امید خزانی
در دنیای امروز سیر تحولات بسیار سریع رخ میدهند و کشورها و حتی شرکتهایی که خود را با این سرعت تحولات وفق ندهند محکوم به نابودی و فراموشیاند. امروز دیپلماسی سنتی جای خود را به دیپلماسی عمومی ، سایبر دیپلماسی (cyber diplomacy) و دیجیتال دیپلماسی داده است.
اگرچه سابقه سیاسی و دانش بالای بسیاری از دیپلمات های کشورمان شایسته احترام و کرنش است اما با توجه به تحولات شگرف دنیای مدرن، نحوه نگاه سنتی به تعاملات بین المللی و سطح کنشگری برخی دیپلمات های ما در کشورهای محل ماموریت شان در عدم به کارگیری دیپلماسی کنشگرعمومی و سطح تاثیرگذاری بالا یادآور همان نگاه سنتی صدرالسلطنه معروف به حاجی واشنگتن است که با واقعیت های دنیای پیرامونش فرسنگ ها فاصله داشت ! واقعیت امروز دنیای دیپلماتیک واقعیت های زبانی، رسانهای و تسلط فناوری اطلاعات است و اگر دیپلماتی فاقد دانش زبانی بالا و نحوه تعامل با رسانهها باشد بیشک در زمان بد و در جای بد قرار گرفته است!
دیپلماسی عمومی خلا مهم سیاست خارجی ایران
آیزنهاور معتقد بود "افکار عمومی عامل پیروزی جنگ هاست". ایران اکنون در قاره اروپا 30 سفارتخانه فعال دارد اما سفرای این سفارتخانه ها نه فعالیت چشمگیری در زمینه سایبر دیپلماسی دارند و نه اراده ای به اجرای دیپلماسی عمومی دارند و نه به تلاشی گسترده از طریق رسانه ها در زمینه حفظ مهمترین دستاورد سیاسی چند سال اخیر دیپلماسی ایران یعنی برجام که می بایست از طریق دیپلماسی عمومی و افزایش سطح کنشگری پایین به بالا(bottom-up) در کنار سیاست ورزی سنتی در سطح اروپا حفظ شود، اهتمام می ورزند.
تقویت دیپلماسی عمومی ایران در سطح اروپا که باید دستور کار روزانه سفارتخانه ها و به کمک شرکت های PR (شرکت فعال در زمینه روابط عمومی) انجام پذیرد محدود شده است به حضور شخص وزیر در ملاقات های دوجانبه در حالیکه رقبای منطقه ای ایران عربستان، امارات، اسراییل حضور بسیار پرسر و صدایی در زمینه گسترش دیپلماسی عمومی دارند. جای شگفتی است که سفارت ایران در فرانسه –به عنوان یکی از مهمترین سفارتخانه های ایران در جهان- تا همین چند روز پیش 30 شهریور 97 دارای حساب توییتری نبوده است!
دیپلمات های باتجربه ای در ایران وجود دارند که به خوبی قادرند همانطور که ویل دورانت می گفت به عنوان یک سیاستمدار خوب در عین صحبت کردن حرفی نزنند! اما بی شک یکی از مهمترین نقاط ضعف دستگاه دیپلماسی ایران فقدان دیپلمات هایی است که بتوانند به فصاحت - با تسلط کامل به یک یا چند زبان بین المللی -وارد بحث های سیاسی و رسانه ای شوند و فراتر از واکنش های مکتوب و بیانیه ای عمل کنند چون دیپلماسی هنر بهره گیری از لحظه هاست.
اصولا مشکل زبان انگلیسی نقطه ضعف اساسی در سیاست ایران است و تداوم چنین معضلی دردستگاه دیپلماسی پذیرفتنی نیست . دیدن نمایندگان ایران در کنفرانس های بین المللی با گوشی های مخصوص ترجمه در گوششان جای تاسف است!
سطح اثر گذاری دیپلماسی در کشورهای غربی که ساختار لبیرال دموکراسی دارند با سطح کنشگری دیپلماتیک در کشورهایی چون چین و روسیه، و اغلب کشورهای آسیایی و خاورمیانه کاملا متفاوت است. در کشورهای غربی سطح کنشگری bottom-up پایین به بالا است یعنی سطح اثرگذاری کاملا متاثر از رسانه های خصوصی و صدها نهاد و موسسه مردم-نهاد است که تاثیر مستقیمی در تصمیم سازی مقامات دولتی و روسای شرکت های خصوصی دارند.
