صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۲۷۵۵۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - 19 August 2018

از سری قصه های این روزها، فرزندت کجاست؟

مونا اسلامی بلده

این روزها مد شده است مسئولان عزیزمان می آیند و با فروتنی تمام از شغل فرزندانشان برایمان می گویند. راستش را بخواهید وقتی می بینم چنین فرزندان برومند شریف خوانده، فوق لیسانس دار، دکترادار مملکت بدون هیچ شغل و کسبی در خانه مانده اند دلم می سوزد.

آخر مگر می شود آدمی با این همه کرامات تلاش کند، درس بخواند و به قله های علمی برسد و آن وقت تمام این تلاش هایش بدون مصرف و واضح تر بگویم شغل بماند؟

آدم وقتی می بیند چنین عزیزان چنین با کرامتی بدون کار و به روایت خودمان بی هدف زندگی می کنند از مسئولان هیچ توقع و انتظاریی ندارد که برای بچه هایی که لیسانس و فوق لیسانس پیام نور و یا دانشگاه غیر انتفاعی و حتی دانشگاه های مطرح را دارند کار جور کند.

به هر حال بیکاری است و وقتی چنین عزیزانی بی کار مانده اند ما که جای خود داریم اما تا اینجای قصه را که برایتان گفتیم بیایید باقیش را هم بگوییم.

باقیش سوالی ست که یک دم من را رها نمی کند و آن هم در خصوص نحوه زندگی این عزیزان است. عزیزانی که زحمت کشیده اند و یا لطفی شامل حالشان بوده و توانسته اند در بهترین دانشگاه های کشور درس بخوانند و حالا مزد یک عمر زحمتشان چگونه پاسخ داده می شود؟ یعنی همچون باقی فارغ التحصیلان بیکار بخش اعظمی از روز را در خانه سپری کرده و بعد که هوای خانه شان ابری شد سری به پارک محل می زنند تا ببینند قیمت سیگار و ما بقی اقلام تفن بخش چند است؟ یا آن ها هم این نیاز را احساس می کنند تمامی روز خود را به آشنا و دوست و غریبه بسپرند تا برای فرار از مهلکه بیکاری، شغلی هرچند شده با حقوق نامکفی برایشان پیدا کنند؟

آنطور که مسئولان عزیز دل ما می گفتند دلبندانشان در خانه هستند. خب می دانید این در خانه بودن با مدل ما مردم عادی در خانه بودن به گمانم خیلی فرق دارد.

این در خانه ماندن از آن مدل در خانه ماندن هایی ست که به آدمی خوش می گذرد.

از همان مدل ها که حساب بانکیت پر است، غذا و لباست به راه است و قاعدتا سفرهای رنگی رنگی خوبی را هم به دنبال دارد تا آدمی از حجم این همه بیکاری و تفنن خدای ناکرده دیوانه نشود و بتواند با فراغ بال به امورات خجسته زندگی برسد.

هیچ اشکالی هم ندارد و بسیار خوب است اما سوالی که بیشتر ذهنم را مشغول می کند آن است که کمر عزیزان مسئول با توجه به گرانی های موجود در مملکت و نرخ ارز و دلار و تورم زیر این همه خرج و داشتن فرزندان بیکار خم نمی شود؟

آدمیزاد به واقع دلش میسوزد که عزیزانی این چنین زحمت کش در کشور دارد و صبح تا شب تلاش می کنند و تلاش و تلاش، تا حقوقی مکفی بدست آورند و خرج زندگی خودشان و عزیزانشان را تهیه کنند. خدا قوت عزیز مسئول، قدر تو را می دانیم.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200