یک نماینده مجلس گفت: در دوران جنگ تحميلي ما درگير جنگ نظامي بوديم و نفتمان با قيمت بسيار نازل به فروش ميرسيد، اجناسمان كوپني بود، بنزينمان سهميهبنديشده و كوپني بود.
روزنامه اعتماد با بهروز بنیادی، نماینده اصلاح طلب مجلس در باره اظهارات جهانگیری در جلسه غیرعلنی دیروز مجلس مصاحبه کرده است.
بخشی از اظهارات او را میخوانید:
محور اصلي مباحث جلسه غيرعلني ديروز مجلس چه بود؟
شايد بتوانيم بگوييم كه خلاصه مطالبي كه در اين جلسه مطرح شد اين است كه در آستانه يك «جنگ اقتصادي» توسط يك تروريست اقتصادي قرار داريم و اينكه شايدشرايط آينده بهمراتب سختتر خواهد شد. نكته ديگر آنكه برخي كشورها كه در عرصه سياست بينالملل به عنوان دوست شناخته ميشدند و به آنها به عنوان دوست نگاه ميكرديم، امروز ديگر نتوانند به ما كمك كنند.
كدام كشورها؟
برخي كشورهاي همسايه و بهخصوص چين، روسيه و كشورهاي اروپايي. به نظر ميرسد اين كشورها با خروج امريكا از برجام ديگر قادر نيستند حمايتهاي اقتصادي و مالي خود را داشته باشند و با ما مراودات بانكي داشته باشند يا در بحث فروش نفت با مشكلاتي روبهرو خواهيم شد.
آقاي جهانگيري پيش از آغاز جلسه غيرعلني در نشست علني مجلس تاكيد كرد كه پس از خروج امريكا از برجام، هنوز مسائل را بهطور شفاف با مجلس و مردم درميان نگذاشتهايم؛ آيا در اين جلسه چنين اتفاقي افتاد؟ آيا براي اعلام شكست برجام به مجلس آمده بود؟
هنوز به وضوح از شكست برجام صحبت نشده است اما به هر حال تاكيد بر اين بود كه ما شرايط بسيار سختي را پيشرو خواهيم داشت و لازم است مردم درجريان اين شرايط قراربگيرند و واقعيتها بيپرده به شهروندان منتقل شود. اتفاقا معتقدم مردم به خوبي در جريان مسائل هستند و متوجه ورود كشور به اين اوضاع شدهاند.
راهحل چيست؟ آقاي جهانگيري و ديگر دولتمردان در اين جلسه صحبتي درمورد راههاي خروج از بحران نداشتند؟
آقاي جهانگيري در اين نشست به برخي راهكارها و گزارهها اشاره داشت و درباره تشكيل چند ستاد مختلف براي مديريت اين شرايط صحبت كرد كه ازجمله به ستاد شوراي عالي هماهنگي اقتصادي متشكل از سران قوا، وزرا و مسوولان مختلف اشاره شد و گفتند كه مسوولان در اين ستاد و ديگر ستادها درحال انجام برنامهريزي و تدوين راهكارهاي لازم براي حل اين مشكلات هستند. همچنين درمورد نحوه تخصيص ارز اقداماتي كه درحال انجام است، توضيح دادند و دولت سعي در مديريت بازار دارد. همچنين بحث تامين كالاهاي اساسي و دارو و مواد اوليه كارخانجات اولويت اصلي خواهدبود. به هر حال برنامهريزي براي بدبينانهترين حالت صورت ميگيرد.
اميدي به توسعه روابط خارجي نيست و دولت ناگزير به اتكا به توان داخلي و نگاه به داخل است؟
دقيقا شرايط جنگي است. در دوران جنگ تحميلي ما درگير جنگ نظامي بوديم و نفتمان با قيمت بسيار نازل به فروش ميرسيد، اجناسمان كوپني بود، بنزينمان سهميهبنديشده و كوپني بود. البته به احتمال قوي، در سال جاري مشكل خاصي نخواهيم داشت اما درصورت تداوم همين مسير، مشكلات جديتر خواهد داشت.
