*آنچه می خوانید، در 31 اردیبهشت 1397 نوشته شده و در عصر ایران منتشر شده است. ای کاش همان زمان این قبیل نوشته ها مورد توجه و عمل مسوولان قرار گرفته بود که اگر چنین می شد و زندگی عادی جریان یافته بود، ایران عزیز ما، روزهای سخت و غم انگیز کنونی را تجربه نمی کرد.
عصر ایران؛ جعفر محمدی - مردم ایران بیشتر طرفدار اصلاح طلبان هستند یا تمایلات اصولگرایانه دارند؟ آنها در انتخابات آینده به کدام جریان رأی خواهند داد؟ نگاه شان به مسأله فلسطین چیست؟ درباره ماندن یا رفتن بشار اسد چه فکر می کنند؟ چه دغدغه هایی درباره دولت آینده عراق دارند؟ یمنی ها چند پهپاد عربستان را ساقط کردند؟ افت یا افزایش محبوبیت رئیس جمهور چقدر برایشان مهم است؟ تا چه اندازه برایشان مهم است که چه کسانی از کابینه حذف می شود و چه افرادی جایشان را خواهند گرفت؟ آمار بازدید کنندگان از نمایشگاه قرآن امسال، نسبت به سال قبل، بالا رفته یا پایین آمده است؟ تغییر و تحولات فراکسیون های مجلس شورای اسلامی چگونه است؟ و ... ؟
بسیاری واقعاً فکر می کنند، این ها و نظایر این ها، دغدغه های مردم ایران هستند! نگاهی به سخنرانی ها، رسانه ها، نوشته ها و حتی دعواهایشان بیندازید! چنان در این دایره محدودی که خود ساخته اند دور می زنند که انگار در بیرون دایره فرضی شان، دنیایی و مردمانی وجود ندارد! مشکل اینجاست که اینان، صدا و رسانه دارند ولی دهها میلیون نفری که جنس دغدغه هایشان متفاوت است، یا بی صدا هستند یا اگر هم صدایی از ایشان بلند شود، گوش شنوایی منتظرشان نیست!
اما دغدغه اغلب مردم ایران چیست؟ زیاده گویی نمی کنم و کوتاه ترین پاسخ را می دهم: اکثر مردم ایران، فقط یک چیز می خواهند و آن، "زندگی عادی" است.
ایرانی ها نه مانند مردم آلمان دوران هیتلر، دچار خود برتر بینی نژادی اند و نه مانند متوهمان داعش، در اندیشه بسط ایدئولوژی خود بر جهان به ضرب و زور شمشیرند و نه همانند امثال ترامپ، داعیه قلدری جهانی دارند؛ آنها فقط یک چیز می خواهند و آن، زندگی عادی است، مانند میلیاردها انسان دیگر که در این جهان زندگی می کنند.
زندگی عادی یعنی زندگی ای که بخش عمده آن را شعار و شعارزدگی پر نکرده باشد. ایرانی ها از صبح علی الطلوع که پیچ رادیو را باز می کنند، تلویزیون هایشان را روشن می کنند، سراغ اینترنت که می روند، سایت و روزنامه و خبرگزاری که می خوانند، به در و دیوار که نگاه می کنند و ... خود را در محاصره شعار و شعار و شعار می بینند. واقعاً یک ملت تا چه اندازه می تواند شعار زدگی را تحمل کند؟!
زندگی عادی یعنی این که با همه جهان دوست باشیم، هر روز برای خود دشمن جدیدی نتراشیم، کاری نکنیم که حتی شهروندان عادی جهان هم با شنیدن نام کشورمان، فکرهای نامربوط درباره ایرانی ها بکنند، جوری رفتار نکنیم که داشتن رابطه عادی با ما برای جهانیان غیرعادی باشد، کاری کنیم که نام ایران مترادف با فرهنگ و تمدن چند هزار ساله باشد نه مفاهیم عجیب و غریب.
زندگی عادی یعنی این که تاجر ایرانی بتواند مثل تاجر افغان و تاجیک و هندی و بنگلادشی در جهان امروز کار کند و برای کشورش سود بیاورد نه این که مدام پشتش بلرزد که چون من ایرانی ام، همه درها به رویم بسته است و مگر گناه من چیست؟!
زندگی عادی یعنی این که با روزی 8 ساعت و حتی با 10 ساعت کار، بتوان معیشتی متعارف داشت، مسکنی تهیه کرد، خورد و خوراکی در حد نیاز داشت، نگران بهداشت و درمان نبود، سالی یکی دو سفر داخلی و گاه یک سفر خارجی کوتاه رفت و درباره آینده فرزندان، نگرانی نامتعارف نداشت.
