صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۴۰۹۳۱
تعداد نظرات: ۳۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۸ - ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - 19 November 2018
اعلامیه آزادی کودکان و نوجوانان ایرانی امضا می شود؟!

12 سال بردگی؛ از پنبه های سیاهان تا نمره های دانش آموزان

در یکی از صحنه های فیلم، بردگان در حال چیدن پنبه هستند و در صحنه بعدی، پنبه ها وزن می شود و اگر از حد تعریف شده ای کمتر باشد، برده ای که کم آورده، شلاق می خورد.

عصر ایران؛ جعفر محمدی - " 12 سال بردگی" نام یک فیلم درام تاریخی است که قصه جالب و تأثربرانگیزی دارد؛ یک سیاه پوست آزاد که با نواختن ویولون خانواده اش را اداره می کرد، در سال 1841 توسط چند نفر بی هوش و ربوده می شود؛ وقتی به هوش می آید خود را در غل و زنجیر می بیند و سپس به عنوان برده فروخته می شود. او 12 سال در جنوب آمریکا بردگی می کند.

داستان فیلم بر اساس زندگی "سالومون نورثاپ" نوشته شده است و استیو مک کوئین آن را کارگردانی کرده است.  12 سال بردگی، اولین فیلم تاریخ سینماست که در آن یک سیاه پوست توانسته است اسکار بهترین فیلم را بگیرد.

راستش نمی خواهم نقد فیلم کنم؛ 12 سال بردگی، مرا یاد 12 سال دانش آموزی می اندازد. در یکی از صحنه های فیلم، بردگان در حال چیدن پنبه هستند و در صحنه بعدی، پنبه ها وزن می شود و اگر از حد تعریف شده ای کمتر باشد، برده ای که کم آورده، شلاق می خورد.

پنیه هایی که بردگان باید می چیدند، همان نمره هایی هستند که دانش آموزان باید بگیرند و اگر از حد معینی کمتر باشد، تنبیه می شوند. البته آنها را مانند بردگان، به درخت نمی بندند و بر پشت شان تازیانه نمی زنند، تازیانه دانش آموزان، هر چند گاه تنبه بدنی هست ولی بیش از آن که جسم آزار باشد، روح شان را می خراشد، خراش هایی که گاه تا آخر عمر با آنها باقی می ماند: تحقیر، ترس، سلب اعتماد به نفس، مقایسه، توهین، شکستن کودکی، تحمیل انواع نگرانی، استرس و ... چرا ؟ چون آنها به اندازه کافی پنبه - ببخشید، نمره - نیاورده اند.


بردگان، انسان بودند ولی "انسان" بودن آنها به رسمیت شناخته نمی شد. کودکان نیز کودک اند ولی جامعه ما، هنوز "کودکی" و "نوجوانی" را به رسمیت نمی شناسد.

در قرون وسطی نظریه ای درباره کودکان وجود داشت که می گفت آنها بزرگسالانی در سایز کوچک هستند و لذا باید با آنها همانند افراد بالغ رفتار کرد. هر چند علم روان شناسی قرن هاست که بر این نظریه مهر ابطال زده است ولی واقعیت این است که نظام آموزشی ما عملاً پیرو آن نظریه مطرود است: کودکان و نوجوانان را به زور - واقعاً به زور -  از ساعت 6 صبح از خواب بیدار می کند و به مدرسه می کشاند. آنها را به صف می کند و از همان اول صبح، شروع به تزریق انواع محفوظات به مغز آنها می کند و هر ساعت، آمپول آموزشی جدیدی به آنها می زند، 8 صبح باید ریاضی بخوانند، ساعت 9 مجبورند درباره انواع باکتری ها آموزش ببینند و اسم هایشان رابه خاطر بسپارند، ساعت که به 10 رسید باید ابتدا امتحان جغرافی دهند و سپس نام بزرگ ترین صحرای ترکمنستان را حفط کنند و درباره صادرات این کشور بیاموزند، رأس ساعت 11 آنها را وا می دارند که فعل ماضی را صرف کنند و 12 که شد باید نام کتاب های مرحوم قیصر امین پور را حفظ کنند و ساعت 13 درباره ترکیب بندی جملات در زبان انگلیسی چیزهایی بخوانند و سپس خسته و کوفته با کیف های سنگینی که بر شانه های نحیف شان می کشند به خانه بروند.

