دمای لایه ای از هسته کره زمین به 6 هزار درجه سانتی گراد می رسد و زمین لرزه ها در بیرونی ترین لایه کره زمین یعنی پوسته زمین به وقوع می پیوندند. جدا از زلزله، پدیده های دیگری در سطح کره زمین قابل مشاهده است از جمله خشکسالی و سیل.
در گفت و گو با سیدرضا مهرنیا که دکترای علوم زمین دارد، برخی پدیده های طبیعی کره زمین را بررسی کردیم. علوم زمین، در برگیرنده علومی می شود که به شناخت ما از کره زمین کمک می کند. گفت و گوی ما با دکتر سیدرضا مهرنیا را می خوانید.
***
*در سال های اخیر یک زلزله 7 ریشتری در کشور اتفاق افتاده و در حال تجربه کردن یک خشکسالی هستیم. پدیده های مختلف دیگری هم مثل زمین لغزش رخ داده است. با توجه به این که تحصیلات شما در رشته علوم زمین است و علوم زمین به شناخت زمین کمک می کند، از دید شما این حوادث ای حوادثی که رخ داده است غیر منتظره است و از همین زاویه باید این حوادث را تحلیل کرد؟
-بستگی دارد به این که ما غیر منتظره بودن را چگونه معنا کنیم. اگر که به پدیده های علوم زمین توجه کنیم، متوجه می شویم خیلی از اتفاقاتی که در طول تاریخ زمین شناسی برای خیلی از موجوداتی که روی کره زمین زندگی می کردند و از جمله چندین بار انقراض های تاریخی در طول میلیون ها سال تکرار شده و رخ داده اند، همه آنها غیر منتظره بوده اند.
بنابراین، خیلی نمی شود واژه غیر مترقبه بودن یا غیر منتظره بودن را در مباحث علوم زمین، تعبیر کرد. چیزی که ما به عنوان موجودات ذی شعور و صاحب درک و ادراک شاهد آن هستیم این است که اتفاقاتی را در سطح زمین و آسمان، دریا و هوا می بینیم که آرام رخ می دهد.
*درباره انقراض دایناسورها که میلیون ها سال قبل اتفاق افتاده است بحث های مختلفی مطرح شده و تئوری های مختلفی ارائه شده است. از جمله این که برخی می گویند یک شهاب سنگ به کره زمین برخورد کرده است. اما پدیده هایی مثل زلزله و خشکسالی که به طور مکرر اتفاق می افتد باید این پدیده ها را به صورت متفاوت ارزیابی کرد؟
-من می خواهم در رابطه با همان موضوع غیر مترقبه بودن به همین نکته برسم. حدود سال 2005 میلادی و یک بار هم در سال های 2009 و 2010 میلادی، دو لنگ زنی غیر متعارف در محور دَوَرانی کره زمین داشتیم.
حالا ممکن است شما بگوئید ارتباط این قضیه در سال 2018 چه هست. من می خواهم ربط آن را برای شما بیان کنم. تقریبا از همان حدود 12 سال پیش یعنی مرتبط با همان تحولات ژئودینامیکی نامتعارفی که در پوسته زمین ایجاد شد، نه تنها برای فلات ایران و نه تنها برای خاورمیانه بلکه برای بخش قابل توجهی از پوسته زمین، تحولات عجیب و غریب و غیر منتظره ای اتفاق افتاد.
بر این اساس، ما باید غیر منتظره بودن را در یک دوره زمانی طولانی تر نگاه کنیم و تعریف کنیم. در این دوره 10 ساله، با تحولاتی که در این حوزه اتفاق افتاده، لنگ زدن و دَوَران غیر عادی زمین و تغییرات و تحولاتی که بعد از چند زلزله بسیار بسیار بزرگ در اقصی نقاط کره زمین رخ داد، به این جمع بندی می رسیم که حتی اثرات این اتفاقات، در لایه مگنوسفِر[میدان مغناطیسی] که کیلومترها بالاتر بر سرِ ما هست، دارد خودش را نشان می دهد.
کره زمین، همیشه یک شرایط بیضی گون نامتقارن داشت. بر اساس بررسی هایی که چند سال پیش انجام شد و الان هم بر آن تاکید شده است، مگنوسفِری که در اطراف زمین ایجاد شده است ، تاثیراتی از عوامل دینامیکی زمین می گیرد و از عوامل فراجوی زمین و حتی از ستارگانی که در اطراف زمین هستند تاثیر می گیرد.
