند جایزه به جنگ ستارگان رسید. ژار برای ساخت موسیقی این کار، چندین ماه در بیابانها و مناطق مختلف کشورهای لبنان و لیبی چرخید و نهایتا با تجربیاتش به انگلیس رفت و با همراهی ارکستر سمفونیک لندن، 12 تراک برای کار ساخت. ژار 9 سال پیش درگذشت.
منبع : هفت صبح
همچنین نقش های جا نیفتاده که هیچ کدومش باور پذیر نبودن و نقش ها اساسا بد انتخاب شده بودند با دیالوگ ضعیف
ولی فیلم آقای عقاد فوق العاده و بسیار باور پذیر است.هنوزم نقش حمزه و ابوسفیان عالی هستند واقعا ارزش بارها دیدن رو داره
به نظرم اگه فیلم ایرانی رو جای آقای مجیدی آقای میرباقری میساخت که تجربه ی موفق فیلم های تاریخی من جمله مختارنامه رو داشت خیلی بهتر در میومد
من که فیلم آقای مجیدی رو دیدم، حقیقتاً اصلاً به دلم ننشست؛ ولی فیلم آقای عقاد رو هزار بار هم ببینم، خسته نمیشم.
طبعا اتفاقات دوران کودکی پیامبر موضوع جذابی برای فیلمسازی نداشت ولی اقای مجیدی جسارت اینکار را داشت تا از دل این دوران فیلمی شایسته و در خور تمجید بسازد و دورا کودکی و حوادث قبل از میلاد را به تصویر بکشد که برای خیلی ها تازگی داشت اما داستان فیلم عقاد را همه میدانستند و تصویرگردانسته های همه بود ضمنا مدارک و اسناد زیادی در اختیار عقاد برای ساخت این فیلم قرار داشت اما حوادث دوران کودکی پیامبر برای مردم در هاله ای از مجهولات قرار داشت که مجیدی با این کار بزرگ ان را اشکار کرد
شاهکاره، شاهکار
درسته فیلم عقاد بسیار زیباست ولی بعد جنگ و خشونت اسلام در آن بولد شده است.
فیلم مجیدی به رحمانیت و محبت پیامبر بیشتر پرداخته است.
منتظر سیل منفی ها برای این پیام هستم.
صلوات بر نبی خدا