در خانه اما استرس ها ادامه دارد. دانش آموز هم باید پاسخگوی روزی باشد که گذشت و نمراتی که گرفت ، هم باید درس هایی که خوانده را دوباره مرور کند و هم برای فردا آماده باشد چرا که قرار است فردا دوباره پنبه ها را وزن کنند. آنها و بردگان در مجبور بودن دائمی به انجام کارهای دوست نداشتنی، شبیه و همدرد هستند.

این روند، نه یک روز و دو روز و یک ماه و دو ماه که 12 سال ادامه می یابد. کودکان بی آن که کودکی و سپس نوجوانی شان به رسمیت شناخته شود، فقط و فقط باید پنبه بچینند و پنبه های آنها، همان درس هایی است که باید بخوانند و حفظ کنند و امتحان دهند و 12 سال این ماجرا را تکرار کنند.

البته پنبه هایی که بردگان بخت برگشته سیاه پوست می چیدند، به کار اربابان سفید پوست می آمد و آنان را ثروتمند می کرد ولی درس هایی که بچه های ما می خوانند، عمدتاً نه به درد خودشان می خورد و نه به درد نظام آموزشی، خانواده ها و جامعه. از این رو، نظام آموشی ما، اگر کمتر از نظام بردگی ظالمانه باشد، بیشتر از آن، نابخردانه است.

در 1862 و در دوران ریاست جمهوری آبراهام لینکلن، «اعلامیه آزادی بردگان» در آمریکا امضا شد؛ نظام بردگی که از بین رفت، سیاه پوستان توانستند نفسی بکشند و بعد از آن که از شوک دوران بردگی در آمدند، شکوفایی خود را آغاز کردند. آنها هر چند "کُند"، اما "پیوسته" مسیر توسعه را پیمودند و می پیمایند و هزاران دانشمند، بازرگان، روزنامه نگار، وکیل، سیاستمدار، هنرمند و... از بین شان پدید آمد و حتی به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده نیز رسیدند.

تنها راه شکوفایی فرزندان ایران نیز برچیدن بساط برده داری نوین در نظام آموزشی است و محور این آزادی مدارس نیز باید به "رسمیت شناختن کودکی و نوجوانی" باشد. اگر کودکان کودکی کنند و نوجوانان نوجوانی، هم خواهند توانست سواد بیاموزند، هم درس زندگی و مهارت های زندگی را یاد بگیرند و هم شاد و پر انرژی بمانند.

