اکبر مختاری*
با ناپدید شدن مرموز "جمال خاشقجی" ستون نویس نامدار واشنگتن پست و روزنامه نگار نزدیک به نهاد سلطنت در عربستان دوران امیر عبدالله در استانبول ترکیه، گویی ماه عسل ولیعهد جاه طلب عربستان و دونالد ترامپ به پایان رسیده است.
واکنشهای مقامات کاخ سفید در ابتدای انتشار خبر ناپدید شدن خاشقجی نرم و دیپلماتیک بود تاجاییکه دونالد ترامپ بیان کرد که معاهدههای تسلیحاتی با عربستان را فدای این اتفاق نخواهد کرد.
این درحالی است که با تلاش رسانههای نوشتاری و دیداری ایالات متحده و پیگیری برخی سناتورهای پرنفوذ آمریکایی، بعد از چند روز حتی دونالد ترامپ نیز موضعش را تغییر داد و از تنبیه احتمالی دولت سعودی در صورت دست داشتن در قتل احتمالی روزنامهنگار سعودی واشنگتن پست سخن گفت.
سوالی که قابل طرح است این که چه مورد یا موارد مهمی سبب گردید که دونالد ترامپ نیز حداقل در بعد اعلانی نسبت به سعودی واکنش تندتری را اتخاد کند؟ آیا تعبیر "دوشیدن بیشتر گاوشیرده" که به واژهای تکراری برای برخی تحلیلگران داخلی در مورد سیاست خارجی ترامپ در برابر عربستان سعودی شده است در اینجا نیز صحت دارد یا اینکه بحث پیچیدهتر از اینگونه سخنان است.
برای درک چرایی واکنش ترامپ ابتدا باید نگاهی به اصول سیاست خارجی ایالات متحده داشت.
سیاست خارجی ایالات متحده در برگیرنده مشروعیت چهار ارزش مهم است.
مشروعیت لیبرالیسم(آزادی سیاسی،اقتصادی و فرهنگی)،مشروعیت تجارت آزاد،مشروعیت دمکراسی و مشروعیت سازمانهای بینالمللی است.
حال هر کدام از موارد اعلامی فوق گاهی در دوران یک رییس جمهور در آمریکا بیشتر بها داده شده و گاهی کمتر بها داده شده است.
سیاست خارجی ایالات متحده میان ارزشها و منافع تعادل ایجاد کرده است و میکوشد حتی منافع ملی را گاه در چارچوب ارزشهای مدنظر پیاده سازی نماید.
دونالد ترامپ بعنوان رییس جمهور آمریکا اگرچه خود رگههای زیادی از ستیز با ارزشهای لیبرالیسم بخصوص در حوزه آزادی بیان دارد لیکن ساختارها روند گریز کامل از ارزشهای قابل احترام آمریکا را دشوار مینماید.
تغییر روند رفتار دونالد ترامپ نسبت به پرونده جنجالی جمال خاشقچی را میتوان در چارچوب فشار بخشی از ساختار(کنگره) و جامعه مدنی (رسانه ها،افکارعمومی و...) در آمریکا نسبت به این رویداد دانست.
آزادی بیان در آمریکا بخشی از فرهنگ و هویت این کشور است و قتل روزنامهنگار آنهم روزنامه نگار نشریه آمریکایی ضربهای جدی به ارزشهای آمریکایی تلقی میگردد.
احتمال قتل خاشقجی بعنوان ستوننویس واشنگتن پست توسط مقامات سعودی اگرچه ممکن است بعنوان دستاویز دعواهای سیاسی در آمریکا علیه روابط ترامپ و بن سلمان استفاده گردد لیکن آنچه ترامپ را وادار به واکنش میدارد فشار سیستمی است که برای جان روزنامه نگاران و آزادی بیان ارزش قائل است.
در آخر باید یادآور ساخت اگرچه در نهایت منافع ملی بر ارزشها در سیاست خارجی آمریکا ارجحیت مییابد لیکن این ارجحیت منافع ملی در زمانی قابلیت پذیرش بیشتری مییابد که حداقل در تضاد جدی با ارزشها و هویت آمریکا و آمریکاییان نباشد.
*مدرس علوم سیاسی