عصر ایران- حزب «مهستان ایران» در بیانیه ای تحلیلی به تشریح وضعیت کنونی پرداخته و پیشنهادهایی ارایه داده است.
نام این حزب که از سال 1383 با عنوان حزب کانون مهستان در صحنۂ سیاسی حضور دارد در کنگرۂ اخیر آن در خرداد ماه به «مهستان ایران» تغییر یافت.
عصر ایران در استقبال از فعالیت های قانونی و مدنی و مشارکت شهروندان در تشکل ها متن کامل این بیانیه را به عنوان یک کار رسانه ای نقل می کند و امیدوار است زمینه فعالیت بیشتر برای نهادهای مدنی فراهم آید:
کیفیت نامطلوب زندگی در ایران را شهروندانش با پوست و گوشت خود، و بهطور روزانه، حس میکنند؛ شرایطی که نه تنها اصلاً در شأن ایران و ایرانی نیست، که اگر ادامه یابد باعث به خطر افتادن پایداری ایران خواهد شد. یکی از مهمترین دلایل این کیفیت، وضعیت بد اقتصادی است که نمودهایش را در تورم روزافزون و گرانی کالاها؛ سطح بالای بیکاری؛ رشد و نوسان بیسابقهی قیمت ارز و در نتیجه اُفتِ ارزش پول ملی؛ تعطیل یا نیمهتعطیل شدنِ بسیاری از کارخانهها؛ و... میشود دید که در کنار وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی همچون بیتوجهی به شادی و وجود و آشکار شدنِ فسادِ گسترده میرود که بر دامنهی نارضایتیها و اعتراضهای مردمی بیفزاید.
«حزب مهستان ایران» بر این باور است که نمیتوان شکلگیری وضعیت کنونی را به دلایلی چند «تنها» ناشی از ناتوانی دولت دانست، از جمله: نامعلومی چگونگی توزیع بخش بالایی از درآمد نفتی کشور ــ طبیعتاً در دورهای که درآمدی وجود داشت؛ خارج از خواستِ دولت بودنِ بخش قابل توجهی از بودجهای که در مجلس شورای اسلامی بسته میشود؛ وجود نهادهای اقتصادی بسیار بزرگ و نیرومندی که خارج از نظارت دولت هستند؛ بسته بودن دستِ دولت در سیاستهای کلانش، بهویژه در حوزهی سیاستِ خارجی؛ نشستن فردی چون ترامپ در جایگاه ریاست بر توانمندترین اقتصاد جهان و تحت تأثیر قرار دادنِ میزان کارآیی و اثربخشیِ برجام؛ و در نهایت، فشار نامنصفانه و گاه نابخردانهی رقیبان داخلی.
با این حال، و از آنجا که اعتراضهای مردمی و بازتابِ آن در فضای رسانهای و بهویژه شبکههای اجتماعی، دولت را که وظیفهی پاسخگویی به مطالبات مردم را دارد ناگزیر از تصمیم برای تغییر وزیران و مسؤولان ارشد اقتصادی کرده است حزب مهستان، در حوزهی آگاهی خویش و بدون ورود به انبوه گلایههایی که از دولت دارد، فرصت را مغتنم شمرده و نظر خود را در اینباره، به همراه گوشزدهایی، به اطلاع رییسجمهور محترم میرساند. امید که این نظرهای ــ بهزعمِ ما اجرایی ــ بتواند گرهی را از انبوه مشکلاتِ پیش رو، به ویژه فاصله افتادن میان دولت و ملت، بگشاید.
1. حزب مهستان ایران، به عنوان حزبی برآمده از مناسبات جامعهی مدنی و حامی آن، تغییر سازوکار نادرست تعیین وزیران را که در چندین دههی گذشته نهادینه شده است مهمتر از خودِ تغییر وزیران و مدیرانِ ارشد اقتصادی میداند. رییسجمهور گرامی میباید در این زمینه ــ و زمینههای مشابه ــ از دستکم چهار حوزه مشورت بگیرد و رایزنی خود را محدود به مشاورانش، سفارشِ قدرتهای در سایه و احتمالاً یکی دو حزبِ نزدیک ننماید:
1) نمایندگان اصناف مرتبط که در طی سالهای گذشته در کنفدراسیونهایی سازمان داده شدهاند؛ 2) بدنهی کارشناسی وزارتخانهها و نهادهای مرتبط، که همیشه مورد غفلت بودهاند؛ 3) نهادهای علمی ـ تخصصی و دانشگاهی این حوزهها؛ و 4) احزاب، که «خانهی احزاب ایران» میتواند جمعبندی نظرهای آنان را انجام داده و به رییسجمهور تقدیم کند.
