صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۲۲۶۷۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۷ - 24 July 2018

بورس با حرف رشد نمی‌کند ؛ این را بدانید!

دولت ارز مورد نیاز کالاهای اساسی را از فروش نفت تامین کند و از این طریق جلوی تورم را بگیرد اما امکان تسعیر ارز با نرخ آزاد را به صادرکنندگان بزرگ کشور را بدهد تا بازار سرمایه رونق بگیرد...

عصر ایران ؛ علیرضا باغانی‌: هفتۀ پایانی خردادماه بود که یکباره نقدینگی تصمیم گرفت در بازار سهام نیز سرک بکشد این گونه بود که به مدت دو هفته قیمت سهام شرکت‌های صادرات محور که روی شاخص بورس اثر گذار هستند حدود 30 درصد رشد و شاخص بورس هم از مقدار 95,847 خود را تا رکورد 115,174 بالا کشید.


حمایت های حرفی!


اما این رونق تنها دوهفته پایدار بود و دوباره بورس همانی شد که قبلا بود؛ بازاری کسل کننده‌، رخوت‌انگیز و البته با زیان های ریز و درشتی برای سرمایه‌گذاران.

در روزهای پررونق بازار سهام مسئولان اداره اقتصاد کشور به وجد آمده بودند و هر روز در مدح بازار سرمایه کشور مصاحبه می کردند و می گفتند  بورس با حمایت دولت رونق گرفته!

به این اظهارنظرها دقت کنید :

وزیر اقتصاد‌: تحولات هفته‌های گذشته سبب شده تا مردم به دنبال کالاهای جایگزین برای دارایی‌هایشان باشند. نتیجه این که سرمایه‌ها به سمت بازار سکه، خودرو و مسکن رفته و درنتیجه رشد قیمت‌ها در پس افزایش تقاضا رخ داده است.

بنابراین فضای حاکم براین بازارها تحت تأثیر این جو برهم‌خورده است. اما راهکار مواجهه با مشکل، ‌توجه به واقعیت‌های اقتصاد کلان کشور است و بر همین اساس هم دولت در تلاش است که با مهار روند رشد نقدینگی، سرمایه‌ها را به سمت بازارهای مولد هدایت کند که نمونه آن رشد شاخص بازار سرمایه طی دو روز اخیر است.(پنج شنبه 24 خرداد).

بعد از او از حسن روحانی گرفته تا اسحاق جهانگیری و سایر دولتمردان هر یک درباره بورس و اهمیت بورس سخنرانی یا مصاحبه کردند ، کار به جایی رسید که در جلسه سران قوا هم به شکل بی سابقه ای درباره بورس و اهمیت آن صحبت شد:

نوبخت سخنگوی دولت‌: امروز در نشست سران قوا چگونگی حمایت از بازار سرمایه و بورس مورد بحث قرار گرفت؛ اعلام شد که هفته گذشته اتفاق خوبی افتاد و به جای این که نقدینگی موجود به سمت ارز یا طلا متمرکز شود و تقاضای غیر واقعی بر روی این دو کالا ایجاد کند، نقدینگی معطوف به بازار سرمایه شد.(سه شنبه 29 خرداد)

اما این پایان کار نبود و در یکی از جلسات سران قوا مالیات فروش سهام را از نیم درصد به یک دهم درصد رسانند و افزایش سرمایه ناشی از سود انباشته شرکت ها را هم معافیت از مالیات اعلام کردند.

بازار سهام در عمر 50 ساله خود واقعا به اندازه چند هفته اخیر مورد توجه نبوده است، این که مسئولین مملکت به این نتیجه رسیده اند که راه تقویت تولید و مهار نقدینگی از بورس می گذرد ، هر چند دیر اما رخداد با اهمیتی است.

اما آن ها هنوز یک نکته مهم را درباره بورس نمی دانند ، بورس تمام رخدادهای اقتصادی و سیاسی را رصد می کند و با در نظرگرفتن همه شرایط اقتصادی و افق های موجود رشد یا افت می کند.

امیدوارم همین مسئولینی که در یک ماه گذشته دائما درباره بورس حرف زده اند و از حمایت های دولتی سخن گفته اند تا به این جای کار متوجه شده باشند بورس به خاطر اقدامات آن ها رشد نکرده ، بلکه مهمترین دلیل رشد بازار سهام تصور بورس از امکان منتفع شدن شرکت ها از رشد نرخ دلار تا مرز 8000 تومان (و اینک تا حدود 10000 تومان) است.