آیا زمان آن نرسیده است که «اعلامیه آزادی کودکان و نوجوانان ایرانی» تدوین و عصر شکوفایی فرزندان ایران آغاز شود؟!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۱
در انتظار بررسی: ۱۴
غیر قابل انتشار: ۷
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
درد رو گفتی اما درمان رو نگفتی
، همین کتاب ریاضی ابتدایی مطلب بسیار زیاد داره که معلم ها اکثرا مجبورن گذری از رویشان رد بشوند و فقط کتاب را تمام کنند
ناشناس
۰۸:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
برده داران یا مزرعه داران پنبه این سیستم هم برخی موسسات کنکور هستند.
hamid
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
باسلام و خسته نباشید. من این مطلب شما را درک می کنم اما به طور کامل قبول ندارم.
درست است قوانین اموزشی ما مشکلات و کاستی های خود را دارند. اما شاید شما فراموش کرده اید که با همان سخت گیری ها و تلاش ها بوده که الان این توانایی را دارید که بتوانید مطلب بنویسید و نقد کنید. تشبیه مدرسه به زمین فئودالیست ها و برده داری تشبیه درستی نیست.
در کشورهای دیگر مگر این قوانین وجود ندارد؟
چرا در مدرسه های ما وقتی والدین دانش آموزی را فرا می‌خوانند از حضور در مدرسه خودداری می کنند؟! چرا انگشت اتهام همیشه سمت آموزش و پرورش است.
من هم اکنون معلم هستم. مشاغل دیگری نیز به سبب رشته ی تحصیلی خود داشته ام و محیط های مختلفی را تجربه کرده ام.
شما چرا به دوره اجباری سربازی اشاره ای نکردید؟ به دوره ای که جوان ما تا درسش تمام می شود و میخواهد جوایای کار شود باید دو سال از درس و... دور بماند و سربازی برود. دو سال از بهترین سال های زندگی خود را...
مرادي
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
بیگ لایک
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
من کارمند برای رهایی بچه ام از این بردگی 12 میلیون ناقابل خرج کردم تا به مدرسه ای بره که روش های مدرن تری داره درحالیکه اگر اموزش پرورش ما اصلاح بشه این همه هزینه هنگفت لازم نیست
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
خدايا نو جوانان ما را نجات بده ... نذار مث ما پرپر بشن
ناشناس
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
عالی بود . بچه ها واقعا با استرس بزرگ میشن. من خودم دانشجوی دکتری در دانشگاه تهران هستم ولی تمام زندگیم به استرس گذشت. کاش پیشنهاداتی هم بدید که ما حداقل در مورد بچه های خودمون تا اندازه ای که به خودمون مربوط میشه انجام بدیم
ناشناس
۲۰:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
خوب عصر ایران عزیز
لطفا الگوهای آموزشی قبل آکادمیک کسورهای پیشرفته رو بنویس، بدونم اونا چطورن و چ کار میکنن و کلن در قبل دانشگاه چی میخونن
واسه من که مدرسه شبیه یک پادگان سرد و کسل کننده و گاهی ترسناک بود. هر چند هیشکی جدی نمیگیره ولی دوره ما (الان 37 سالمه) ترسناک ترین چیز در مدرسه، شوخی و آزارهای جنسی دانش اموزان دیگه بود، مخصوصا دوره راهنمایی و دبیرستان. به کی میگفتیم؟
ناشناس
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
چه متن بی ربطی پس علم چیست خب همین علوم وریاضی وجغرافی و غیره است که دانش اموز باید اموزش ببیند چطورعلوم را باید اموخت شما فکر می کنید اگر یک رشته ورزشی هم بروید تا حرفه ای شدن استرس وسختی باید تحمل کنید با جانم وعزیزم که علمی اموخته نخواهد شد
علی تهرانی
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
اشک تو چشام جمع شد....
به امید آزادی کودکان در بند نظام آموزشی قرون وسطایی
ناشناس
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
البته که درس خواندن هم باید باشد ولی چون خوب می دونم در بزرگسالی دیگر نه می تونن و نه قادرند که شاد باشند برای همین باید در بچگی فقط بازی و شادی هم بکنن که حسرتش تو دلشون نمونه :)
ناشناس
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
بیگ لایک
ناشناس
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
من 42 سالمه هنوز خواب مدرسه ، استرس امتحان و تنبه شدن را ميبينم.
بنظر من اول بايد به معلمان و مديران را حداقل دوسال اموزش روانشانسي و اشنايي اموزش نوين بدهند
لوکس
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
حیف زمانی که برای درس خوندن گذاشتیم
ناشناس
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
هرویرانی نشانی است از غیاب انسان.
ناشناس
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
انتقادها به جاست . ممنون از روشنگری . ولی خواهشا را هکار هم ارائه بدین . آخه مسولان ما به همین شیوه آموزش دیدن و راهی جز این بلد نیستن . الگوی کشورهای دیگه رو برسی کنید . و اطلاع رسانی کنید شاید به گوش مسولان هم برسه و اثری داشته باشه
ناشناس
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