اما در این زمینهی خاص، یعنی اقتصاد، بهباور حزب مهستان ایران، حال که آینده و بهویژه کاراییِ برجام در ابهام فرو رفته است دولت میبایست از پتانسیل طیفِ فکریای متفاوت از آنچه تاکنون در مصدر قدرت بودهاند بهره ببرد؛ وگرنه، جابهجا کردنِ مهرههای نزدیک به هم که در طی این سالها ناکارآمدیشان بارها اثبات شده دردی را دوا نخواهد کرد، جز آنکه نشانهای از بیتوجهی رییسجمهور به خواستهای مردم تلقی خواهد شد. همچنین، با توجه به مراکز متعدد تصمیمگیری در این حوزه، ایجاد وحدت فرماندهی میان این مراکز قدرتمند یک الزام است.
2. نمیتوان اوضاع اقتصادی را از بحران خارج نمود بدون اینکه دیگر معضلات بزرگ مملکتی را ندید. فساد گسترده در کشور، که به یُمن فضای نیمهباز رسانهای و ایستادگیِ نیمبندِ دولت در مواردی، روز به روز آشکارتر میشود یکی دیگر از مهمترین چالشهای نه تنها دولت، بلکه نظام است.
دولت با تاباندنِ نور به حوزههای بودجه و تخصصیص ارزهایی که به نرخ دولتی ارائه شده بودند گام مؤثری را در این زمینه برداشته است، که البته ناکافی است. این که رییسجمهور گرامی در شبکههای اجتماعیِ خود از وزیرانش بخواهد تا فهرستِ شرکتهایی را که ارز دولتی دریافت کردهاند معرفی نمایند میبایست با سختگیری و گذاشتن سقفِ زمانی برای این کار همراه باشد.
صرفِ بیان یک مشکل، مشکل را حل نمیکند. رییسجمهور پیشین ایران و رییسجمهور کنونیِ ایالات متحده، با وجود همهی نقدهایی که به آنان وارد است، نمونههای خوبی هستند برای نشان دادنِ توانِ رییسجمهور در برکنار کردنِ وزیرانی که با ایشان همسو نیستند یا سخنانشان را گوش نمیدهند. انتشار فهرست کاملِ گیرندگان ارز ارزان ــ نه فهرست دستچینشده ــ میبایست هر چه زودتر انجام گرفته و دولت با تکمیل پروندههای شرکتهای متخلف در بهرهمندیِ درست یا توافقشده از این ارز، آن پروندهها را با درخواستهایی روشن و رسانهایشده برای قوهی قضاییه بفرستد.
3. کمبود آب و همچنین نامساعد بودنِ هوای استانهای جنوبی کشور، بهویژه در سیستان و بلوچستان و خوزستان، که زنگ خطر کوچهایی بزرگ را بهصدا درآورده پیامد مستقیم تصمیماتی نابخردانه و منفعتطلبانه در حوزهی آب است؛ وگرنه، خشکسالی جزیی طبیعی از زندگی مردمان فلات ایران بوده است.
طرحهای متعدد متوقف کردن یا انتقال آب، مدتهاست که به درست یا غلط سبب نارضایتی بخشهایی از مردمان این سرزمین شده است. حزبِ محیطزیستی مهستانِ ایران توصیه میکند وزیران و مسؤولان ارشد مرتبط، طی برنامهای رسانهای، اعلام کنند که زین پس همهی برنامهها و اقدامها در این زمینه را، به جز آنان که اضطراری هستند و البته میبایست به درستی معرفی شوند، متوقف میکنند و تنها با تأیید نهادهای کارشناسی ـ تخصصیِ «مدنی» و پس از شفافسازی نظرها، طی نقد و بحث در برنامههای پرمخاطب رسانهی ملی، و سپس فرهنگسازی و جذبِ همدلی جامعههای محلی، اقداماتشان را دنبال خواهند کرد تا ذهنیت بسیار منفیای که در اینباره در اذهان وجود دارد ــ و در فضاهای مجازی بر دست رقیبان یا گاه دشمنان به آن دامن زده میشود و دستگاههای متولی هم به خود زحمتی برای شفافسازی نمیدهند ــ زدوده گردد؛ هر چند احتمال دارد به تنشِ بیشتر دولت با آنچه به نام مافیای آب میخوانند بینجامد.