*پس شما به نوعی تایید می کنید تاثیر زلزله 8.8 ریشتری شیلی بر لنگر زدن زمین؟
-بله؛ حتما. چون اینها عکس العمل های متقابل دارند. یعنی آن زلزله می تواند لنگ زنی را تغییر بدهد و همچنین لنگ زنی می تواند زلزله را حادث شود. یک تغییر میزان حل شدن نمک ها و تغییر در درجه شوری آب اعماق اقیانوس اطلس [اقیانوس بین قاره های آفریقا و اروپا و قاره آمریکا]، به راحتی می تواند یک جِرم مازاد ایجاد کند و آن جرم مازاد می تواند لنگ زنی ایجاد کند.
آن لنگ زنی کره زمین، می تواند تغییرات آب و هوایی ایجاد کند. تغییرات آب و هوایی و آن لنگ زنی، می تواند عاملی برای ایجاد زلزله باشد. اما آیا همه اینها، عینا همان فرآیند را برای ما دیکته می کنند؟
در اینجا به بحث به عنوان پیش نشانگری می رسیم. متاسفانه بشریت در این زمینه، قدری عاجز است. به خاطر این که هنوز نتوانسته ایم به همه متغیرها مسلط شویم.
*آن زلزله سال 2010 شیلی، همچنان تاثیر دارد و بر تمام نقاط دنیا هم تاثیر می گذارد؟
-این که من بخواهم بگویم تا این حد هم تخصص دارم، این طور نیست ولی واقعیت این است که همه اینها بخش هایی از یک زنجیره طولانی هستند. بنابراین می خواهم بگویم کره زمین، دارد برخی تحولات، فرآیندها و اتفاقات جدیدی را تجربه می کند.
فلات ایران ما و خاورمیانه هم، بخشی از آن است. به همین دلیل، اگر می بینیم اتفاقاتی در جو رخ داده و اگر می بینیم خشکسالی حادث شده، بخش اعظم این اتفاقات ناشی از تحولات بزرگتری است که در مقیاس جهانی در حال رخ دادن است.
*این که می گویید تغییر لنگر زدن کره زمین بر جو زمین و اَتُمسفِر تاثیر گذاشته است، یعنی این که تشعشاتی اتفاق افتاده و آن زلزله شیلی و لنگر زدن کره زمین بر آسمان و فضای تاثیر گذار بوده است؟
-اگر بحث شما این تصور و شائبه را ایجاد کند مبنی بر این که یک سیستم پیشرفته جوی مثل «هارپ» دارد این عمل را انجام می دهد، من شخصا به شدت مخالفم. چون دلایل مطمئنی دارم که اصلا هارپ نمی تواند عامل ایجاد زلزله باشد.
اما یکی از اثرات جانبی لنگ زنی های کره زمین، همین مساله است. وقتی یک لنگ زنی یعنی تغییر رفتار ژئودینامیکی در کره زمین اتفاق می افتد، حتما این تغییر رفتار در جو زمین و آب های کره زمین دیده می شود.
ما معمولا چگونگی تاثیر بر آب ها را نمی بینیم و نمی دانیم در داخل دریاها چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. اما تغییرات در جو زمین، به سرعت برای ما ملموس است مثل همین تحولات جوی که داریم.
بخشی از مساله ما، دلایل محلی دارد که با مباحث مدیریت منابع آب و مصرف بی رویّه آب ارتباط دارد. اما بیش از همه اینها، آنچه که عامل موثر در این مساله و تحولات جوی است، فراتر از بحث مدیریت آب است.
بر اساس مطالعاتی که در این حوزه انجام شده است بخش اعظم آن با رفتار پویایی کره زمین یا همان ژئودینامیک ارتباط دارد. در ده سال یا پانزده سال گذشته، با توجه به رویدادهای که رخ داده و با توجه به لنگ زنی های نامتعارف یا همان دَوَران های غیر عادی کره زمین، طبیعی است یک منطقه از جهان پُر باران باشد و در یک منطقه هم به مشکل خشکسالی و ریزگرد و تحولاتی عظیم تبدیل شود.
*بارندگی های بی سابقه ای در ماه های اردیبهشت و خرداد سال جاری داشتیم و این بارندگی ها حداقل طی 10 سال اخیر در ایران بی سابقه بوده است. آیا این بارندگی های زیاد می تواند ناشی از عوامل و دلایلی باشد که شما مطرح کردید؟
-بله ولی این طور هم نیست که بگوییم این بارندگی ها، نامتعارف است. ما یک دوره خشکسالی را طی می کنیم و اگر به تاریخچه خشکسالی ها مراجعه کنیم، می بینیم دوره های خشکسالی که بشر به یاد دارد یا آنها را در جایی ثبت کرده است، هیچکدام به طور مطلق خشکسالی نبوده اند.
ما یک دوره خشکسالی را سپری می کنیم. بدون شک این اتفاق برای منطقه خاورمیانه رخ داده است ولی این که در خرداد ماه بارندگی داریم، این نشان می دهد در دوره های خشکسالی، گاهی اوقات ممکن است این نوع بارندگی ها را داشته باشیم.