سود و زیان بسیاری از شرکت های بزرگ بورسی ما وابسته به نرخ ارز است ، در مقطعی این تصور به وجود آمد که دولت نرخ ارز غیر رسمی را به عنوان یک متغیر با اهمیت موجود که بر مبنای واقعیت های اقتصادی شکل گرفته پذیرفته و شرکت های بورسی می توانند با نرخ ارزی که در بازار غیر رسمی وجود دارد صادرات داشته باشند.

علت سکون؟

در آن روزها بازارهای جهانی هم با بورس ما یار بود چرا که همزمان با تخمین تحلیل گران از سود شرکت های بورسی قیمت مس ، روی ، سرب و سایر فلزات موسوم به کومودیتی هم صعودی بود.

تصور کنید قیمت جهانی هر تن مس 7000 دلار بود و بازار تصور می کرد که این شرکت با نرخ 8000 تومانی دلار می تواند کاتد صادر کند!اما به طور کاملا اتفاقی دو رخداد سبب شد تا بورس ما دوباره بی رونق و سوت وکور شود.

چراغ اول به رکود فرورفتن بورس را اسحق جهانگیری روشن کرد ، درست در زمانی که در بخشنامه ای اعلام نمود صادرکنندگان بزرگ محصولات پتروشیمی‌، فولادی و معدنی باید با نرخ 4300 تومانی ارز صادراتی خود را به ریال تبدیل کرده و در اختیار گروه کالایی 2 یعنی تامین کنندگان مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌های قرار دهند!

به این ترتیب جهانگیری به طور کلی سناریوی تحلیل گران بازار سهام برای امکان سودآوری هرچه بیشتر شرکت های بزرگ بورسی ناشی از افزایش نرخ ارز را بر هم ریخت.

اما دونالد ترامپ چراغ دوم را روشن کرد. او جنگ تجاری خاصی را با چین و البته دنیا کلید زد و همین رخداد سبب نگرانی از مصرف کومودیتی در چین و سایر بازارهای هدف دنیا شد و افت سهمگینی برای نرخ فلزات پایه در بازارهای جهانی رقم خورد.

اینک هم روزهای بازار سهام با به نظاره نشستن رجزخوانی مقامات ایرانی و آمریکایی علیه یکدیگر سپری می شود!
حال بورسی مانده با همان شرایط کسل کننده ای که در چند سال گذشته داشته است، با این تفاوت که در چند هفته گذشته تبلیغات مسئولان درباره بورس سبب شده تا تعداد زیادی از مردم سرمایه های خرد خود را به این بازار بیاورند اما متاسفانه الان دست کم در 20 درصد زیان هستند و ناراحت از این که چرا به حرف های مسئولان کشور درباره حمایت از بورس توجه کردند!

اعتماد رفته‌، بر می گردد!؟

اما اعتماد از دست رفته را آیا می توان دوباره بازیابی کرد؟چون مدت زیادی از ورود مردم جدید به بورس نمی گذرد می توان با تصمیم گیری درست که بر مبنای واقعیت های اقتصادی صورت می گیرد ، نقدینگی سرکش را دوباره به بورس دعوت کرد و برای مدت زیادی اسکان داد!

دولت باید یاد بگیرد ، بورس با حرف از حمایت رشد نمی کند، بورس بازار محاسبه واقعیت هاست ، بازار اعداد و برای سرمایه گذاری در این بازار میزان سودآوری شرکت هاست که ملاک اصلی سرمایه گذاری است.

بنابراین باید فضای کسب و کار شرکت های بورسی را به خودشان واگذار کرد.دولت ارز مورد نیاز کالاهای اساسی را از فروش نفت تامین کند و از این طریق جلوی تورم را بگیرد لکن در مقابل ، امکان تسعیر ارز با نرخ آزاد را به صادرکنندگان بزرگ کشور را بدهد تا بازار سرمایه رونق بگیرد وگرنه نقدینگی با سرعتی بسیار بیشتری که وارد بازار سرمایه شده از آن خارج می شود.شاید همین امروز هم دیر باشد!

روزنامه نگار و کارشناس بورس

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200