عصر ایران ؛ نهال موسوی - در چند روز گذشته پخش سریال دلدادگان به کارگردانی منوچهر هادی از تلویزیون پایان یافت، بعد از حواشی به وجود آمده در پایان سریال دلدادگان و اعتراض مخاطبان، منوچهر هادی (کارگردان این سریال) با اعلام اینکه صداوسیما دخل و تصرفی در قسمت پایانی سریال نداشته، گفت که یکی از بازیگران سریال (پانتهآ بهرام) به دلیل طلب مالی که از پروژه داشتند حاضر نشدند در قسمت پایانی به ایفای نقش بپردازند و بههمین دلیل تیم کارگردانی مجبور به تغییر قسمت پایانی سریال شده است.
منوچهر هادی گفت: «دستمزد پانتهآ بهرام تا پایان دو ماه تسویه شد من به او زنگ زدم و گفتم شما تنها کسی هستید که ۱۵ روز جلوتر هم هزینه کار را گرفتهاید. ایرج محمدی تهیهکننده کار برای حضور این بازیگر چک کشید اما باز هم خانم بهرام گفت نقد میخواهد و من این بار گفتم اگر او بیاید من میروم. خانم بهرام تربیت شده تئاتر است، او اتفاقا باید به خاطر این رفتارش توضیح بدهد و از مردم عذرخواهی کند چرا که مردم از این فینال دلشکسته هستند.»
مدیر جوان شبکه 3 هم در دفاع از عملکردش نسبت به برنامه 90 مثال سریال دلدادگان را می آورد که یک بازیگر باعث تغییر در نتیجه آن شده است!
بعد از این موضوعات، پانتهآ بهرام بازیگر نقش افسانه سریال دلدادگان در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرد که با وجود اینکه از سریال مورد نظر طلب داشته، حاضر بوده در قسمت پایانی بهایفای نقش بپردازد اما گروه منتظر آمدن او از سفر نشده و خودشان پایان سریال را تغییر دادند.
در پستی که در اینستاگرام منتشر کرد هم اعلام کرد : 1- اگر بازیگر چک شما را قبول نمیکند، به اعتبارتان شک کنید ۲- دروغ دیوار بلندی نیست، بوته ی کوتاهی ست که نمیشود با هیاهو پشت آن پنهان شد ۳- حق گرفتنی ست( هر چند من هنوزم نگرفتمش)
گلاب آدینه (بازیگر سینما و تئاتر) در حمایت از پانته آ بهرام نوشت: « هميشه شعبان يك بار هم رمضان . تا كي ، تا كي عوامل سريالها بايد ماهها و ماهها و ماهها دنبال گرفتن دستمزد خود باشند؟ نمي دونم دقيقا أصل ماجرا چيه؟ كي درست ميگه كي غلط ولي به نظر من اگر پانتهآ خانم به خاطر نگرفتن دستمزد به كار ادامه ندادهاند كار خوبي كردهاند. بالاخره يك بار هم كه شده يكي ميبايد اين كار رامي كرد.»
چنان که گلاب آدینه اشاره کرده است همیشه بسیاری از عوامل فیلمها و سریالها بعد از اتمام کار دنبال گرفتن مطالباتشان هستند اما عموما با یک پروسه پیچیده و چند ماهه مواجهه می شوند که بیشتراوقات از گرفتن آن صرفنظر می کنند چون وقت و توان این پیگیری را برای چند سال ندارند.
گوهر خیر اندیش هم با حمایت از پانتهآ بهرام و گلاب آدینه اعلام کرد که هنوز دستمزد کامل سریال دیوار به دیوار 2 که 11 ماه از پخش آن گذشته است را دریافت نکرده است.
از طرف دیگر این اولین بار نیست که یک بازیگر به دلیل تعویق افتادن مطالبات مالی از ادامه پروژهای امتناع میکند، معروفترین آنها فیلم "چ" حاتمیکیا است که فریبرز عربنیا هم به دلیل تمام شدن زمان قراردادش حاضر به ادامه همکاری نشد و سکانس پایانی فیلم عوض شد.
بنابر قوانین و ضوابط موجود در قرارداد بازیگران اگر بازیگری قراردادش هنوز تمام نشده باشد چنان راه بر او بسته است که نمی تواند از ادامه کار امتناع کند چون هم با ممنوع الکاری و هم جریمه های ناشی از خسارت به پروژه مواجهه خواهد شد و هر وقت که بازیگری توان چنین کاری را دارد یعنی به لحاظ قانونی این اختیار را دارد ( حال می تواند دلیل آن تمام شدن قرارداد یا انجام نشدن مفاد قراردادش باشد).
