محمدرضا باهنر ،چهره شناخته شده اصولگرایان با تاکید براینکه مسئولان در تمام تریبون های رسمی کشور به نارضایتی مردم دامن زده ند ،گفتگوی ملی را راه برون رفت از شرایط فعلی کشور دانست وتاکید کرد که در برابر برخی حرف های تند و مانع تراشانه که درمخالفت با این ایده مطرح می شود باید بگوییم هیس ! لزومی ندارد که ما بخواهیم به همه جواب بدهیم .
عناوین مهم گفت و گوی همشهری با باهنر به شرح زیر است:
*واقعا نیاز نداریم الان به سمت مسئله رفع حصر برویم .ببیند ورای این مباحث سیاسی ما موضوعات کلانتر ومهمتری داریم.
* حاصل رایزنی ها این است که کسانی که پیگیر رفع حصر هستند باید این اطمینان را ایجاد کنند که اگر رفع حصر صورت گرفت ما دیگر شاهد لشکر کشی های خیابانی نباشیم ،حالا ابهام و مانع رفع حصر این است که این اطمینان حاصل می شود یا نمی شود؟
* می خواهم به خودمان و دوستان اصلاح طلب یک توصیه ای بکنم و آن این است که برای پا گرفتن ایده گفتگوی ملی از جا های سخت شروع نکنیم ما انقدر مشکل برای تفاهم و حل شدن داریم که حالا حالاها وقت به اختلافات سخت نمی رسد .
* من و چند نفر دیگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در راستای ایده گفتگوی ملی برای حل مسائل تا کنون با 7 یا 8 وزیر و محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور که در تصمیم گیری های دولت بسیار نقش آفرینند دیدار کرده ایم . با رئیس قوه قضاییه هم جلسه ای دو ساعته داشته ایم و گفتیم تا نهاد ها برای حل یام مسائل همکاری نکنیم کاری از پیش نمی رود
* هم اصلاح طلب در بین ما هست هم اصولگرا ،ما از طرف جایی یا نهادی مامور نشده ایم، خودمان خود جوش وراد میدان شده ایم .ما خودمان فکر کردیم که یک سری دین و وظایفی نسبت به انقلاب داریم که باید آن را انجام دهیم و یک سری خرابکاری هایی هم صورت گرفته که خودمان مقصرش بوده ایم به خاطر همین خود جوش وارد میدان شده ایم و برای حل آنها تلاش می کنیم .
* راه حل برخی مانع تراشی ها و مخالفت ها ندیدن و نشنیدن آن هاست . ما اگر به سخنان آنها بها ندهیم حرف هایشان راه بجایی نمی برد.من فکر می کنم در برابر برخی حرف های تند و مانع تراشانه باید بگوییم هیس ! لزومی ندارد که ما بخواهیم به همه جواب بدهیم .
* آستانه تحمل مردم کم شده است . چرا که ما مسئولان هم در تمام تریبون های رسمی کشور به این نارضایتی دامن زده ایم از تریبون مجلس و صدا و سیما و حتی صحبت های سران ما آستانه تحمل مردم را کاهش می دهیم .
*ریشه این مشکل هم در فرهنگ ماست هم در عدم تدبیر و نداشتن مدیریت لازم است . بعضی وقت ها هم دنبال رضایت کوتاه مدت مردم هستیم .
*همین مسیر اشتباه است که سبب می شود پدر بیاید در دفتر کارم های های گریه کند تمام حیثیت و آبروی خودش را له می کند تا شاید یک میلیون تومان از من بگیرد و خرج خوابگاه دخترش در دانشگاه آزاد فلان شهر کند ، بعد هم پدر و مادرخوشحال و خندان اعلام می کنند که دختر یا پسر ما با استعداد و نخبه است و دکترای فلان رشته را دارد.
*ما می دانیم که دانشگاه های آزاد و پیام نور و ... دانشجوی دکترا جذب می کنند تا ورشکست نشوند.یکی می گفت در خیابان بگویی مهندس نصفی از جمعیت برمی گرددند آنهایی هم که بر نمی گرددند دکترند…
*متاسفانه بسیاری از ما مسئولان محافظه کار شده ایم چرا که یا نگاه عاطفی به مسائل داریم و یا نیاز به رای مردم .این در حالی است که حکومت کردن نیاز به حکمت دارد برخی در این مواقع قال باقر و قال صادق می گویند اما من می خوام از محمد نخست وزیر مالزی که از حکومت داران موفق است نقلی بگویم … او می گفت :من منافع مردم را بر رضایت مردم ترجیح داده ام .