4. به باور حزب مهستان نمیتوان اوضاع اقتصادی را از بحران خارج نمود بدون اینکه برای بازگرداندنِ حس امید به مردم و جذب اعتماد آنان به دولت اقدام نمود. برای رسیدن به چنین هدفی تنها سخنانِ زیبای دستیار حقوق شهروندی رییسجمهور یا مشاور فرهنگی ایشان در شبکههای اجتماعی کافی نیست، بلکه برای نمونه رییسجمهور ارجمند میبایست نسبت به سخنانی از این دست که مولوی عبدالحمید گفتهاند «بدون توجه به مذهب اهل سنت، اگر کسی از ما شایستگی کار در مناصب مدیریتی را دارد باید به کار گمارده شود» اعلامِ حمایت صریح کند. طبیعتاً چنین همراهیای نیازمند آن است که دولت از همهی ابزارهای قانونی برای ایجاد اصلاحاتِ لازم در قوانین جاری و حتی قانون اساسی کشور استفاده کند.
در همین راستا، برای جلبِ صادقانهی اعتماد مردم، حزب مهستان ایران پیشنهاد میدهد که دولت کارنامهی پنجسالهی خود را بازنگری و آسیبشناسی کند. بازنگری طرحهایی کلان چون «طرح تحول نظام سلامت»، که اندک بودجهی دولت را در این سالها بلعیده است؛ تلاش برای به تعطیلی کشاندن همهی مؤسسات مالی ـ اعتباری که بیشتر آنها پیشینهی خوبی از خود به جا نگذاشتند و بازرسی دقیق و انتشار اطلاعات آنها، که احتمال میرود در شرایط بحرانی دست به نابودی چنان اطلاعاتی زده شود؛ پیگیری وضعیتِ نجاتِ دریاچهای مهم و تأثیرگذار در زندگی شماری بالا از هممیهنان که بر خلافِ وعدههای دادهشده بهبودی در آن دیده نمیشود تا آنجا که مدیرکل حفاظت از محیطزیست استان آذربایجان غربی سخنِ شگفت تبدیل بخشی از دریاچهی ارومیه به پارک را بر زبان میآورد؛ و همچنین، در کنار تلاش برای نهادینه کردن مشارکت مردمی از طریق نهادهای مدنی، بهبود پیشانی و نمود این پیوندها در هیأت دولت، که همانا سازمانهای در پیوند با محیطزیست و میراث فرهنگی هستند، از دیگر پیشنهادهای حزب مهستان است: اولی، در طی همین یک سال اخیر گامهایی را برای واسپاری باقیماندهی اندوختههای زیستی کشور برداشته که در شرایط اقتصاد ناسالم تنها به نابودی آنها میانجامد و دومی، با وجود مدیرانی که بعضاً دچار فساد هستند، هیچ تحول یا گشایشی را در حوزهاش ایجاد ننموده است.
در پایان، حزب مهستان ایران ضمن حمایت همهجانبه از روند اصلاح در نظام حکمرانی کشور، مراتب هشدارهای جدّی خود را در خصوص بیتوجهی به مسایل آوردهشده که تهدیدهایی بالفعل علیه اقتدار کشورمان هستند، اعلام میدارد و امیدوار است با اتخاذ تمهیدات شایسته و بهنگام، زمینهی تقویت بیشترِ اتحاد و همبستگی ملی ایرانیان در برابر هر گونه تهدیدی علیه پایداری ایران فراهم شود؛ تا همچون زدوده شدن ابهام پیرامون عضویت سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد که هر چند با تأخیری یکساله اما سرانجام صورت گرفت، شاهد اخباری خوب از کشورمان و بهبود کیفیت زندگی در آن باشیم.