علوم زمین، خیلی پیچیده است و تعداد متغیرها، خیلی زیاد است. فعلا هیچ آدمی، توانمندی این را ندارد که بتواند تمام متغیرها را بررسی کند. ما فقط بخش هایی از پدیده ها را می بینیم و بر اساس مشاهدات است که می توانیم نظر بدهیم ولی خیلی چیزها را نمی توانیم ببینیم.
تا وقتی به اطلاعات کاملی نرسیم و اِشراف پیدا نکنیم نمی توانیم بگوییم بارش های چند ماه اخیر، نشانه خروج از خشکسالی است و نشان دهنده یک تغییر غیر عادی است یا نه.
ما همچنان در بخشی از یک فرآیند طولانی مدت خشکسالی قرار داریم. شاید در آینده، بدتر از وضع فعلی شود و شاید بهبود پیدا کند ولی در حال حاضر، بخشی از این تحولات جوی قطعا مرتبط با رفتار لایه های جوی است و بخشی هم مرتبط با تحولات پدیده ژئودینامیکی کره زمین است که محور دَوَرانی زمین را شامل می شود.
*در سالیان اخیر حوادثی در ایران اتفاق افتاده است. در سال 1392 زلزله 7.8 ریشتری سراوان در استان سیستان و بلوچستان را داشته ایم و بعد هم زلزله 7.3 ریشتری استان کرمانشاه.
قبل از این دو زلزله، آخرین زلزله بالای 7 ریشتری در دهه های قبل، زلزله قائنات را با قدرت 7.3 ریشتری در سال 1376 داشته ایم. چرا حدود 15 سال اصلا زلزله مهیب اصلا اتفاق نیفتاده و بعد در فاصله های کوتاه دو بار زلزله بالای 7 ریشتر در سال های 1392 و 1396 در ایران اتفاق افتاده است؟
-علت این موضوع به الگوی زمین ساختی کشور ما برمی گردد. الگوی زمین ساختی کشور ما، هم در بخش جنوب و هم در بخش شمالی و هم حتی در شمال غربی و شمال شرقی ایران، یک الگوی فشارشی است.
به طور کلی پوسته هایی در درون کره زمین به پوسته ایران فشار می آورند و در جنوب، فشار بیش تری به پوسته ایران وارد می شود. چون پوسته زمین، جامد است، نباید توقع داشته باشیم با هر میلی متر تغییری که در پوسته زمین ایجاد می شود، ما بلافاصله یک واکنش به نام زلزله داشته باشیم.
اساسا زلزله ها موقعی به وجود می آیند که تجمعی از نیرو و انرژی به وجود می آید و این تجمع وقتی به طور ناگهانی در اعماق زمین آزاد می شود، به زلزله تبدیل می شود.
بنابراین، آن دوره سکون و بعد ناگهان یک دوره تشدید و ایجاد یک طوفان زلزله، خیلی طبیعی است. زلزله سراوان در اعماق بسیار زیاد زمین نشات گرفت پس از آن شاهد پس لرزه های طولانی مدت نبودیم.
اما در حوزه رشته کوه زاگرس، زلزله کرمانشاه در عمق کمتری اتفاق افتاد و چشمه لرزه ای نسبتا وسیعی ایجاد شد. خیلی عادی بود که انتظار داشته باشیم پس لرزه های این زلزله، چندین ماه بعد از زلزله اصلی اتفاق بیفتد.
*یک پدیده دیگر که شما به عنوان متخصص علوم زمین می توانید راجع به آن توضیح بدهید و اظهار نظر کنید خشک شدن تالاب ها و دریاچه ارومیه است. برخی شباهت هایی بین دریاچه ارومیه و دریاچه وان ترکیه قائل شده اند.
البته برخی دانشمندان علوم زمین گفتند که دریاچه وان در ارتفاع بالاتری قرار دارد و در نتیجه بارش بیش تری نسبت به دریاچه ارومیه دارد. شما این قضیه حرکت به سمت خشک شدن دریاچه ارومیه را چگونه تحلیل می کنید؟
-متاسفانه کشور ما در کمربند خشکسالی جهانی قرار گرفته است. این اتفاقی است که هم از نظر جغرافیایی صحت دارد و هم این که داده های آماری، این موضوع را نشان می دهند. یعنی وقتی خشکسالی حادث و عارض می شود در فرآیند خشکسالی، یکی از دغدغه های ما خشکی دریاچه های ما می شود و خصوصا دریاچه ای مثل دریاچه ارومیه.