بنابراین برای اثرگذاری بیشتر و برای افزایش سطح کنشگری سفارتخانه های ایران در کشورهای اروپایی باید استراتژی لازم برای بهره گیری از دیپلماسی عمومی داشته باشند. هر یک از سفرای ایران باید بتوانند مقالات متعددی در روزنامه های مهم اروپا به قلم خود چاپ کنند و در برنامه های زنده خبری و تحلیلی و مناظره های پربیننده – بدون نیاز به مترجم-- حاضر شوند ؛ اقدامی که در چندین سال گذشته بسیار کمرنگ بوده است.
بنابر تعریف آقای بلک ول Blackwellدیپلماتی که دانش زبانی و فصاحت بالا نداشته باشد سایر ویژگی های مثبت او هم تحت الشعاع قرار گرفته و دیده نمی شود. اصولا دیپلماتی که نتواند بدون واسطه وارد مذارکره و مباحثه شود مثل خلبانی است که مهارت زبان بین المللی نداشته باشد!!
ویژگی های دیپلمات موفق
از 15 ویژگی که رابرت بلک ول ، استاد برجسته علوم سیاسی و روابط خارجی کالج بلفر دانشگاه هاروارد برای یک دیپلمات موفق نام می برد ، داشتن فن بیان بالا و فصاحت و نیز توانایی زیاد در نوشتن مقاله و تحلیل های دقیق در کنار مطالعه تاریخ – حتی المقدور تاریخ مرتبط با محل ماموریت- مذاکره کننده سرسخت بودن و ذهن تحلیلی و موشکافانه داشتن اهمیت بالاتری دارند!
کورنر راس نویسنده کتاب " دیپلمات مستقل" معتقد است ساختار و کارکرد های سنتی موجود در دیپلماسی کنونی دنیا جوابگوی چالش های جدی معاصر نیست و نوعی از دیپلماسی که بازیگران مهم غیردولتی را به تعامل می خواند برای دنیای امروز ضروری است.
در دوره ی دکتر جواد ظریف نقطه عطفی از نظر اجرایی در 4 دهه گذشته در سیاست خارجی ایران به وجود آمد و برای اولین بار دیپلماسی ایران از حالت بیانیه ای و مکتوب و واکنشی به دیپلماسی کنشگر و تعاملی با بهره گیری از ظرفیت های زبانی بالا تبدیل شد.
برای مثال نمونه موفقی از دیپلماسی عمومی از نوع bottom-up (پایین به بالا) توسط دکتر ظریف در باره تکنولوژی موشکی ایران دو سال پیش در حاشیه اجلاس اقتصادی داووس در پاسخ به خبرنگار ژاپنی رخ داد.
پاسخ ایشان که به فصاحت با چاشنی احساسات ارایه شد هزاران بار در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و میلیون ها بیننده شبکه تلویزیونی نیز آن را دیدند و به جرات می توان گفت همان پاسخ 3 دقیقه ای ایشان که چندین دقیقه تشویق حضار و خبرنگارن را در پی داشت، از نظر وزنی و تاثیرگذاری در افکار عمومی از صدها ساعت دیپلماسی سنتی پشت درهای بسته کارسازتر بوده است . https://www.youtube.com/watch?v=yweu-sOGQGw
ترکیه با بهره گیری از دیپلماسی عمومی در بحران سیاسی در سوریه امتیازات زیادی از اتحادیه اروپا گرفت. ترکیه برای جلوگیری از ورود مهاجران سوری به اروپا و صرفا برای اسکان دادن آنها در مرز خود 6 میلیارد یورو دریافت کرد و مجوز ورود بدون ویزای اتباع خود به اتحادیه اروپا را تضمین کرد.