قانون تدوین هم بشه اجراکننده هاش ناامید و سرخورده اند...
معلمان را دریابید. این همه مینویسید یکبار هم از درد دل معلمین بگین تا این نیروی عظیم رو هم همراهتون کنید
امیر
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
تشبیه جالبی بود اما این حرفها رو که خودمون هم میدونیم اگر پیشنهادات جایگزین معرفی میکردین مقاله کاربردی تری برای خوانندگان میشد و حتی قدرت مقایسه پیدا میکردیم چون درباره همون سیستم های جایگزین اطلاعات کمی داریم یا اصلا نمیدونیم.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
بعد از 18 سال درس خوندن فقط خوندن نوشتن به يادم مونده و از اون استفاده ميكنم . پس اگه اون هم رياضي و هندسه و شيمي و فيزيك و عربي و .... را هم نمي خواندم هم ميشد . كاش به جاي اين همه اضافات ، فقط آداب اجتماعي و درس زندگي و كار تيمي يادمون مي دادن .:pensive::pensive:
ناشناس
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
نمیشه کامل برنامه را حذف کرد بهرحال برای زمان خودش موثر بوده ولی دردناک بود که بعضی بچه ها را زود از مدرسه دلزده میکرد!!!! من فکر میکنم بهتر است فصلی باشه هر کتاب- مثلا فارسی دوماه - تعلیمات اجتماعی 1.5 ماه و ریاضی 2.5 ماه و الی آخر- یعنی در این دوماه مشخص فقط ریاضی تو مخش باشه
ناشناس
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
خدا ميدونه دهه 60 چقدر تنبيه بدني مي شدم . به خاطر هيچ . نه بي ادبي ميكردم ، نه قوانين مدرسه رو نقص ميكردم و نه اذيت آزار همكلاسيها .فقط نمره هام پايين بود . تنبيه هاي بدني سخت و وحشتناك
صالح
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
دو صد گفته چون نیم کردار نیست... دولت مطبوع تان بر سر کاره اما هیچ اقدامی انجام نمیده... پس بهتره لطفا سکوت کنید...
جواد
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
سلام
من الان 36 سالمه و هنوز که هنوز اثرات نظام آموزشي که تو دوران ابتدايي و راهنمايي داشتم مثل استرس و .. تو وجودمه.
کاملا حرف دل من رو زديد.
poorya
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
دوازده سال در مدرسه درس خوندم به جز خواندن و نوشتن و جمع و تفریق چیز دیگه یاد نگرفتم.اگه خودم خونه درس میخوندم و به مدرسه نمیرفتم میتونستم این چیزا رو تو یک سال یاد بگیرم.یعنی حداقل یازده سال عمرم بر فنا رفت.
علی
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
زنده باد بسیار بسیار از نویسنده این مقاله ممنونم براستی چرخ عقب ماندگی کشور عزیزایران در همین چند سطر بدرستی بیان شده وخواهشم اینست با توجه به اینکه هم دوستداران ایران عزیز و هم دشمنان زیرک انتقاد میکنند برای اینکه این صف بندیی از هم تمیز داده شود راهکارهای علمی و عملی وتجربیات سایر کشورهای موفق در نظام آموزشی را نیز بیشتر بیان کنید.
Al-Ma
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
البته به چنین اعلامیه ای نیاز داریم. اما تو رو خدا از اون ور بوم نیفتید. بچه ها باید توامان اجازه بروز خلاقیت داشته باشن و همینطور نظم پذیری و مسئولیت پذیری رو یاد بگیرند. و الا اگر بروز خلاقیت «مد» بشه باز از فردا حرکتی حال و حوصله نداره درس بخونه می گه من در ادبیات و هنر استعداد دارم باید «به حرف قلبم گوش بدم»!!! بعد هم می رده هم آبروی ادبیات و هنر رو می بره و هم یه عمری رو به ولنگاری می گذرونه.
خويي
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
90 درصد ما شانسي زندگي ميكنيم نه برنامه داريم نه براي ما برنامه دارند هرچه پيش ايد خوش ايد هستيم افسوس
خودم
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
مقاله بیخودی بود پس چجوری یاد بگیرند همیشه آموزش باید نظم و قوانین خودشو داشته باشه بنظرم آموزش مثل ارتش باید باشه که فرد نظم رو تو زندگیش باد بگیره اگه رها کنند که همه میزنند به طبل بی عاری
پاسخ ها
عسگری
| |
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۹
عزیزم یکم در مورد سیستم های آموزشی روز کشورهای موفق مانند کشورهای حوزه اسکاندیناوی مطالعه کنی خیلی ضرر نمیکنی
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
بیگ لایک
امیر
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
متن رو که خوندم بیشتر نگران آینده پسرم شدم که نزدیک به 4 سالشه... متاسفانه من و مادرش هر دو با مدرک فوق لیسانس توی رفع و رجوع کردن اولین و ساده ترین نیازهای زندگی موندیم... ((زندگی حداقلی))... راهی هم به خارج ندارم که بدونم اونجا سیستم آموزشی خوبی در انتظارشه... چرا و واقعا چرا ذهن بچه ها رو با چیزهای الکی مثل حسابان توی کلاس ششم پر می کنن در حالی که دو واحد آداب اجتماعی و رعایت حقوق شهروندی بهشون یاد نمیدن؟؟ لعنت به این سیستم آموزشی از پایه خراب
تعداد کاراکترهای مجاز:1200