صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۱۱۴۴۱
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۸ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - 26 May 2018

آگهی تسلیت بی نام

ناصر ملک مطیعی خزیده بود گوشه تنهایی خودش، سال ها بود همان جا به خودش فشار می آورد آلزایمر بگیرد. اما امان از بچه های تخص که می پرسید «آقا فرمون، از جوونی هات بگو»

عصر ایران؛ روح الله صالحی- از جوانی پدر بزرگ که می پرسیدیم، یک چشمش اشک می شد چشم دیگرش، خودش می گفت آب مروارید است بعد کز می کرد کنج مهتابی خانه و هیچ نمی گفت.

این که «از جوانیت بگو» انگار چند سی سی داروی پیری زود رس داشت. پدر بزرگ را یاد جوانی اش می انداخت که زیربازارچه به وقت کوفتن آهن سپری شده بود و حالا کسی زخم دست هایش را مرهم نمی گذاشت و بگوید: «خدا قوت»

خبر رسید که ناصر ملک مطیعی هم رفت. انگار این دهه، دهه مرگ غول هاست و غول هایی که دهه چهل و پنجاه در اوج ایستاده بودند از فرهنگ شریف گرفته تا غلامحسین ساعدی و حتی سمندریان که یکی یکی دارند پاشنه کفش را می کشند از پیچ بازارچه می پیچند سمت غسال خانه و بعد برنمی گردند.

نسل من، ناصر ملک مطیعی را روی پرده سینما ندید، ناچار پنجره را پتو زدیم و فیلم جاسازی شده زیر پیراهن را توی دستگاه گذاشتیم و هر نیم ساعت یک بار مجبور بودیم هد ویدئو را با اسکناس هزار ریالی پاک کنیم صرفا برای همین که بگوید:« قیصر، کجایی که داش‌ت رو کشتن» و ما کیف کنیم از این که دوره قهرمان ها تمام نمی شود.

ناصر ملک مطیعی خزیده بود گوشه تنهایی خودش، سال ها بود همان جا به خودش فشار می آورد آلزایمر بگیرد. اما امان از بچه های تخس که می پرسید «آقا فرمون، از جوونی هات بگو»

یک بار گفتند برگرد سینما و فرش قرمز برایت پهن کرده ایم اما بعد نگذاشتند و تکذیب شد و...

یک بار دیگر برای مصاحبه تلویزیونی نزدیک بود کسی چاقو بخورد و بعد اجازه پخش نگرفت.

پیرمرد داشت شمعدانی ها را آب می داد این ما بودیم که وادارش کردیم بیاید وسط بازارچه و یادش بیفتد زخم های پشت کتفش را نبسته است.

زخم های قایم کرده وقتی آدم یادشان می افتد ناسور می شوند و وقتی ناسور شدند دیگر از کسی کاری بر نمی آید.

زخم ماجرا این جاست دوره غول ها داشت به اوج می رسید که گفتند از قطار پیاده شوید و هیچ کس نگفت این همه تجربه روزی به کار آید.

تا دلت بخواهد اهل هل دادن و پایین انداختن هستیم و بچه های بی صدا و تنبل و گوشه نشین را گذاشته ایم بمانند چون نق نمی زنند و دست و پا گیر نیستند.

حذف راحت تر از جذب است، جذب زحمت دارد که مخالف و متضاد را بخواهی تحمل کنی بخواهی هم فکر کنی و هزار خواستن دیگر، اما حذف یک کلمه است و انگار وجود ندارد.

ما مسلط شده ایم به پیام تسلیت فرستاد، کاری ندارد فقط اسم اول را عوض می کنی و چند واژه مثل این ها را ردیف می کنی:«بی نظیر،درجه یک،وارسته،یگانه دهر،با اخلاق و...» بعد می فرستی تا در جلوی تابوت قرائت شود
از هیچ پیرمردی که کز می کند کنج مهتابی خانه و عادت دارد شمعدانی ها را آب بدهد نپرسید:« از جوانیت بگو » شاید او هم دارد خودش را به آن کوچه می زند که آلزایمر بگیرد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۲۲
غیر قابل انتشار: ۰
mohammad
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
واقعا دلم گرفت از شنیدن خبر درگذشت مظلومانه استاد بزرگ سینمای ایران .خدایش بیامرزد .فقط یه جمله در مورد نظر ناشناس که گفته خدا در اون دنیا کمکش کنه.میخوام بدونم منظورش چی بوده؟
دانشجو
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
روحش شاد اهل سینما نبودم اما وصفش را شنیده بودم انسان اگر کار نکند دق میکند و این گونه میمیرد
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
روحش شاد...... ما عادت کرده ایم بجای خدا قضاوت کنیم
شهاب حسنی
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
روحش شاد ویادش همیشه ماندگار.
ناشناس
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
خدا در آن دنیا کمکش کند.
طرفدار
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
خدا رحمتش کنه.
ناشناس
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
خدا رحمتش کند
ناشناس
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
خدایش بیامرزد. مرد بزرگی بود. خیلی در حقش نا اعلام جفا کردند.
ناشناس
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
دلم گرفته :(
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
فردین هم در مظلومیت و به ناحق در از سینما رفت. روح فردین و ملک مطیعی که برای نسلی سمبل مردی و مردانگی بودند شاد
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
منتظر تشییع جنازه میلیونی هستیم
ناشناس
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
خدارحمتش کنه ویادش همیشه گرامی حیف که قدرش رو ندانستند
تعداد کاراکترهای مجاز:1200