باتوجه به اشارهاي كه به اوضاع نامساعد در يكي، دو سال آينده داشتيد، فكر ميكنيد انتخابات رياستجمهوري ١٤٠٠ و پيش از آن، انتخابات مجلس يازدهم در اسفندماه ٩٨ تا چه ميزان دستخوش اين شرايط خواهد بود؟ شايد بيراه نباشد اگر بگوييم جريان اصلاحات در اين اوضاع بيشترين هزينه را پرداخت و كمترين فايده را برد. چراكه از دولتي حمايت كرد كه هيچ سهميهاي به اين جريان نداد و مهمتر از آن، كمترين حد از مطالبات و خواستههاي ملت را محقق كرد.
البته همينطور است؛ متاسفانه بخش قابلتوجهي از اين مساله ناشي از آن است كه شفافيت لازم در بخشها و اركان مختلف حكومتي ما وجود ندارد. ازطرفي آقاي روحاني هم از بيان و تشريح بسياري از مسائل خودداري ميكند و موضوعات را محرمانه تلقي ميكند. با اين حال بايد همچنان به اين موضوع توجه داشته باشيم كه اين رفتار بيش از هرچيز براي حفظ وحدت و ممانعت از ترويج نااميدي است. ما شاهديم كه همه خواسته روحاني از تريبونها، صداوسيما و رسانهها اين است كه به مردم اميد بدهيد. به هرحال روحاني به عنوان فردي كه در راس دولت است، هميشه اين مساله را مدنظر قرارداده و سعي دارد جامعه را اميدوار نگه دارد.
در اين شرايط پيوستن به FATF ميتوانست راهگشا باشد؛ اوضاع لوايح مربوط به اين مساله درچه حالي است؟
فعلا كه اين بحث متوقف شده است. البته رهبري در ديدار با نمايندگان هم تاكيد كردند كه برخي از نكات مطرح شده در اين كنوانسيونهاي بينالمللي نكات مثبتي است و ما ميتوانيم آنها را احصا كنيم و خودمان در اين موارد قانوننويسي كنيم كه هم موارد مدنظر آنها را دربرگيرد و هم منطبق با قانون اساسي خودمان باشد.
درتشريح وضعيت «جنگ اقتصادي» در آينده نزديك، به وضعيت كشور در دوران جنگ تحميلي اشاره كرديد. مساله مهم تغيير ذائقه جامعه مصرفي امروز با مردمان قانع دهه ٦٠ است؛ آيا اساسا اين رويكرد مقاومتي و نگاه به داخل در جامعه امروز قابلتحقق است؟
دقيقا اين تحليل درستي است. واقعيت اين است كه نسل جديد در شرايط رفاهي بهتري نسبت به گذشته زندگي كرده و در تمام اين سالها نيز با وعدهها و قولهايي روبه رو شده كه درمجموع منجر به بالارفتن انتظارات و توقعات آنها شده و همواره آيندهاي روشن برايشان تصوير شده است. در اين شرايط حالا قرار است بگوييم بايد چند سال اوضاعي سخت را تحمل كنيد. باتوجه به اينكه اين نسل تحصيلكرده و جامعه در سطوح بالاي سواد قرار دارد و امروز همه با وجود اينترنت در يك دهكده جهاني قرار داريم و اطلاعات ساير حكومتها را رصد ميكنند، ممكن است اين خواستههاي حاكميت را نپذيرند يا با تحليل دقيق شرايط بگويند اصلا چرا بايد به اين شرايط برسيم يا چرا بايد تحمل كنيم؟ درحالي كه ممكن است راههاي جايگزين ديگري براي بهبود شرايط وجود داشته باشد. معتقدم مجموعه حاكميت بايد بتواند به اين سوالات نيز پاسخ دهد؛ وگرنه ممكن است نسل جديد جامعه ما اين مسائل را به راحتي نپذيرد.