صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۳۰۳۶۷
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۸ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۷ - 07 September 2018

بهترین شب خندوانه با محمود کلاری و خاطره مرگ شیر علی قصاب و یاد کیا‌رستمی

خاطرات کار در فیلم های کارگردانان بزرگ آن جا غافل‌گیر کننده شد که گفت از پشت دوربین نظاره گر مرگ بلندقامت ترین بازیگر سینما در فیلم «مادر» بوده است.

 عصر ایران؛ سروش بامداد- برنامۀ تلویزیونی «خندوانه» با حضور «محمود کلاری» فیلم‌بردار پرآوازه و پرافتخار سینمای ایران، یک شب به یاد ماندنی و متفاوت را در شامگاه 14 شهریور و نیز بازپخش در 5 شنبه 15 شهریور ثبت کرد.

سیمای کلاری و سخنان و کنش‌ها و بیان او آن قدر سینمایی بود که «جناب خان»- شخصیت عروسکی با صدا پیشگی محمد بحرانی- به طعنه و در مقام شوخی با مجری اظهار تعجب کرد از این که چهره‌ای با ویژگی های محمود کلاری در تصویر و با این توانایی در بیان باید پشت دوربین بایستد (چون مدیر فیلم‌برداری است) و رامبد جوان مقابل دوربین نقش بازی کند!

جدای این و بر خلاف برنامه‌هایی که پرسش‌هایی مبتذل را با میهمانان و بازیگران در میان می‌گذارند و اگر هم در ابتدا مبتذل نبوده اما به مرور تکراری و بی‌مزه می‌شوند، جناب خان، مجموعه‌ای از پرسش‌های کاملا تخصصی و حرفه‌ای دربارۀ هنر عکاسی و فیلم‌برداری را با محمود کلاری در میان گذاشت که به معنی واقعی کلمه او را شگفت‌زده کرد و به هیجان آورد.

اوج برنامه اما هنگامی بود که فیلم‌بردار پر آوازۀ ایرانی -که بی تردید عامل موفقیت و جهانی شدن شماری از کارگردانان نام‌دار سینمای ایران است- بارها و به بهانۀ ذکر خاطرات خود از دریافت یک جایزۀ مهم و بین المللی سینمایی از عباس کیارستمی فقید نام برد.

رفتار بسیار احترام آمیز رامبد جوان با او نیز ستودنی بود و می تواند و باید الگوی نسل تازۀ سینماگران ایران باشد تا بدانند بر شانۀ چه کسانی نشسته‌اند و جهان را تماشا یا روایت یا تصویر می‌کنند.



در تلویزیون شعار‌زده و ایدیولوژیک که اهل فکر مستقل و مدرن عملا در آن جایی ندارند خیلی هنر می‌خواهد که برنامه‌ای بسازی و در آن از روشنفکران هم یاد کنی ومی‌توان گفت از این حیث گاهی بر عادل فردوسی‌پور هم پیشی می‌گیرد. هر چند عادل جسورتر و 90 پر‌بیننده‌تر است اما فراموش نکنیم فوتبال به حوزه‌های فکر و اندیشه و هنر تعلق ندارد حال آن که «خندوانه» گاه سراغ این موضوعات می‌رود و این نویسنده را که قصد داشت دربارۀ افول آن بنویسد نیز به تحسین واداشته تا در این گزاره تجدید نظر کند که «لوس» شده و «لوس بازی» در می‌آورند تا پولی نصیب تهیه کننده و حامی مالی شود.

محمود کلاری و کارهای او را دوست داشتم و دارم اما نمی‌دانستم قابلیت یک بازیگر حرفه‌ای را هم دارد و یک لحظه پنداشتم بیژن بنفشه خواه است که پیر شده اما محمود کلاری بود با سپیدی موی و ریش که به او می‌آمد وبر چهره اش هم نیکو می‌نشیند.

صحبت‌ها و خاطرات محمود کلاری دربارۀ کار در فیلم‌ های کارگردانان بزرگ یک‌جا غافل‌گیر کننده شد و آن هنگامی بود که گفت از پشت دوربین و در لحظه نظاره‌گر مرگ «شیر علی قصاب» در فیلم «مادر» بوده است.