این در حالی است که ایران بیش از 35 سال است که میزبان بیش از 2.5 میلیون پناهجوی قانونی افغان و چندین میلیون پناهجوی غیرمجاز بوده است، در حالی که نتوانسته است هیچ امتیازی از غرب و جامعه جهانی در قبال این خدمت بشردوستانه بگیرد ! آیا یکی از سفرای ایران در سوییس ، اتریش ، بلژیک که مقر بسیاری از سازمان های مهم بین المللی است در روز جهانی پناهجو ( 30 خرداد) میزبان نمایشگاه یا کنفرانس مطبوعاتی در این زمینه بوده است؟
هیچکدام از سفرای ما در اروپا نتوانسته اند در سالگرد سرنگونی هواپیمای غیرنظامی ما توسط امریکا و نیز ده ها مورد سوانح سقوط هواپیماهای غیرنظامی به دلیل فرسودگی با برگزاری نشست های چالشی افکار عمومی اروپا را نسبت به تحریم صنعت هواپیمایی غیرنظامی ایران حساس کنند ! مهمترین سلاح دیپلماسی در غرب افکار عمومی است که از طریق رسانه ها و دیپلماسی دیجیتال می شود آن را همراه کرد. چندین سال است که افکار عمومی اروپا برضد کالاهای اسراییلی متحد شده است و فشار آمریکا و حتی برخی رهبران اروپایی هم نتوانسته است این تحریم را بشکند!
اگر ما توانسته بودیم برجام را در عرصه دیپلماسی عمومی در اروپا بکشانیم و افکار عمومی اروپا را بیش از سطح فعلی از طریق کنشگری در رسانه تحت فشار قرار دهیم و پویش های تحت عنوان هزینه برای صلح و استقلال اروپا شکل می دادیم شرکت های نفتی اروپا مانند توتال و حتی شرکت های هواپیمایی ایتالیایی و فرانسوی و ده ها شرکت دیگر به راحتی نمی توانستند از توافقات تجاری با ایران با وجود حمایت دولت هایشان خارج شوند!
مالکوم ایکس فعال اجتماعی آمریکایی می گفت "رسانه ها قدرتمندترین ابزار کره زمین هستند! آنها قدرت این را دارند که گناهگار را بی گناه و بی گناه را گناهکار معرفی کنند و این یعنی قدرت! چون آنها بر افکار عمومی تسلط دارند." دیپلماسی عمومی ما عملا به دلیل مشکلات زبانی و عدم شناخت دیپلمات های کشورمان از کارکرد رسانه ها نمود بسیار کمرنگی داشته است.
ناوگان فرسوده مسافری ایران ، موضع دفاعی و توسعه موشکی، قربانی سلاح های کشتارجمعی بودن، کودتای 28 مرداد 32 ، نقش رقبای منطقه ای ایران در 11 سپتامبر، مهاجرپذیری بی چشمداشت ایران مواردی است که می شد دیپلماسی عمومی را به خدمت گرفت.
گویی سفارت های ایران در پایتخت های مهم اروپایی صرفا برای صدور ویزا و برخی تعامل های فرهنگی و اقتصادی راه اندازی شده اند.
برای مثال بجای اینکه سفارتخانه های ایران صرفا بیانیه در محکومیت گردهمایی منافقین( مجاهدین خلق) صادر کنند، می توانستند هر سال نشست های رسانه ای (Forum) همراه با نمایشگاه عملیات تروریستی های آنها برگزار کنند اما مهمترین شرط لازم برای چنین سطحی از کنشگری داشتن سفیری است که مسلط به زبان انگلیسی و زبان های دیگر باشد و تعامل مناسبی با رسانه ها داشته باشد!
بر همین اساس تعامل با کشورهای مختلف نیازمند اخذ رویکردهای متنوعی است و صرفا با اتخاذ رویکدهای سنتی نمی شود راهکارهای دیپلماتیک را در کشورهای مختلف پیش برد.
دوره کنونی دیپلماسی دوره بازیگران غیردولتی non-state actors است و مادام که سطح کنشگری پایین به بالا با قدرت و با استفاده ازدیپلماتهای مسلط به زبان های خارجی ( نه صرفا آشنا) متخصصان دیپلماسی دیجیتال و دیپلماسی عمومی در عصر سلطه رسانه ها جدی گرفته نشود، ما دستاوردهای ملموسی در عرصه شطرنج جهانی نخواهیم داشت.
اجرا میشه