زندگی عادی یعنی این که شب نخوابی و صبح بیدار شوی و ببینی ارزش پول توی جیبت، نصف شده است.
زندگی عادی یعنی این که هوایی که تنفس می کنی، پر از سرب نباشد، خودروی زیر پایت را سه برابر قیمت جهانی نخری، همه اش نگران نباشی میوه ای که می خوری، آیا سموم کشاورزی رویش مانده یا نه؟ حرفی که در دل داری را بدون هیچ گونه نگرانی در عرصه اجتماعی مطرح کنی، همه اش دنبال این نباشی که کدام کشور با چه شرایطی اقامت می دهد، انواع مواد مخدر در اطرافت پرسه نزند، نیاز نباشد مدام روی فرمان ماشینت قفل بزنی و تازه نگران هم باشی، بر در و دیوار آگهی فروش کلیه و قرنیه نبینی، زنان و دخترانی که از عصر به بعد کنار خیابان منتظر تاکسی اند، با انواع مزاحمت ها مواجه نشوند، اگر جمعی از شهروندان تغییر قانونی را بخواهند، بتوانند آن را از مجاری قانونی شفافی پیگیری کنند، مردم هر روز خبرهای نگران کننده درباره وضعیت جهانی کشورشان نشنوند، افسردگی، فراگیر نباشد و ... .
این ها، هیچ کدام مطالبات عجیب و غریبی نیستند؛ مگر آن که عده ای زندگی عادی را غیرعادی بدانند! زندگی عادی نه با عزت در تضاد است و نه با منافع ملی و مگر این همه انسان که در کشورهای مختلف جهان، زندگی عادی دارند و بدون استرس های ملی زندگی می کنند، عزت ندارند و به فکر منافع شان نیستند؟! زندگی عادی، حق مسلم ماست و اگر هم روزی، بیگانه ای بخواهد به خاک مان تعرض کند، با او خواهیم جنگید؛ جنگ دائمی، اما عادی نیست!
مردم ایران، زندگی عادی می خواهند، زندگی عادی.
این راهی که شما تصویر کرده ای، گرچه بزک شده است، ولی زیبا نیست. راهش به زندگی سویسی که باز زیرکانه آن را ادعا نکرده اید، نیست.
شما بلدید حرف حساب بزنید ولی نمیزنید چون در حصار دار و دسته خود محبووسید.
به امید ایرانی که با تلاش خودمون آباد بشه و به بهترین جایگاه ها برسه .:heart:
والا ما داریم زندگی عادی خودمو می کنیم اگه امثال شما بزارن.
به ساده ترین شکل ممکن، منتهای آرزوی این ملت رو بیان کردید، آفرین........
احسنت
آقای محمدی من یه سوال دارم ما دشمن می تراشیم یا دشمن به طرف ما میاد. ما هم میخوایم کشور پیشرفته ای باشیم اما چرا نمیزارن . چرا هسته ای رو نزاشتن که ما هم داشته باشیم. چرا در کشور ما نا امنی ایجاد میکنن چرا اسلحه و مهمات به گروها میدن آیا ترورهای مردم عادی یادتان رفته . در باره اقتصاد این دولت مردان هستن که باید با تغییر سیاست و جلوگیری از فساد افسار گسیخته به مبارزه بپردازن . این نمی شود که فقط با سیاست خارجی و گردن نهادن و تسلیم شدن در مقابل زورگوها به سطحی از رفاه برسیم باید داخل رو از وجود مفسدان که تبر برداشتن و تیشه به ریشه این مملکت میزنن پاک کرد. آقای محمدی و اینکه مردم عادی نباید رای ها رو به یک آبگوشت بفروشن که الان این وضع ما بشه
از طرف دیگر در دنیای کنونی یا باید مانند چین مردم فعال باشند تا پیشرفت کنند نه مانند مردم ما که فقط مصرف کننده هستند تلاش و پشتکار ندارند یا باید ابرقدرت جهان باشی تا از سوی دیگران دچار تنگنا نشوی وقتی قانون دنیا از قانون جنگل هم بدتر است و روزانه هزاران نفر در سراسر جهان کشته می شوند زندگی عادی تنها یک ارزوست
چه بلایی سرت اومده که به این سطح از سطحی نگری رسیدی
داداش میدونی چرا تو الان راحت می تونی از تمدن چند هزار ساله دم بزنی چون جد اباد امسال تو که تو مواجهه با مشکلات همه چیشونو تو سینی تقدیم میکردن تا یه زندگی عادی داشته باشن زیاد تو این مملکت نتونستن دووم بیارن وگرنه الان یا داشتی یونانی صحبت میکردی یا عربی یا مغولی
زیاد زور نزن انگلیسی اونقدم که فکر میکنی زبون باحالی نیست بچه های تو هم بازم به فارسی تو کتاباشون می خونن ایران چه جور تو این چند هزار سال ایران مونده!
