صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۳۴۵۶۲
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۱۴ مهر ۱۳۹۷ - 06 October 2018

فریب زندگی اسلایسی را نخوریم

احسان محمدی

عصرایران؛ احسان محمدی- یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف!

صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفته‌اند. چند نفر نوشته‌اند همین فردا میرم «شوور»! می‌کنم، دو_سه نفر نوشته‌اند اصلاً من به عشق همین پاها می‌خوام بچه‌دار شم و ...

مردی روی نوک کوهی ایستاده و دست‌هایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قله‌ها!

زنی در اینستاگرام عکسی از قورمه‌سبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش می‌خواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمه‌سبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.

دهها نفر نوشته‌اند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما...حسودیم شد.... خوش به حال جفت‌تون... دلم برای خودم سوخت و ...

مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کرده‌اند که خوش به حالت و مبارکه و ...

اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. زندگی اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین می‌کنیم و به واسطه شبکه‌های مجازی به دیگران اجازه می‌دهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت می‌کنند.

بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوست‌داشتنی غش و ضعف می‌روند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار می‌شود، زار می‌زند، نمی‌خوابد، پوشک‌اش نیاز به تعویض دارد، شیر می‌خواهد، خواب را از آدم می‌گیرد و ... بعید است هنوز «فقط» به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمی‌خواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم می‌خواهد. می‌توانید؟

این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمه‌سبزی در فضای خانه می‌پیچد یا مرد می‌نشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمی‌شود بسیاری از همسران احساس ناکامی می‌کنند که پس چرا زن من قورمه‌سبزی نمی‌پزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمی‌بافه پس دوستم نداره!

مردی که خسته از جدال در یک زندگی بی‌رحمانه به خانه می‌آید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بی‌ثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمی‌ماند که شب هنگام وقتی می‌رسد بنشیند به بافتن گیسو!

البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصله‌اش را نداشته‌باشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیده‌اید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چین‌شده از یک زندگی است. یک اسلایس!

فتح قله ها لذت‌بخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوک‌کوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرق‌ریختن، زمین‌خوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک اسلایس لذتبخش!

مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطه‌خوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را می‌دانستیم هرگز غبطه نمی‌خوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.

خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوست‌دارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگی‌شان فرض کنیم، دست به مقایسه‌اش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم. «زندگی اسلایسی» می‌تواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکس‌هایی که می‌بینیم و حرف‌هایی که می‌شنویم تنها بُرش‌هایی گزینش شده‌اند، نه تمام آن!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
بسيار هوشمندانه و عالي بود
ناشناس
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
موضوع جالب بود ولی نویسنده نتوانسته یا نخواسته آنرا خوب بپروراند و نکات مهمش را بگوید
سروش
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
جناب عصرایران بدان با این مطلب به زندگی های زیادی آرامش بخشیدی و از دعواهای زیادی جلوگیری کردی.
شهروند
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
متن زیبایی است صد البته که زندگی هر شخصی در یک لحظه خلاصه نمیشود و نباید غبطه خورد بر لحظات شاد و احتمالا تصنعی دیگران . یک بیت شعر یادم آمد بی مناسبت ندیدم که اینجا بنویسم.
برق را در خرمن مردم تماشا کرده است
آنکه پندارد که حال مردم دنیا خوش است
ناشناس
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
اینستاگرام تهوع آورترین و منزجرکننده ترین شبکه اجتماعی که تا حالا دیدم به جز کارهای مربوط به بیزنس و کسب و کارها که تبلیغات محصولاتشون رو اونجا قرار میدند و یا صفحات انسان های شناخته شده (به جز سلبریتی ها) محتوای بدرد بخوری نداره. البته چند باری به صورت لایو در جلسات پرسش و پاسخ شرکت کردم که از نکات مثبت این شبکه بود.
پاسخ ها
قندک
| |
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
همینجا خودت چندین مورد از نکات مثبت این شبکه را گفتی. پس چرا "ینستاگرام تهوع آورترین و منزجرکننده ترین شبکه اجتماعی که تا حالا "دیدی؟!!! این یک ابزاره مفید و غیر مفید بودنش هم بستگی ب فرهنگ استفاده کننده داره
بهمن
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
درست و منطقی نوشته بودین اما یه اشکال بر اون وارده
در این سالها باب شده از کلمات و اصطلاحات انگلیسی استفاده نا به جا میشه البته منظورم کلمات معمول مثل فرم یا کپی که دیگه در زبان ما جا افتادند نیست اسلایس کاربردی در ادبیات معمول ما نداره اگرچه این رویه داره به یه عادت تبدیل میشه ولی همین مسئله به زبان ما داره لطمه میزنه
فقط به بیان ایرانیهای خارج از کشور در شبکه های ماهواره ای توجه کنید تا منظورم رو بهتر متوجه بشین
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
خیلی متن خوبی بود و چقدر این روزها به این طور یادداشت ها نیاز داریم
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
اون قدیمها که این چیزها نبود چشم وهمچشمی هم کمتر بود همسایه ها هم باهم مهربونتر بودند
علی
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
البته اگر کسی واقعاً چیز جالبی تو زندگیش داشته باشه نمیاد تو اینستاگرام جار بزنه. نگهش می‌داره برای خودش
ناشناس
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
خوب بود، ممنون
محسن
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
درست میگید.
سارا
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
عااالی
تعداد کاراکترهای مجاز:1200