عصر ایران ؛ کاوه معینفر - در چند روز گذشته ویدیویی از بهروز افخمی در مصاحبه با برنامه "رادیکال 3 " شبکه 3 تلویزیون بسیار جنجال برانگیز شده و اظهار نظر افخمی درباره صادق هدایت به بحثی داغ تبدیل گشته است.
افخمی در این ویدیو اظهار می کند: « چیزهایی در مورد صادق هدایت هست که کم و بیش همه میدانند ولی در در مورد صادق هدایت به وسیله روشنفکران و کسانی که هوادارش هستند، سانسور شده است و به هیچ وجه به آن اشاره نمیشود این مسئله، تمایلات همنجسخواهانه یا همنجنسگرایانه یا هر چیزی است که در حال حاضر عنوان دگرباشی را برایش برگزیده اند.»
و در ادامه اضافه میکند: « وقتی ما چنین مسئلهای را در مورد صادق هدایت بدانیم، نگاه مان به داستانها کلا تغییر کند و متوجه خیلی چیزها شویم که اگر این ندانیم، معنایش را نمیفهمیم. مثلا چرا اینکه در داستانهای هدایت زنان یا نفرتانگیز هستند یا رقتانگیزند ویا اثیری هستند یعنی موجوداتی خیالی اند.»
در این چند روز انواع تائید و تکذیب درباره سخنان افخمی منتشر گشته است، چند سایت هم با انواع و اقسام دلایل سعی در اثبات ادعای افخمی داشتند و از طرف دیگر اهل قلم، هنرمندان و ... واکنش نشان داده و یک فضای دو قطبی موافق و مخالف شدید شکل گرفت. مثلاً روزنامه جوان و سایت مشرق از این سخن استقبال کردند ولی اهالی هنر در مقابل این اتهام اثبات نشده ایستادند؛ از جمله حامد عنقا فیلمنامه نویس چنین نوشت: «این دوست کارگردان بزرگوار من به چه سند جدیدی دست پیدا کرده که قبل از او اَنجَوی شیرازی ها و مصطفی فرزانه ها و دکتر کاتوزیان ها دست پیدا نکرده اند و شما همین دیشب دفترچه خاطرات این نویسنده مبنی بر اینکه تمایلات خیلی خاصی داشته چطور به دستت رسیده و او را رسوا و همه را از ناآگاهی خارج کرده ای؟ راه های بهتری برای جلب توجه هم وجود دارد. همین دوست عزیز فیلمساز که واقعا یکی از کارگردانهای محبوب من است یکی از منتقدان کسانی است که از رسانهها به عنوان پاپاراتزی استفاده می کنند، خودت پاپاراتزی نیستی؟»
مرجان شیرمحمدی (نویسنده و بازیگر) همسر بهروز افخمی هم در مورد حرفهای او نظری ارائه نداد اما درباره بحثهای مطرح شده اعلام کرد : « ما بر خلاف ادعاهایمان که دموکراسی را دوست داریم و می خواهیم جامعه ای دموکراتیک داشته باشیم، عمیقا در مقابل این ادعا هستیم و هر کدام در وجود خود یک دیکتاتور کوچک داریم که دوست دارد آنچه خود دوست دارد از سوی دیگران تایید شود.»
و روزنامه نگار با سابقه دکتر حسن نمکدوست توئیتی منتشر کرد که :« من نه متخصص گرایش جنسی هستم و نه ادعای آقای بهروز افخمی را اهانت به صادق هدایت میدانم . آنچه می دانم این است صادق هدایت را خوشبختانه نمیتوان از تاریخ ادبیات و فرهنگ ایران حذف کرد. با تاسف بسیار اگر از آقای افخمی چشم بپوشیم اتفاق خاصی در تاریخ سینما و فرهنگ این مملکت نمیافتد. »
بهروز افخمی البته در بیان این دست اظهار نظرها سابقه طولانی دارد، او عادت دارد گاهی حرف های بحث برانگیز بگوید و حتی تا آنجا که می تواند بزرگترها را هدف بگیرد، مانند حمله به اسکار اصغر فرهادی و مواضع تند و نیز درباره حمایت جایزه کن از دگرباشان و همجنس گرایان و ...
این بار ماجرا فرق میکند. بحث سلیقه و ذائقه یا نقد سینمایی و ادبی مطرح نیست. پای تاریخ ادبیات وسط است و حمله به معروفترین داستاننویس ایرانی که از مرگ خود خواسته اش 68 سال گذشته است.
نکته مهم این است که هر کسی حق اظهار نظر دارد اما نمی توان بدون استناد و بدون این که اساساً ضرورتی باشد، چیزی را به کسی نسبت داد؛ خاصه آن که آن فرد در قید حیات نباشد و طبیعتاً امکان دفاع نداشته باشد.
نکته دیگر این که با خواندن آثار یک نویسنده نمی توان درباره خصوصیات شخصی و فراز و فرودهای زندگی شخصیاش قضاوت کرد حتی با توسل به لایه های زیرین آثار.
مانند آن است که بگوئیم چون آگاتا کریستی درباره کشف معما و قتل این همه داستان جنایی نگاشته است، خود او هم تمایل به انجام اعمال جنایتکارانه داشته یا جانی بوده است!
و از همین راه میتوان با استناد به شخصیتهای فیلمهای افخمی خود او را مورد بررسی قرار داد و این خطرناک و دور از عقل است. نه فقط برای افخمی بلکه برای تمامی رویاسازان و خیالپردازان دست به قلم جهان.
آقای دکتر حسن نمکدوست بسیار بجا گفته اند.
اصلا حالا گیرم که صادق هدایت تمایلات آنچنانی داشته، به بنده و شما چه مربوط است که مطرحش کنیم؟
اگر نیتی جز تخریب و تخفیف در کار باشد هرگز بیانش نمیکنیم.
چرا زشتی ها را زیبا جلوه میدهید؟
آیا دفاع از صادق هدایت در راستای همین زیبا جلوه دادن زشتی ها نیست؟
چرا عصر ایران....!؟
حالا یک ادعایی که تو فرهنگ ما خیلی زشته رو به کسی نسبت میدن که 70 ساله مرده و ربطش میدن به اینکه گره گشاست در شناخت هدایت!