آقای کلاری البته نگفت «شیرعلی قصاب» بلکه به نام اصلی او (محمود لطفی) اشاره کرد در حالی که مردم او را با همان نام نقشی که در « دایی جان ناپلئون» بازی کرد، می‌یشناسند.

گروهبان سابق ژاندارمری که به بیماری «ژیگانتیسم» یا «غول آسایی» مبتلا بود و به همین خاطر قد و قامتی بسیار بلندتر از افراد معمول ولو بلند قد داشت در «دایی جان ناپلئون» ساختۀ ناصر تقوایی در سال 1354 نقش «شیر علی قصاب» را بازی  کرد.

مشخص نیست که ذکر این نام در تلویزیون جمهوری اسلامی ممنوع است یا محمود کلاری نام اصلی را خود به کار برد یا چون فوت شده نام اصلی را آورد اما وقتی از او به عنوان «بزرگ‌ترین بازیگر سینمای ایران» یاد کرد یک لحظه همه تصور کردند منظور او چهره هایی چون عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان یا شهاب حسینی است اما از اینها تنها اولی درگذشته و آن هم مربوط به سی سال قبل نیست.

کلاری که شگفتی رامبد و حاضران را درباره مشاهده مرگ بزرگ‌ترین بازیگر دید بلافاصله توضیح داد منظور او از «بزرگ» به لحاظ جثه است و اندام.

جالب این که چند بار گفت «آقای لطفی» و توضیح نداد «شیر علی قصاب» یا شاید گفته ولی در بازبینی حذف و سانسور شده چون لابداز دایی جان ناپلئون نباید گفته شود اما نام خیابان «شاپور» را که بعد از انقلاب به «وحدت اسلامی» تغییر کرده همین «شاپور» ذکر کرد.

خاطره این بود که در صحنه ای در کوچه محمود لطفی با آن قد و قامت با بچه ها توپ بازی می‌کرده و ناگهان نقش بر زمین می‌شود و درجا می میرد یا ایستاده می میرد و بعد می افتد و محمود کلاری گفت این صحنه را به چشم دیده و ضبط کرده است و بلافاصله در داخل پیکانی می گذارند تا به بیمارستان منتقل کنند و پاهایش از پنجره بیرون می ماند.

این اتفاق در مرداد سال 1368 رخ داد و فیلم «مادر» در سال 1369 به نمایش درآمد و جالب این که در کتاب «مجموعۀ آثار علی حاتمی» در بخش مربوط به فیلم «مادر» هیچ نامی از مرحوم لطفی نیامده است.

محمود کلاری سال را به خاطر نیاورد اما گفت تابستان بود. به هر رو چون نام این فیلم‌بردار با کارگردانان و بازیگران بزرگ سینما ( نه در مفهوم اندام و جثه که در توان و اعتبار) گره خورده می توان گفت در شبی که میهمان برنامۀ خندوانه شد تلویزیون ایران به واسطۀ هوش رامبد جوان بخشی از دِین خود را به سینمای ایران ادا کرد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
این همه انرژی گذاشتید که در مورد نقش یک بی بته (منظورم خود مرحوم نیست بلکه نقشی که باری کرده است.) بی غیرت که حالا چرا اسم نگفته و فلان و بهمان. تهش که چی؟
دوستدار هنر ایران
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
خدا همه کسانی که برای هنر این مرز و بوم زحمت کشیدند قرین رحمت خودش قرار بده ،
احسان
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
بالاخره کامنتها باز شد. هوررررررررررررررررررااااااااااا
خويي
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
خداوند روح مرحوم شير علي قصاب را شاد كند
ناشناس
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
دائی جان ناپلئون را ایرج پزشکزاد نوشته بهتر ود یادی هم از ایرج خان میکردید!
داوود
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
شما هم اینقدر درگیر این شیرعلی قصاب و اسم خیابان شاپور شدید که اصل خاطره ای رو که کلاری تعریف کرد رو ناقص کردید
همه لطف خاطره این بود که گفت فکر میکردیم لطفی داره بازی میکنه و یکی به شوخی پاش رو گرفت بالا و آب ریخت تو پاچه شلوارش و ....
ناشناس
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۶
کلاری مرد بزرگیه و بسیار بی اذعا.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200