شاید بعد از بحرالمیّت، شورترین دریاچه دنیا باشد و املاح و درجه شوری آب بسیار بالای آن، خودش برای دریاچه یک مرض است. همین موضوع، یکی از عوامل اصلی تشدید خشکسالی است.
حداقل اگر بخشی از سنگ های مسیری که حوزه آبگیر دریاچه ارومیه را تشکیل می دهند، این املاح و نمک ها را وارد دریاچه ارومیه نمی کرد و آب ها از روی سنگ های پُر نمک نمی گذشتند، مطمئن باشید الان سرنوشت دریاچه ارومیه به شکل دیگری بود.
دریاچه ارومیه، یک نقص دارد و آن هم، این که در حوزه آبگیرش افزایش شوری داریم. تا موقعی که آب و هوا گرم نشده بود و فرآیندهای خشکسالی تشدید نشده بود، وضعیت ارومیه بهتر بود ولی متاسفانه از وقتی این اتفاق افتاد و عوامل دیگر ناشی از افزایش جمعیت و ایجاد باغات و استفاده بی رویّه از آب در اطراف دریاچه ارومیه، توانستند در خشکسالی دریاچه موثر باشند.
اگر به عنوان یک متخصص زمین شناسی بخواهم یک کمک به بحث بکنم این است که متاسفانه دریاچه ارومیه ما نیز فدای فرایند خشکسالی طولانی مدت و مزمنی شده که در ایران اتفاق افتاده است.
یعنی همان طور که ما شاهد ریزگرد، کمبود بارش های جوی در فصل های مختلف هستیم، باید هم نتیجه بگیریم که دریاچه ارومیه هم نمی تواند پتانسیل سابق را داشته باشد.
*دریاچه وان ترکیه واقعا چون بارندگی بیشتری دارد به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار نشده است؟
-وضعیت کشور ترکیه از لحاظ سوق الجیشی و عرض جغرافیایی از کشور ما مطلوب تر است. بنابراین، این که بگوییم دریاچه وان در ارتفاعات بالاتری بوده و شرایط بهتری هم برای بارش داشته است، در این زمینه شکی وجود ندارد. چرا که این موضوع از نظر جغرافیایی ثابت شده است.
من فکر نمی کنم ما بتوانیم دریاچه ارومیه را با جای دیگری مقایسه کنیم. ما باید یک اصل را بپذیریم و ان هم، این است که دریاچه ارومیه ما، بیمار است. الان هم نباید به دنبال مقصر بیماری دریاچه ارومیه بگردیم. ما باید ببینیم چطور می شود آن را درمان کنیم.
بخشی از این مشکل به جو منطقه و میزان بارش های آن منطقه برمی گردد که در اختیار ما نیست. یک بخش هم به عامل زمین شناسی آن منطقه برمی گردد و سنگ های آن منطقهف میزان شوری آب را بالا می برند. حتی این عامل هم در اختیار ما نیست که بخواهیم آن را اصلاح کنیم. خیلی پُرهزینه و تقریبا یک کار غیر ممکن است.
اما مدیریت منابع آب، ایجاد انگیزه های جدید برای حرکت های جدید در حوزه کشاورزی، اصلاح الگوی کشت و اصلاح الگوی مصرف، می تواند در دوام و بقای دریاچه ارومیه کمک حال باشد.
*آیا در سال های اخیر پدیده خاصی در سطح کشورمان اتفاق افتاده است که برای شما به عنوان متخصص علوم زمین، جالب بوده باشد و بخواهید الان آنها را مطرح کنید؟
-بزرگترین و مهمترین پدیده هایی که دارند اتفاق می افتند زلزله ها هستند. تغییر رفتار در الگوی لرزه خیزی ما رخ داده است. حتی در مناطقی که تصور نمی کردیم زلزله بیاید یک دفعه می بینیم که زلزله اتفاق می افتد.
همه اینها می تواند از حیث زمین شناسی جالب باشد. من به ذهنم نمی رسد که پدیده خاص دیگری اتفاق افتاده باشد به غیر از خشکسالی که رخ داده و در حال پیش رفتن است.
از نظر من به عنوان زمین شناس، پدیده خاص یعنی ایجاد یک آتشفشان جدید، خروج گدازه از دهانه آتشفشان و تحولاتی مثل زمین لغزش های شدید. در کشور ما بزرگترین مخاطره پیش رو، همچنان مخاطره زلزله است.
ما تا جایی که می توانیم باید ایستگاه های لرزه نگار را افزایش بدهیم و ایستگاه های موجود را تجهیز کنیم. ثبت داده های لرزه خیزی را باید افزایش بدهیم. هر چه بتوانیم در این زمینه موفق تر عمل کنیم، در مدیریت بحران لرزه ای هم می توانیم موفق تر باشیم.