واقعا از دل ما گفتي انگار با قلم ات حرف ميليون ايراني
را نوشتي
یکی از تحقیرآمیزترین شب های زندگیم بود
زندگی عادی یعنی وقتی داری تو لاین خودت رانندگی می کنی، هر لحظه تنت نلرزه که ماشین دو تا لاین اونور تر هوس نکنه بدون هیچ راهنما یا... بپیچه جلوت،
زندگی عادی یعنی وقتی تو صف نان هستی، لازم نباشه چهار چشمی مراقب باشی که یک مثلا زرنگ خودش رو جلوت جا نزنه،
زندگی عادی... چه رویای دست نایافتنی
بلاخره باید یه فرقی باشه!
اقای محمدی احسنت به این متنی که نوشتی.واقعا زندگی سختی رو مردم ایران دارن سپری میکنند.
خود من به عنوان یک جوان با تحصیلات کارشناسی یک مغازه خرده فروشی ابزار و یراق دارم.ارزو به دل ما موند که روزانه ۸ ساعت کار کنیم.ساعت ۵ بریم خونه.بچه رو ببرم بیرون.واقعا خدا به داد ما برسه.اوضاع بسیار خراب.کاسبی بسیار ضعیف.جنس ها وضیعت بد.
خدایا خودت اخر عاقبت همه مردم این کشور بخیر کن.
برادر پمپاژ دروغ های رسانه های خارجی رو نمیبینید ؟ یا خودتون و به کوری زدید ؟
مگه ما هسته ای رو ندادیم رفت، الان تو رسان هاشون چی میگن در مورد ما؟ چرا اینقدر واداده اید ؟ چرا مردم رو از نون شب میترسونید؟
الحق که دین ندارید، یه عده واداده هستید. قشنگ مثل روز روشنه که میخواید موشکی رو هم بدید بره
خواهشا فیلتر نکن
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
مگه میشه دشمن نداشته باشیم ؟ خدا نیاره اون روزو.
اگر هم نبود خودمان یکی میسازیم .
این یعنی حمایت از تیم مذاکر کننده!
واقعن چراااااااا؟
چرا نباید آرامش داشته باشیم؟؟؟؟؟
شما که از زندگی و دنیای جدید هیچ اطلاع و بهره ای نبرده اید و با تعصبات خود ما را هم از آن محروم کرده اید.
درود بر شرفت
یک نفر حرف دلم را زد .
دیروز به یکی از اقوام میگفتم که فقط یک زندگی بدون استرس میخواهیم،میخواهیم هر روز که از خواب پا میشویم تا شب که میخوابیم نگران صدها موضوع نباشیم.آیا این حق مسلم مردم نیست ؟
حرف دل مردمی که حسرت زندگی عادی رو میخورند و صاحب دومین کشور ثروتمند دنیا هستن
دستتون رو میبوسم و به مردانی مثل شما افتخار میکنم
یکی ازبهترین مقاله ای که تا حالا خوندم بود
شیرت حلالت
زدی وسط خال
موفق باشید
خیلی عالی بود
مردم بلندگوئي واقعاً ندارند!!!!!!!!!!!!!!!!
ما فقط زندگی عادی می خواهیم. این را مردم فریاد میزنند
کاش...
ایمان اگر منجر به پیشرفت نشود ایمان نیست.
مگر در ایران زرد الو و توت فرنگی میوه های خارجی هستند ؟
مسافرت خارج پیش کش . فرصت کردی یه سر به میوه فروشی سر کوچه بزن !
همه حرف شما تفسیر و تشریح همین دو عبارت بود و چه خوب حق مطلب را ادا کردید.
این مقاله توی این رسانه شد عامل غیر عادی شدن زندگی !!!!!!
عصر ایران لطفا این مقاله رو بردار ما دوباره عادی بشیم الان با این مقاله غیرعادی شدیم !!!!