آنچه که مهم است این است که نارضایتی محاطبان از سریال فقط محدود به یک قسمت آخر آن نمیشود بلکه به کل سه فصل از سریال برمیگردد و کارگردان و تهیه کننده سریال با مطرح کردن ماجرای حضور نیافتن پانتهآ بهرام سعی در به انحراف کشاندن این قضیه دارند.
اگر بخواهیم از گافهای فصل دوم مثل نجات پیدا کردن فرزانه و فرزندش در آتشسوزی مهیب خانه تا دزدیدن بچه و عمل جراحی پلاستیک عبور کنیم، فصل سوم سریال با ضعفهای عجیب و غریبی در فیلمنامه مواجه بود.
ایجاد علاقه بین دختر و پسری که خودشان نمیدانند خواهر و برادر هستند (که آنهم نیستند) ، از دمدستترین تمهای داستانی دنیاست. نویسندگان «دلدادگان» برای اینکه چنین موقعیت دراماتیک نخنمایی را ایجاد کنند، دست به دامان تغییر حکومت در ایران شدهاند تا مقدمات جدایی پدر و مادرها از یکدیگر و خلاصه تمام مسائلی که باعث میشود یک خواهر و برادر از هم جدا شوند و بعد به شکل سوءتفاهمی از عشق کنار هم قرار بگیرند را در داستانشان فراهم کردند. و همه این اتفاقات برای مخاطب امروزی تکراری و قابل پیشبینی است و بیشترین علت نارضایتی از سریال به این مهم بر میگردد.
از این مسائل ساده در فیلمنامه گذشته، این همه حاشیه درست شده برای قضیهای نه چندان مهم و درون گروهی عوامل سریال، زحمات تقریبا 2 ساله تمام گروه چند ده نفره سریال را تحت الشعاع خود قرار داد و باعث شد که اساسا کار هنری و زحمات تمامی عوامل در معرض تقدیر یا نقد قرار نگیرد ولی در وهله اول باید یادمان باشد که هم هزینه و هم زحمات یک سریال 3 فصلی بسیار بیشتر و فراتر از آن است که با یک قسمت آخر آن بخواهد مورد ارزیابی قرار گیرد.
باید به تهیه کننده و کارگردان سریال دلدادگان یادآوری کرد که بیشتر از اراده برای حل مشکل یک نوع لج و لجبازی از همین گفته های خودتان پیداست وقتی که کارگردان می گوید: «اگر او بیاید من میروم» . کارگردانی کردن فقط دکوپاژ و بازیگری و انتخاب اندازه نما نیست بخشی از آن هم تعامل و همدلی و رفع کدورت بین افراد گروه است.
در طول سالیان گذشته همواره شاهد بودهایم که در زمان ساخت یک فیلم یا سریال عوامل آن به نوعی از درک و تفاهم می رسند که هر کدام از اعضا گروه مشکلات پیش آمده برای گروه تولید را مانند مشکلات خود بدانند و با همه فراز و فرود کار باز این رشته همکاری را پاره نکنند ولی گویا در سریال دلدادگان چنین فضایی حاکم نشده است. و گره زدن سرنوشت یک سریال به عدم حضور یک بازیگر در قسمت پایایانی آن دقیقا به مثابه یک شوخی است که شوخی آن هم قشنگ نیست!
ضمنا این عرف است که چک را برای چندماه بعد میدهند
کار این بازیگر بسیار زشت و توهین به شخصیت ملت عزیزمون بود
یک اکیپ ۲۰۰ نفره منتظر باشن تا خانوم کی دلش میخواد از مسافرت برگرده ادعای حرفه ای بودنتون هم میشه
این مجموعه مال چهل سال پیش بود. ساختن چنین فیلمی پول وامکانات هدر دادن است
دعوای عوامل فیلم به کنار.
متاسفانه فیلمهای ایرانی معولا اول خوبی دارد وبعد تا آنجا که بشود فیلم را می کشند و در قسمت پایانی سعی می کنند به بدترین شکل تمامش کنند
گرفتی دستت هر چه میخواستی گفتی در کوچک بودنتان همان بس که در نبود طرف سخن میگوئید.
بعدشم در هر حال دلدادگان مزخرف بود حضور خانم بهرام در قسمت آخر نجاتش نمیداد
قانونی که گذاشتیم میگه پول در برابر کار.
پس نباید خرابش کنیم.
و اینکه: حساب به دینار، بخشش به خروار
خانم بهرام کار بسیار درستی کرده.
امیدوارم این بساط کوتاه آمدن سر حقوق، بخاطر دوستی و همکاری و رفاقت تو جامعه ما روزی جمع بشه.